حمیده دهقانی

حمیده دهقانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

واکاوی کیفیِ پیامد های اشتغال زنان متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن (مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر دلوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معلمان زنان شاغل متأهل پیوند کار - خانواده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد اشتغال
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی خانوادگی
تعداد بازدید : ۱۲۲۸ تعداد دانلود : ۶۵۰
یکی از مهمترین مسائل زنانِ شاغلِ متأهل که کمتر با روش کیفی مورد واکاوی قرار گرفته پیامدهای ایفای همزمان دو نقش خانه داری و شغلی و تأثیر زمینه های مرتبط با آن بوده است. مقاله حاضر با روش نظریه زمینه ای آثار اشتغال زنان متأهل مادر، بسترهای مرتبط با آن و استراتژی های کنشی/ واکنشی آنها را در بین معلمان اداره آموزش و پرورش شهر دلوار تحلیل کرده است. روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند با حداکثر تنوع بوده و ابزار دستیابی به داده ها، مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته فردی و گروه مرکز بوده است. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، اشتغال همزمان دستاوردها و آسیب هایی برای این زنان به همراه داشته و تجربهآنان بسته به کیفیت بسترهای اجتماعی محلی – جهانی و توانایی های فردی شان متفاوت بوده است. مقوله هسته توصیف گر وضعیت این زنان "" وضعیت متناقض اما مدیریت پذیر زنان شاغل متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن"" انتخاب شد. بدین معنی که اشتغال این زنان چهره ای دو سویه داشته و دستاوردها/ هزینه هایی برای آنها داشته؛ پیامدهای اشتغال بسته به کیفیت بسترهای خانوادگی، سازمانی و جهانی متفاوت بوده است؛ و همه این زنان بسته به تواناییها و امکانات مادی، شناختی و عاطفی شان توانسته اند به شیوه های متفاوتی وضعیت خاص خود را مدیریت نمایند.
۲.

بررسی وضعیت سلامت معلمان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی: مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر بوشهر (94-1393)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوشهر معلمان سلامت سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی پزشکی و بهداشت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۸۱۰
در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید می شود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه  هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 94-1393 بوده اند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به افراد نمونه، از روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، 42/78 درصد از پاسخگویان حداقل یکی یا بیشتر از انواع بیماری های جسمانی را داشته اند که شایع ترین آن، دردهای عضلانی بوده است. همبستگی متغیرهای بعد شناختی (به جز اعتماد به آشنایان شغلی) با این بعد از سلامت منفی و معنی دار بوده است و متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی توانسته اند 7 درصد از واریانس آن را تبیین کنند. همبستگی همه ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با احساس سلامت بدنی و کاهش فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار بوده است. هیچ یک از انواع مشارکت با هیچ یک از ابعاد سلامت همبستگی معنی داری نداشته اند (به جز همبستگی مثبت و معنی دار مشارکت مذهبی و فوق برنامه با کاهش فرسودگی شغلی). متغیرهای تحقیق توانسته اند، به ترتیب، 22، 8، و 7 درصد از از واریانس کاهش فرسودگی شغلی، ایفای مؤثر نقش ها، و احساس سلامت بدنی را تبیین کنند. می توان گفت ابعاد عینی و ذهنی سلامت تحت تأثیر متغیرهای یکسانی قرار ندارند؛  همچنین تأثیر بعد  شناختی سرمایه اجتماعی بر سلامت، به ویژه بعد ذهنی، بیشتر از از بعد ساختاری آن بوده است. واژه های کلیدی: بوشهر، معلمان، سلامت، سرمایه اجتماعی
۳.

شناسایی کیفیِ پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهلِ شهر دلوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی مدیریت تعارض تعارض خانواده - کار زنان معلم متأهل دلوار مدیریت فردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت روانشناسی زنان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۱۰۳۸ تعداد دانلود : ۶۳۸
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
۴.

تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی، در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سرپرست خانوار مناسبات اجتماعی یاسوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۹۶
در میان زنان که تقریبا نیمی از سرمایه انسانی هر کشور هستند؛ گروهی از آنان تحت عنوان" زنان سرپرست خانوار"می باشند که اخیرا آمارشان نیز رو به افزایش بوده است. به این دلیل که در مقایسه با سایر زنان مسئولیت بیشتری برعهده دارند و به مراتب آسیب پذیرترند؛ نیاز به شناخت بیشتری دارند. در این راستا پژوهش حاضر با روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی روشی ماکس ونمنن به دنبال واکاوی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در مناسبات اجتماعی آنان می باشد. به این منظور 11 زن سرپرست، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. نتایج پژوهش در چهار بُعد روابط، فضا، زمان و بدن زیسته آنان گزارش شده است. در بُعد روابط زیسته،" تلاش برای فاصله گیری" و "بازاندیشی رابطه ها" دو محوری اصلی است که روابط این زنان را پوشش می دهد. بعبارتی، این زنان به دلایلی مانند بی اعتمادی از اطرافیان فاصله می گیرند و در یک فضای جدید ارتباطی، روابط متفاوتی را تجربه می کنند. "اهمیت بدن در کسب شرافت زن" و"بدن محملی برای رفع حاجات" دو سویه متضادی هستند که این زنان در برخورد متعارض با بدن خود برگزیده اند. ناامنی فضای زیسته در کنار دیگر شرایط زندگی این زنان، زمان را برایشان بیشتر از دیگر انسان ها، مبهم، مشروط و نامتعین کرده است. بنابراین تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار در ایران باهمراه داشتن یک تناقض ساختاری و ذاتی در درون خود، "مناسبات متعارض و روابط ناپایداری"را برایشان رقم زده است. به طوری که بی اعتمادی، بی ثباتی و مسموم بودن فضا و رابطه ها، نگرانی مشترک همه زنان سرپرست خانوار مورد مطالعه می باشد.
۵.

فساد مالی؛ هم کنشی عاملان مستعد و ساختارهای معیوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فساد مالی برهم کنشی شخصیت های فسادآفرین سازمان های تبعیض آفرین ساختارهای ناکارآمد کهگیلویه و بویراحمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۴۷
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی دولت ها، فساد اداری شامل اختلاس، تقلب، رانت خواری، سوءاستفاده و خیانت در بیت المال است. پژوهش حاضر مهم ترین دلایل ایجادکنندهٔ این نوع از فساد را با روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه با ۸ نفر محکوم به فساد مالی واکاوی کرده است. با بررسی داده ها، شرایط و زمینه های منجر به فساد مالی با سه مضمون فراگیر «شخصیت های فسادآفرین»، «سازمان های تبعیض آفرین نارسا» و «ساختارهای ناکارآمد فساد» استخراج شده اند. طبق یافته ها، ساختار و عاملیت در ارتکاب به فساد مالی به صورت شبکه ای در هَم کُنشی با یکدیگر قرار می گیرند؛ به این معنی که سطوح سازمانی و ساختاری و ویژگی های شخصیتی عاملان در یک ساختار شبکه ای و یک رابطهٔ تشدیدکننده یا ترقیق کننده، بسترساز ارتکاب به فساد مالی می شوند. بر اساس یافته ها می توان گفت ابعاد مختلف سازمانی و ساختاری با هم و همین طور با دلالت های عامل گرا با یکدیگر در یک ساختار شبکه ای، می توانند عاملان مستعد و ساختارهای معیوب را به هم نزدیک تر و بستر ارتکاب به فساد را مساعدتر کنند. ساختار و عاملیت دو روی یک سکه اند و کنشگران حین کنش متقابل و در اثر تکرار رفتارها، ساخت را بازسازی می کنند و افراد هم زمان با به وجودآوردن جامعه و ساختارهای آن، خود نیز تحت تأثیر قرار می گیرند.
۶.

ارزیابی و نقد جامعه شناسانه بازنمایی هویت زنانه در رمان های محمد حجازی (هما، زیبا، پریچهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازنمایی زنان رمان گفتمان جنسیتی هویت های زنانگی تریولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
ضمن آنکه کیفیت زندگی زنان و مقام و منزلت آنان می تواند یکی از نشانه ها و ضوابط برجسته ویژگی هایِ فرهنگی و تمدنی آن جامعه باشد، در بیشتر جوامع و به خصوص جوامع مردسالار، شاهد نوعی برزخی، بلاتکلیفی و «جاماندگیِ» زنان بین برخوداری از فرصت های عینی و مواجهه با محدودیت های انگاره ای و ایماژی هستیم. از آن جایی که ژانر رمان یکی از مهم ترین خاستگاه هایی است که به صورت غیر مستقیم نمود و نمادهای این وضعیت را بازتاب می دهد، مطالعه حاضر با منظری جامعه شناختی و با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، نحوه بازنمایی زنان و پیش فرض های غالب اما ضمنی را در رمان های منتخب دوره پهلوی اول (سه گانه محمد حجازی) واکاوی می کند. تحلیل داده ها به شیوه تماتیک، واحد تحلیل «جمله» و تطبیق و بهره گیری از پیشینه تحقیق، شیوه اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان داستان های حجازی حولِ دالِ برتر و سه گانه دین سنت مدرنیته، در دسته بندی هایِ دوگانه و سه گانه، بازنمایی می شوند و برخلاف انگاره ذهنیِ ِ رایجِ «زنِ تحت ستم»، از کلی گویی و انتسابِ فقط یک صفت، نقش، کارویژه و روایت واحد برای همه زنان، صرف نظر شده است. براین اساس ما در متون شاهد نوعی پای بندی به الگوهایِ گفتمانیِ هم این و هم آن گرا، فازی گونه و میانه رو مابین دین و تجدد، اُبژگی و سوژگی هستیم که گاهی نیز به «تخاصم گفتمانی» منجر شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان