مجتبی شهابی شهمیری

مجتبی شهابی شهمیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

تغییر الگوی شهرنشینی از ساختار شهری تک مرکزی-سلسله مراتبی به ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چندمرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلسله مراتب مکان مرکزی صرفه های اقتصادی شبکه شهر چندمرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۶۲۴
در دهه های اخیر بازتاب فضایی تحولات اقتصاد پسافوردیستی، اشکال نوینی از شهرنشینی را به وجود آورده که ناکارآمدی پارادایم سلسله مراتب را آشکار کرده است. بدین ترتیب، با گذار از منطق سازمانی قلمرویی به منطق سازمانی شبکه ای، صرفه های مقیاس به صرفه های بیرونی شبکه ، پیوندهای سلسله مراتبی و یک سویه به پیوندهای هم افزا و متقابل بسیاری از مفاهیم سنتی، نه تنها به لحاظ تحلیلی و توصیفی بلکه حتی بیشتر با رویکردی هنجاری، در ماهیت و قالب جدیدی قرار گرفتند که نیازمند چارچوب بندی و تعریفی دوباره هستند. هدف این مقاله تبیین گذار از مفاهیم برنامه ریزی مبتنی بر سلسله مراتب به سمت برنامه ریزی براساس ساختارهای منطقه ای شبکه ای-چند مرکزی است. روش تحقیق براساس رویکردهای توصیفی استوار بوده و با مرور و بازبینی ادبیات انتشار یافته در این حوزه به تحلیل گزاره های مربوطه می پردازد. نتایج بررسی این تحقیق نشان داد که نظریه سلسله مراتبی راهبرد خاصی را ارائه نمی کند اما نظریات شبکه، چارچوب منسجمی از همکاری ها را بین شهرها و در مقیاس های فضایی مختلف پیشنهاد می دهد که می تواند به موقعیت رقابتی شهرها و مناطق با توجه به افزایش روز افزون اهمیت آنها در رقابت های بین المللی و نقش کلیدی آنها در جذب منابع متحرک منجر شود.
۲.

تحلیل قابلیت توسعه هم افزا در مناطق شهری چندمرکزی نمونه موردی: مجموعه شهری مازندران مرکزی (آمل- بابل- قائمشهر- ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مازندران شبکه هم افزایی ظرفیت سازمانی مکمل بودن منطقه شهری چندمرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۶۲۲
مناطق شهری چندمرکزی پیامد روند حاضر در ساختار فضایی جوامع پیشرفته پسافوردیستی محسوب می شوند. «تمرکز جغرافیایی»، «گرایشات اقتصادی» و «چالش ها و فرصت های مشترک» از جمله ویژگی هایی هستند که این مجموعه شهرها را برای پذیرش الگوی شبکه در آن ها پشتیبانی می کند. از این منظر، این مناطق بر اساس روابط هم افزا عرصه ی رقابتی مناسبی را در مقابل مناطق کلانشهری تک مرکزی حاصل می کنند، به طوری که عملکرد اقتصادی منطقه را بیشتر از مجموع عملکرد تک تک هریک از شهرها بهبود می بخشند. پژوهش حاضر سعی دارد با سنجش زمینه های شکل گیری پیوندهای هم افزا و با توجه به فرضیات مطرح شده در مورد منطقه کلانشهری مازندران مرکزی، پایه ای را برای کاربست هم افزایی در این منطقه بیابد. ادبیات نظری نشان می دهد، که هم افزایی از سه مکانیسم تشکیل شده که هر یک وابسته به نوع خاصی از شبکه است. از آنجایی که هم افزایی در مناطق شهری چندمرکزی به صورت دو مکانیسم همکاری و مکمل بودن نمود می یابد، تحلیل مقاله بر این دو مکانیسم و به طور خاص، مکمل بودن تمرکز می کند. این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل تناظری استفاده شده است. نتایج تحلیل تناظری در قلمرو چهار شهرستان اصلی و در قالب ده فعالیت اصلی اشتغال نشان می دهد که برخلاف پیوندهای همکارانه، که هم افزایی بیشتری را در سال های اخیر حاصل کرده اند، کاهش نقش های اقتصادی مکمل در شهرها، اثرات وارونه 50 درصدی را در معیار مکمل بودن منطقه ایجاد نموده است. دلیل اصلی این امر، را باید در گستره ی وسیع کنشگران و ادارات و سازمان های عمومی، رقابت تاریخی بین شهرهای منطقه، فقدان چشم اندازی منطقه ای و تعهدات الزام آور برای اجرای آن جستجو کرد. به علاوه می توان، کاهش وابستگی شهرها به سوی منابع عرضه و تقاضای مناطق بیرونی را نیز به این دلایل اضافه نمود.
۳.

بررسی تطبیقی ساختار فضایی و صرفه های مکانی شهرنشینی (یک مطالعه موردی از شیراز و مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیراز کلانشهر ساختار فضایی صرفه های مکانی مازندران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۵۷۵
در سال های اخیر، ادبیات گسترده ای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفه های تجمع به وجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا می کنند که این مناطق می توانند با ایجاد تعادل بین صرفه ها و عدم صرفه های مقیاس مزایای رقابتی ویژه ای را نسبت به مناطق تک مرکزی خلق کنند، در حالی که از تمرکز بیش از اندازه و ازدحام مناطق رقیب جلوگیری می کند. با این وجود مطالعات اندکی وجود دارند که این انگاشت ها را به طور تطبیقی مورد سنجش قرار داده باشند. از این رو، مقاله حاضر در پی آن است تا با مطالعه تطبیقی دو منطقه کلانشهری شیراز و مازندران مرکزی، به بررسی برخی از ادعاها مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی بهینه و صرفه های تجمع بپردازد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر  روش های توصیفی و تحلیل آماری مانند شاخص سیسونه- هال و هرفیندال است. نتایج تحقیق نشان می دهد ساختار فضایی منطقه با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و پراکنش، بیانگر الگوی پراکنده و چندمرکزی مازندران مرکزی در مقابل الگوی متمرکز و تک مرکزی منطقه کلانشهری شیراز است. در این راستا، از منظر بعد مصرف، نبود شهری غالب با محیط و فرهنگی کلانشهری را باید مهم ترین عامل در عدم دستیابی به صرفه های شهری تلقی کرد. این امر مانعی بر سر دستیابی به کارایی بالاتر خدمات و امکانات به ویژه سرمایه گذاری کم تر بخش خصوصی خواهد بود. با این وجود، یافته های تحلیل از تنوع تولیدی نسبتاً برابر منطقه مازندران مرکزی در مقابل منطقه کلانشهری شیراز نشان می دهد که خود عاملی مهم در ایجاد پیوندهای مکمل در بین مراکز شهری این منطقه می باشد. هم چنین، به نظر می رسد یک الگوی چندمرکزی بدون به اشتراک گذاشتن منابع خود جهت تأمین بیش تر زیرساخت ها و تسهیلات در سطح منطقه ای، نمی توانند در دستیابی به صرفه های مکانی، خود را به عنوان رقیبی نزدیک به مناطق کلانشهری تک مرکزی تعریف کند.
۴.

امکان سنجی کاربست رویکرد کلان شهرهای شبکه ای چندمرکزی خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنایع خلاق طبقه ی خلاق ساختار شبکه ای- چندمرکزی منطقه ی کلان شهری مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۸۸۰
شهرها بستر نوآوری و محمل هدایت انرژی خلاق بشر تلقی می شوند و همچنین نقش مؤثری در تمرکز و مدیریت سرمایه های انسانی بر عهده دارند. خلاقیت در دو حوزه ی صنایع و طبقه خلاق نیاز به بستری مناسب و مطلوب برای شکوفا شدن دارد. از این روی، اکثر صاحب نظران بر این عقیده اند که ساختارهای شبکه ای- چندمرکزی به دلیل ساختار فضایی خاص خود، اولویّت و مزیّت بیشتری در جذب این صنایع و طبقه ی خلاق دارند. بر این اساس در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی ابعاد و مؤلفه های مؤثر در جذب صنایع خلاق در منطقه ی کلان شهری مازندران مرکزی که شامل 4 شهر بزرگ استان اعم از مازندران، ساری، بابل و آمل می شود، مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع 14 شاخص در پنج رویکرد میراث تاریخی و فرهنگی، ساختار صنعت و صرفه های تجمع، تنوع وابسته، سرمایه ی انسانی و طبقه ی خلاق مورد آزمون قرار گرفت. تراکم میراث فرهنگی و تاریخی، اندازه شرکت، سهم متخصصان از کل اشتغال، معکوس شاخص هرفیندال، جمعیّت به عنوان اندازه ی بالقوه بازار، شاخص تنوع وابسته، شاخص سیسونه -هال، شاخص آنتروپی، تجمع افراد تحصیل کرده، شاخص همپایی، سهم افراد تحصیل کرده از متقاضیان کار و سهم مهاجران استان های دیگر شاخص های این پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج حاکی از آن است که این منطقه ی کلان شهری از تنوع و آستانه ی تقاضایی کارامد و مطلوب برخوردار نیست و دلیل این امر را نیز می توان به ماهیّت تکه تکه منطقه و نبود محیط کلان شهری نسبت داد. همچنین، تراکم مطلوب فعالیّت های اقتصادی مشاغل خلاق نتوانسته فعالیّت های وابسته را در کنار هم تجمیع نماید و منجر به تولید محصولی با کیفیت تر گردد. ولی در مقابل، این منطقه محیط مناسبی را برای جذب طبقه ی خلاق، فراهم می آورد که مواردی همچون تراکم امکانات فرهنگی و تاریخی شهرهای منطقه، پذیرش فرهنگی مردم اقوام دیگر، و استعداد منطقه در جذب فناوری های جدید این موضوع را اثبات می کند.
۵.

ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ردپای کربن هزینه اجتماعی منطقه چندمرکزی تغییرات اقلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۲۷۰
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
۶.

مناطق شهری چندمرکزی: همکاری، رقابت یا هم رقابتی؟ (یک تحلیل مروری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت همکاری هم رقابتی مناطق شهری چندمرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۴۱۸
اهداف: از دهه 1990، اصطلاح چندمرکزی به عنوان یک مفهوم راهبردی توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری و منطقه ای را به سوی خود جلب کرد. مدافعان این راهبرد ادعا می کنند، مناطق چندمرکزی قادرند تعادلی میان رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی برقرار کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی تطبیقی میان راهبردهای رقابت و همکاری راه سومی را برای درهم آمیختن مزایای هریک در برنامه ریزی مناطق شهری چندمرکزی بیابد. روش پژوهش: مطالعه حاضر با توجه ماهیت و هدف پژوهش، از استدلال منطقی و تطبیقی به عنوان راهبرد و روش شناسی پژوهش بهره گرفته است. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش سه منطق فضایی را برای توجیه راهبردهای رقابت، همکاری و هم رقابتی معرفی می کند. در حالی که راهبردهای رقابتی بر منطق قلمرویی-رقابتی، مزایای رقابتی هر مرکز و تخصص گرایی تکیه دارند، راهبردهای همکارانه در مقابل آن ها با پیوندهای هم افزا و نوآورانه بر مزایای بیرونی شبکه و شبکه های شهری تأکید می کنند. در نهایت، هم رقابتی مبتنی بر نظریات رفتاری و بازی های غیرهمکارانه و شبکه های رقابتی تأکید می کند تا بتوانند با مزایای راهبردهای رقابتی و همکارانه نظیر افزایش اندازه بازار و غیره به بهبود موقعیت رقابتی دست یابند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، راهبرد هم رقابتی را گزینه ای مناسب تر و اجرایی تر برای محیطی پرتنش، رقابتی و نامطمئن در میان شهرهای مناطق چندمرکزی می داند. در این راستا، راهبردهای متنوع هم رقابتی می تواند به دو صورت در مناطق شهری چندمرکزی رخ دهد، هم رقابتی افقی و هم رقابتی عمودی. در هم رقابتی افقی شهرها در یک عملکرد خاص یا در یک پروژه اجرایی مشترک با یکدیگر همکاری می کنند، در حالی که در بخش دیگر با یکدیگر به رقابت می پردازند.
۷.

سنجش چندمرکزیتی مجموعه های شهری کشور مطالعه موردی: مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه چندمرکزی مجموعه شهری چندمرکزی عملکردی چندمرکزی مورفولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۸۷
در سال¬های اخیر مفهوم توسعه چندمرکزی به عنوان یک ابزار برنامه¬ریزی برای ارتقا رقابت¬مندی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی مناطق پیشنهاد شده است. علیرغم اینکه، مفهوم چندمرکزی به عنوان یک هدف مطلوب برنامه¬ریزی عنوان شده، مطالعات تجربی اندکی برای آزمون مطلوبیت به کارگیری این مفهوم صورت گرفته است . علاوه بر این، مطالعات تجربی موجود، نتایج متناقضی را نشان داده¬اند. دلیل چنین تناقضی را می¬توان در ماهیت چند سطحی و چند بعدی مفهوم چندمرکزیتی یافت. که بیانگر ضرورت تعریف و ارائه شاخص¬های مشترک و مناسب برای سنجش درجه چندمرکزی به ویژه در مقیاس منطقه¬ای است. اکثر مطالعات، پیرامون سنجش چندمرکزی منطقه¬ای، بر رویکردهای آماری و مورفولوژیک بنا شده¬اند که اساسا، توزیع فضایی اشتغال و جمعیت را در نواحی کلانشهری بدون تمرکز بر روی عملکردی که هر گره ایفا می¬کند، در نظر می¬گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا با مقایسه رویکردهای مورفولوژیک و عملکردی، شاخص¬های مناسبی را برای سنجش و تعریف چندمرکزیتی مناطق بیابد و در مرحله بعد، پتانسیل¬ها و قابلیت¬های مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری را برای تبدیل شدن به یک منطقه شهری چندمرکزی با استفاده از این شاخص¬ها بسنجد.
۸.

تحلیل و تفسیر اثرات مفهوم اندازه قرضی در توسعه شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهر بهنمیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندازه قرضی صرفه های تجمع شهر کوچک بهنمیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
در سال های اخیر، برخی از محققان از مفهوم «اندازه قرضی» به عنوان توجیهی برای کارایی شهرهای کوچک و متوسط در مناطق شهری چندمرکزی استفاده نمودند. آنها معتقدند شهرهای کوچک تری که در نزدیکی یا درون یک منطقه شهری عملکردی یکپارچه قرار دارند، می توانند از جمعیت، امکانات و تسهیلات شهرهای بزرگ تر استفاده کنند در حالی که از هزینه های تجمع این شهرها مانند ترافیک، قیمت بالای مسکن و ازدحام اجتناب می کنند. در همین راستا، مقاله حاضر سعی دارد تا با کاربرد این مفهوم، علاوه بر توضیح رشد صنعت مبل در شهر بهنمیر، مسیری برای کاربست آن در سیاست های شهری و منطقه ای کشور باز کند. بدین منظور، قابلیت کاربرد این مفهوم در بهنمیر در چهار مرحله سنجیده شدند: نخست تخصصی شدن و تمرکز با استفاده از شاخص های ضریب مکانی و تراکم بنگاه ها، دوم، همپوشانی جغرافیایی بازار تقاضا به وسیله شاخص حوزه هم پیوند، سوم سنجش چندمرکزیتی با استفاده از شاخص های گرین و آنتروپی و داده های جریان سفرهای روزانه، و در نهایت، تعادل میان صرفه ها و هزینه های تجمع با استفاده از تحلیل تناظری. یافته های تحلیل ها نشان می دهند، بهنمیر توانسته با دسترسی مناسب به بازار تقاضای شهرهای بزرگتر و ساحلی، هزینه های پایین تولید به واسطه قیمت زمین، مالکیت زمین و نیروی کار ارزانتر و نیروهای جبری، به یک بازار و تولیدی تخصصی مبلمان بدل شود که با افزایش رقابت، شکستن قیمت ها، تنوع و هم رقابتی به عملکرد بهتری نسبت به شهرهای بزرگتر دست یابد. در این راستا، نتیجه گیری کلی می شود که از این مفهوم به عنوان پشتیبانی برای تجدید نظر در نقش توسعه ای شهرهای کوچک و متوسط استفاده گردد.
۹.

بررسی چالش های روش شناختی مطالعات انجام شده پیرامون رابطه محیط کالبدی و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده مداری چاقی محیط انسان ساخت فعالیت بدنی طراحی شهری سلامت محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
در سال های اخیر، با افزایش نگرانی های جهانی نسبت به شیوع چاقی، تحقیقات زیادی پیرامون پیوند میان مؤلفه های محیط کالبدی، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط صورت گرفته است. با این وجود، چالش های روش شناختی مانع از دستیابی به نتایج متقن و کاربست یافته ها در عمل شده است. مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات تجربی، به نقد و آسیب شناسی روش شناسی تحقیقات انجام شده در حوزه پیوند میان مؤلفه های محیط، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط با آن بپردازد. این پژوهش، با توجه به اهداف و ماهیت خود یک فرا-روش از زیرمجموعه فرا-مطالعه است. ابتدا، مقاله ها از طیف متنوعی از پایگاه های داده و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر۱، پاپ مد۲، اسکوپوس۳ و وب آو ساینس۴  مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، مقاله ها بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند و در نهایت کدگذاری شدند. یافته ها نشان می دهد، ناسازگاری میان معیارهای محیط عینی و ادراکی، ابهام در تعریف واحد همسایگی، عدم پایایی و روایی خودگزینی محیط واحدهای مسکونی۵، متغیرهای واسطه و نادیده انگاشتن جابه جایی محل سکونت گروه هدف و غلبه مطالعات مقطعی بر کوهورت۶، امکان مقایسه نتایج و شکل گیری یافته های متقن را که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم نماید، دشوار می کند.
۱۰.

تحلیل و ارزیابی ویژگی های مسکن روستایی براساس نمونه گیری سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی معیشت پذیری مدل F’ANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۸
برای دستیابی به اهداف توسعه در بخش مسکن شناخت ویژگی های آن، پایه ای برای برنامه ریزی منطبق با نیازها، مشکلات و فرصت ها محسوب می شود. شناخت این خصوصیات و ویژگی ها تنها با استفاده از چارچوبی سازمان یافته در قالب تعاریف و مفاهیم استاندارد و معین، امکان پذیر است. بنابراین، شاخص ها ابزاری تعریف شده و کارآمد برای شناخت این ویژگی ها هستند و تحلیل نتایج بدست آمده از آن ها می تواند مرجعی مناسب برای تدوین راهبردها، سیاستگذاری ها و اهداف در برنامه ها و طرح ها باشد. علی رغم مطالعاتی که طی دو دهه اخیر برای شناخت مسکن روستایی در برخی استان ها صورت گرفته است، به دلیل محدودیت تعمیم پذیری، نمی تواند به تنهایی مبنای برنامه ریزی و طراحی مسکن قرار گیرد و تصویر شفافی از وضعیتی که مناطق مختلف با آن مواجهند، ارائه کند. همچنین اغلب آن ها از روش های ساده تر برای ارزیابی بهره جستند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با مروری بر ادبیات و استخراج شاخص های مسکن در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، برخورداری و محیطی و با استفاده از داده های نمونه گیری ویژگی های مسکن روستایی در سال 92 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، و با به کارگیری روش های پیشرفته تر، مانند مدل F’ANP و تحلیل خوشه ای علاوه بر ارزیابی جامع از مسکن روستایی استان های کشور، به رفع نواقص برخی از این مطالعات بپردازد. یافته ها نشان می دهند که هریک از استان ها با توجه به شرایط خاص منطقه (همچون شرایط آب و هوایی و اقلیمی، فرهنگی و الگوی زندگی، برخورداری از طرح های توسعه کلان ملی در نگاه آمایشی و ...) می تواند در یک زمینه بسیار پیشرو باشد. به عنوان مثال استان های گیلان و مازندران در بعد کالبدی، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی در بعد اقتصادی، استان قم در بعد برخورداری و استان یزد در بعد محیط زیستی پیشرو است و بدون نیاز به برنامه ریزی متمرکز از بالا به پائین، می تواندد الگویی را برای ترویج در این زمینه برای سایر استان های کشور ایجاد کنند. بدین ترتیب می توان در برخی از شاخص های کلیدی که در حیطه اختیارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار دارد، این امکان را برای استان ها فراهم نمود تا با ابتکار عمل نقشی پیشران برای منطقه و چه بسا کل کشور داشته باشند. این امر بیانگر ضرورت نگاهی فضایی، یکپارچه، غیرمتمرکز و زمینه ای در برنامه ریزی مسکن روستایی است.
۱۱.

بررسی ارتباط میان ساختار فضایی منطقه ای، پراکنده رویی و الگوی سفر بین شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چند مرکزیتی الگوی سفر پراکنده رویی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
بسیاری از صاحب نظران و برنامه ریزان منطقه ای معتقدند، توسعه چندمرکزی، می توانند تعادلی میان رشد، پراکندگی و فشردگی ایجاد کنند و ضمن حفاظت از اراضی، با کاهش سفرهای وسایل نقلیه موتوری از انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از آن بکاهند. بر این اساس، مقاله حاضر در پی آن است تا با بررسی ارتباط میان چند مرکزیتی یا تک مرکزیتی 31 استان کشور، الگوی سفر و پراکنده رویی، درک تصمیم سازان را نسبت به کاربست آن تقویت کند. بدین ترتیب، منطق پژوهش حاضر قیاسی و مبتنی بر روش های توصیفی و همبستگی است. ابتدا با استفاده از دو معیار توزیع اندازه شهرها و پراکنش فضایی مراکز، میزان چند مرکزیتی استان های کشور تعیین شد. سپس با استفاده از همبستگی پیرسون، ارتباط میان شاخص های ساختار فضایی و متغیرهای پراکنده رویی و الگوهای سفر در سطح استان های کشور موردبررسی شد. نتایج نشان می دهد، استان های چند مرکزی تر، به ازای هر نفر (شخصی و عمومی) سفرهای بیشتری تولید می کنند. همچنین بین پراکنش فضایی شهرها، میزان چند مرکزیتی استان ها و مصرف انرژی ناشی از حمل ونقل، پیوندی مثبت و معنادار (825/0) وجود دارد. اگرچه، در نگاه اول، افزایش سهم سفرها با خودرو شخصی، می تواند تهدیدی در مناطق چندمرکزی به نظر آید اما با توجه به تقاضای سفر می تواند توجیهی اقتصادی برای تقویت حمل ونقل عمومی و فرصتی برای کاهش آلودگی ها به خصوص در مناطق کلان شهری چندمرکزی باشد. به علاوه، بین توزیع اندازه شهرها، تعداد و مساحت پروانه های ساختمانی پیوندی معکوس (به ترتیب، 37/0- و 36/0-) برقرار است که می تواند حاکی از تضعیف محرک های اقتصادی برای پراکنده رویی در شهرها باشد. در نهایت، به نظر می رسد الگوی چندمرکزی- فشرده می تواند ساختار مناسب تری برای توسعه پایدار باشد.
۱۲.

بررسی ارتباط میان ساختار فضایی منطقه ای و استطاعت پذیری مسکن در 22 استان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق چندمرکزی استطاعت پذیری مسکن پایداری قیمت زمین استان های کشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۳
در دو دهه اخیر توسعه چندمرکزی توجه زیادی را در ادبیات نظری و اسناد سیاسی به سوی خود معطوف کرده است. طرفداران چندمرکزیتی معتقدند این الگوی فضایی می تواند توازنی را میان اهداف متناقض رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی در مقیاس های مختلف ایجاد کند. تا به حال، مطالعات زیادی به بررسی اثربخشی و کارایی فرضیات مطرح شده در ارتباط با ساختارهای چندمرکزی پرداختند اما پژوهش های انگشت شماری به بررسی ارتباط میان قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن توجه کردند. در این راستا، ابتدا استان های کشور با دو شاخص پراکنش فضایی و توزیع اندازه شهرها مورد سنجش قرار گرفتند. و سپس با استفاده از رگرسیون دو متغیره ارتباط آنها با شاخص های قیمت زمین، رشد قیمت زمین و استطاعت پذیری مسکن بررسی شدند. یافته های پژوهش از الگوهای فضایی چندمرکزی حمایت می کند. به طوری که میان پراکنش فضایی شهرها و توزیع اندازه شهرها و قیمت زمین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین پراکنش فضایی متوازن مراکز شهرها در پهنه سرزمین می تواند تا حدودی رشد قیمت مسکن را کنترل کند. به علاوه، بین شاخص های چندمرکزی و استطاعت پذیری مسکن ارتباط نسبتا محکم و معناداری پیدا شده است. بنابراین، به نظر می رسد ساختارهای چندمرکزی می توانند در زمان اوج تاب آوری بیشتری در برابر رشد قیمت مسکن داشته باشند.
۱۳.

تبیین مفهوم منطقه شهری چندمرکزی از منظر تحلیلی و هنجاری(مطالعه ای مروی)

کلید واژه ها: منطقه شهری چندمرکزی منطقه عملکردی ظرفیت نهادی هویت و فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۳۸
در سال های اخیر اصطلاح مناطق شهری چندمرکزی در بین صاحب نظران و برنامه ریزان رواج گسترده ای یافته است. با این وجود هریک از آنها رویکرد و نگاه متفاوتی دارند که کاربرد همزمان آنها بدون تمایزی مشخصی در اسناد سیاسی و مطالعات نظری، ابهاماتی را در درک صحیح این مناطق، کارایی و برنامه ریزی آنها به وجود می آورد. این مقاله سعی دارد تا حدودی به وضوح مفهومی و     برنامه ریزی مناطق شهری چندمرکزی کمک کند. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای تحلیلی و تطبیقی است. در این راستا، بررسی ها، دو دیدگاه غالب تحلیلی و هنجاری را حول این مفهوم، از یکدیگر بازمی شناسد. بر این اساس، این دو دیدگاه نه در تقابل با هم، بلکه مکمل یکدیگرند. در حالی که دیدگاه نخست – که اغلب متعلق به اقتصاددانان و جغرافیدانان می شود-، بیشتر این مناطق را به عنوان یک فضا در نظر می گیرند و بر روی تعاملات بین شهری تمرکز می کنند. دیدگاه هنجاری- که متعلق به برنامه ریزان است- با تکیه بر مزایای رقابتی بالقوه ساختارهای چندمرکزی در مقابل مناطق تک مرکزی، بر همکاری بین شهرها و محرک های راهبردی تاکید می کنند. بنابراین، برنامه ریزان، سعی می کنند، علاوه بر صرفه های تجمع که به ویژگی های فضایی منطقه وابسته است، با مشارکت و همکاری میان بازیگران- نهادها و شرکت های خصوصی و عمومی مراکز شهرهای منطقه– صرفه های شبکه و  هم افزایی را نیز در منطقه حاصل کنند. در نتیجه، برای مطالعه مناطق شهری چندمرکزی باید هر دو دیدگاه را برای رسیدن به تحلیلی درست در نظر گرفته شوند.  
۱۴.

تدوین دستور کاری پژوهشی پیرامون ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط کالبدی سلامت روان پیاده مداری واحد همسایگی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۰
پس از دو دهه از تلاش متمرکز جهانی بر ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت، در حالی که اغلب این مطالعات بر مؤلفه های عینی پیاده مداری و چاقی تمرکز کرده اند، تحقیقات اندکی هستند که به بهبود سلامت روان، به خصوص در کشور ایران پرداخته باشند. بر اساس پیمایش ملی سلامت روان، آخرین آمار اختلالات روانپزشکی در کشور در گروه سنی 15 تا 64 سال، 6/23 درصد است که بیشترین آمار مربوط به مجموع اختلالات اضطرابی و خلقی بوده ولی در کل، اختلال افسردگی اساسی با 7/12 درصد، به تنهایی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و نکته قابل توجه اینکه که ۶۰ درصد افرادی که دچار اختلال روانپزشکی بودند هیچ اقدامی برای درمان خودشان نکرده اند.این امر اهمیت مطالعات پیشگیرانه از جمله سیاست های شهری را دوچندان می کند. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات و شواهد تجربی، و برشمردن چالش ها و ابهامات اصلی که تحقیقات با آن روبرو هستند، دستورکاری پژوهشی را برای ورود طراحان و برنامه ریزان شهری فراهم کند. برای یافتن مقالات از طیف متنوعی از پایگاه های داده ای و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر، پاپ مد، اسکوپوس و وب آو ساینس استفاده شده است. مقالات برگزیده، بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند. از بین مطالعات منتخب به ترتیب 72، 25 و 3 درصد در بازه بین سال 2010 تاکنون، سال های 2000 تا 2009 و پیش از سال 2000 انتشار یافته اند، که به ترتیب میانگین ارجاعات آن ها 151، 676 و 284 استناد بوده است. یافته ها نشان می دهد، استفاده از تعاریف و روش های متفاوت، عدم درک صحیح از مفاهیم شهری و روانشناختی، مقیاس ها و پیچیدگی متغیرها امکان مقایسه نتایج را   کاهش می دهد. در نتیجه، امکان شکل گیری یافته های متقن که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم کند، سخت می شود. از این رو،  انجام مطالعات میان رشته ای که بتواند فهم مشترکی از مفاهیم، شاخص ها و متغیرها ایجاد کند و تحقیقات طولی و کوهورت، که بتواند در درک روابط علی کمک نماید، باید در اولویت قرار گیرند.
۱۵.

ارائه چارچوبی پژوهشی درباره مناطق کلانشهری چندمرکزی به منظور توسعه نظری و تجربی این مفهوم در کشور

کلید واژه ها: مناطق کلانشهری چندمرکزیتی دستور کار پژوهشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۲
در دهه های اخیر، مفاهیم متعددی به دنبال بازتاب فضایی فرایندهای مختلف اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی مطرح شده اند که شهرها را در مقیاسی منطقه ای درنظر می گیرند. همه این مفاهیم، بر مشخصه های چندمرکزی در مناطق کلانشهری و پیوند محکم بین عناصر و مراکز اصلی این مناطق تاکید می کنند. با این وجود، این مشخصه های مهم فضایی ابهامات زیادی را برای محققان و به همان اندازه تصمیم سازان به وجود آورده اند. این درحالی است که اگرچه تقریبا دو دهه از تلاش متمرکز جهانی بر مفهوم چندمرکزیتی در مقیاس های مختلف به ویژه مقیاس کلانشهری می گذرد، اما مطالعات اندکی در کشور وجود دارند، که بر این مفهوم تمرکز کنند. بر این اساس، برای پر کردن این شکاف های نظری و عملی و درکی عمیق تر از موضوع، ارائه چارچوبی نظری که بتواند چالش های اصلی و مهم چندمرکزیتی را در نگاهی گسترده به صورت زنجیره ای مطرح کند، ضرورت دارد. این چارچوب باید با مطرح کردن دیدگاه ها، تضادها و اشتراکات آنها، اثرات هریک را بر یکدیگر، نمایان کند و راه را برای مطالعات بعدی در کشور باز نماید. در این راستا، این پژوهش، در بدنه اصلی خود سه چالش اصلی مناطق کلانشهری چندمرکزی؛ مفهومی و سنجش، ارزشیابی و سودمندی و حکمروایی و برنامه ریزی، را دنبال می کند و با اشاره به حلقه ارتباطی بین آنها، چارچوبی را برای پژوهش های بعدی به عنوان  نتیجه گیری ارائه می دهد.
۱۶.

بررسی ارتباط بین ساختار فضایی و نابرابری های منطقه ای در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی توسعه ی چندمرکزی نابرابری منطقه ای توزیع اندازه ی مراکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۸
در طول دهه های اخیر، فرضیات مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی و کاهش نابرابری های منطقه ای، بار دیگر توجّه صاحب نظران و سیاست گذاران را همراه با مطرح شدن سیاست های توسعه ی چندمرکزی در مقیاس اروپا و سطوح ملّی، جلب کرده است. بر این اساس، مقاله ی حاضر سعی کرده است تا با بررسی نظریات اقتصادی و آزمون تجربی این فرضیات در کشور، پایه ای را برای پشتیبانی از سیاست های توسعه ی چندمرکزی بیابد. در این راستا، با استفاده از شاخص های دو مؤلّفه ی توزیع اندازه ی شهرها و پراکنش فضایی مراکز، میزان چندمرکزیتی یا تک مرکزیتی استان های کشور تعیین شد. سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، پیوند میان مقادیر چندمرکزی و سه شاخص ضریب جینی، پراکندگی و سهم مصرف فقرای استان های کشور در سال 91 و میزان تغییرات آن ها در بین سال های 91-1384 محاسبه گردید. یافته های تحلیل ها حاکی از آن است که بر خلاف ادعاهای صورت گرفته، پیوند معنادار و قابل توجّهی میان ساختارهای چندمرکزی و نابرابری منطقه ای کم تر، حداقل در بین استان های ایران وجود ندارد. با این وجود، با حذف ساختارهای میانی(بین چندمرکزی و تک مرکزی)، روابط مهمی پدیدار شد که نشان می دهد، چندمرکزیتی بیش تر و هم چنین توزیع متوازن اندازه ی مراکز، می تواند باعث کاهش نابرابری های منطقه ای گردد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان