امید جهان بخت لیلی

امید جهان بخت لیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی درون مایه های غزل شریف رضی و فخرالدّین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الأدب المقارن الشریف الرضی فخر الدین العراقی الغزل الحب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۲۱
شریف رضی (406 ه .) شاعر و ادیب عرب و فخرالدّین عراقی (688 ه .) شاعر نامور ایرانی از جمله شاعران برجسته ای هستند که در قالب غزل، سروده های دلنشینی از خود بر جای نهاده اند و هر یک، با توجّه به عوامل بیرونی و درونی و نیز توانایی خویش، از آن به عنوان ابزاری به منظور بیان اندیشه و عواطف خود بهره جسته اند. اشعار عاشقانه رضی و عراقی با وجود فاصله زمانی و تفاوت زبانی، دربردارنده مفاهیم و اندیشه های همسان بسیاری است. این امر، نگارندگان را بر آن داشت تا با استفاده از شیوه تطبیق اندیشه های عاشقانه دو شاعر، به جستجو درباره مضامینی بپردازند که در غزلشان به دو شاعر هویّت می بخشند. مقاله حاضر در پی آن است ضمن بررسی ویژگی های ادبیّات تغزّلی دو شاعر، به رهیافتی از طرز تفکّر و مشرب اعتقادی آن ها دست یابد. با عنایت به نتایج به دست آمده، غزل دو شاعر، از مبنایی عرفانی و آرمانی سرچشمه می گیرد و دارای مشابهت های مضمونی، همچون وفاداری، پاکدامنی، بلندهمّتی و... است که این امر، از نوعی همسویی اندیشگانی در غزلشان حکایت دارد.
۲.

معاییرُ تقییم الشّعر من منظار قدامه بن جعفر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدامه بن جعفر النقد الأدبی أرسطو الذوق المقیاس والمعیار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب کلیات ادباء
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی مفاهیم کلی نقد
تعداد بازدید : ۱۰۰۶ تعداد دانلود : ۵۸۲
أحدثَ قدامه بن جعفر، وهو النّاقدُ المرموقُ فی العصر العباسیّ، تطوّراً فی النّقد الأدبیّ العربیّ لکونه أوّلَ من حاولَ المزاوجه بین الشّعر والفکر. إنّه حاولَ الثوره علی حاله النّقد الذوقی، بنقدٍ یقوم علی مبادئ وقواعد لها مصطلحها العلمیّ؛ المبادیء والقواعد والمصطلحات الّتی تجمعُ بین النّقد الفنّیّ من جهه والقاعده المنطقیّه الفلسفیّه من جهه أخری. سعی قدامه لأن یصِل إلی مبادیء النقد الأدبیّ وإلی صیاغه المعتقدات النّقدیّه والجمالیّه، أی إلی ما یُسمّی الیوم بالنّقد النّظریّ ( theoritical criticism ). تهدُف هذه المقاله إلی دراسه آرائه النّقدیه والمعاییر الّتی قرّرَها فی نقد الشّعر. یدورُ معظم بحثه حول عناصر الشّعر وهی: اللّفظ والوزن والقافیه والمعنی. علی ضوء هذا الأمر، فإنّ للشّعر عند قدامه درجاتٌ، هی:1- غایه الجوده، حین یکون کلٌّ من الأسباب ومکوّنات الشّعر فی غایه التّجوید، 2- غایه الرّداءه، حین یکون کلُ سببٍ من الأسباب فی غایه الضّعف، 3- الأوسط بین الجوده والرّداءَه، حین تکون النّعوت والعُیوب فی الشّعر متکافئه.
۳.

النّزعه الحِکمیه فی الشّعرالجاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۶۷۹
وردتِ الحکمه فی الذکر الحکیم فی عشرین آیه من آیاته الکریمه مُشاراً الیها بانّها فضل اللّه و منّته یؤتیها من یشاءُ من عباده ... و ما أعظم الحکمه حین تخرج من الشاعر الّذی یجمع بین ملکه الشعر و بین نعمه الإیمان فحینئذٍ لشعره أثر السحر. و الحکمه کما قال الرسول (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ضالّه المؤمن ؛ أمّا دراستنا هذه حول «الحکمه فی الأدب الجاهلیّ» تدور حول ما جادت به قریحه الشعراء من الأشعار فی مضمارالحکمه و فضائل أهل الجاهلیه و مثلهم العُلیا، کما اعترفنا فیها بمثالب العصرالجاهلی و بما اتّصف به أهل الجاهلیه من السّفه والغلظه والإنقیاد وراءَ الأهواء و مشیرینَ إلی أنّ الحکمه آنذاک کانت ولیده التجربه المفیده و البصیره المستنیره و الخیال الصافی و الصوره المنتزعه بما یحیط بالشعراء مع سهوله المعنی و جزاله اللّفظ و متانه السبک.
۴.

آلیات التوثیق فی رحلات أبی حامد الغرناطی "تحفه الألباب" نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أدب الرحله أبو حامد الغرناطی تحفه الألباب الأدب العجائبی الآلیات التوثیقیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۲
ألّف أبوحامد الغرناطی رحلتین علی صعید أدب الرحله العربی؛ الأولی منهما " تحفه الألباب ونخبه الإعجاب " والثانیه " المعرب عن بعض عجائب المغرب ". السِمه الممیِّزه فیهما کلتیهما هی العجائبیهُ، أی یسعی الرحاله أن یأتی بالحوادث العجیبه ویرکّز علی المشاهد التی تثیرُ فینا الاستغراب. وانطلاقاً من هذا نجده یسمّی رحلتیه مستخدماً کلمه "العجائب" فی صیاغه العنوان. هذا المنحی لدی الغرناطی یجعل المتلقی یقف أمامها ویعتبرها قصصاً خرافیه لیست لها أرضیه واقعیه. الغرناطی المعجَب بذکر المشاهدات المدهشه طیله سفره قد فطن لهذا الأمر واستخدم آلیات عدیده لیطمئن القارئ ویصطنع عالماً حقیقیاً إلی جانب تطرّقه إلی القصص العجیبه. دراستنا هذه تهدف إلی معالجه آلیات التوثیق وأدواتها وغایاتها فی رحله تحفه الألباب عبر المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ. وتشیر النتیجه إلی أنّ هذه الآلیات مع ما لها من أدوات قد تجلّت فی رحلته بطرق مختلفه، منها: النقل مشاهدهً وسماعاً من الثقات، والتدقیق فی ضبط مصادر المنقولات ورُواتها، والمنطقیه فی الحکی والسرد. والجدیر بالذکر أنّ هناک أخباراً فی الکتاب لم یعرضها المصنّف بأسلوبٍ مُوحٍ بالثقه فیبدو أنّها تفتقر إلی أدوات الثقه. وقد یعود السبب إلی أن الرحاله ینوی أن یعوّد القارئ بالتدریج من خلال ما یقدِّمه من مستندات علی أسلوبه الموثّق. إلّا أنّ هذه الأمور قلیله والأسلوب الممیّز فی منهج الغرناطی السردی هو تطبیق الطریقه التوثیقیه.  
۵.

نقض های اصول همکاری گرایس در سوره مجادله

کلید واژه ها: کاربردشناسی اصول همکاری گرایس سوره مجادله معانی تلویحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
ارتباطی که بین عناصر و سازه های یک پاره گفتار وجود دارد، موجب معنامندی کلام می گردد. نظریه همکاری گرایس که از آن با عنوان «اصول همکاری» یاد می شود، شامل چهار اصل «کمیت»، «کیفیت»، «ارتباط» و «شیوه بیان» است که هِرْبِرت پِل گرایس، فیلسوف تحلیل زبان (1913-1988) مخاطب را در گفتگو به رعایت این اصول ملزم می داند. بر پایه این دیدگاه، اگر یک یا هر دو طرف گفتگو از این اصول عدول نمایند، کلام آن ها دارای معنای ضمنی و تلویحی می گردد. سوره مجادله که از برخی عناصر روایی از جمله مکالمه برخوردار است، قابلیت خوانش از منظر اصول چهارگانه گرایس را دارد. لذا پژوهش حاضر بر آن بوده تا به شیوه توصیفی- تحلیلی، نقض اصول مکالمه ای گرایس را در سوره مجادله بررسی کند و از این رهگذر، کارکرد آن نقض ها را در ایجاد معانی تلویحی و فرامتنی تحلیل نماید. نتایج حاصل از این جستار بیانگر این مطلب است که نباید چنین پنداشت که عدم رعایت اصول چهارگانه گرایس معنامندی کلام را در سوره مجادله خدشه دار می سازد، بلکه پیام های تلویحی و انگیزه های متفاوتی از جمله تعلیم آداب معاشرت، سنجش خلوص نیت اغنیا، هشدار و انذار، اهانت عامدانه، اشاره به صفت اعلمیت خداوند و غیره سبب نقض اصول گرایس در این سوره شده است که گوینده، این شیوه گفتمانی را ضمن کاربست سازوکارهایی همچون کنایه، اغراق، تناسی تشبیه و غیره، تأثیرگذارتر از رد و بدل کردن اطّلاعات با عنایت به ساختار ظاهری کلمات می یابد.
۶.

السَّرد الفسیفسائی ومواصفاته فی روایه "رمل المایه" لواسینی الأعرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: السرد الفسیفسائی واسینی الأعرج رمل المایه التشظی التشابک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۵
إنَّ السرد الفسیفسائی أسلوب من أسالیب السرد العربی الحدیث تمّ استخدامه فی العدید من الروایات الجدیده. یمتاز هذا الأسلوب السردی بالتداخل والتناقض والتشظی والتشابک والتفکک. یولّدُ عبر توظیف هذه التقنیه نصّ روائی متشابک من حیث العناصر الذاتیه والرئیسه للسرد کالزمن والمکان والشخصیه کما یتجاوز السرد عن الطریقه التقلیدیه من حیث العناصر الإطاریه وتمیل الروایه نحو الشعر والمسرحیه والقصه القصیره. جاء هذا المنهج السردیّ تلبیه للحاجات السردیه العربیه فی مسار تطورها ونضجها وظهر لیفکّک المنطق السردی القدیم المرتکز علی الخطیه والاتّساق. نظراً لأهمیه التعرف علی الأنساق السردیه الجدیده، تتوخی هذه المقاله بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی لدراسه هذا الأسلوب فی روایه "رَمل المایه" للروائی الجزائری الشهیر واسینی الأعرج الذی یبحث فیها عن سبل تعبیریه جدیده. تظهر النتائج أنَّ "رَمل المایه" من أقرب الروایات من البنیه السردیه الفُسَیفسائیه. واسینی نظراً للبنیه المقتبسه فی سرده للروایه المذکوره من "ألف لیله ولیله" یخطو نحو التجدید والإبداع فیضفی بدوره علی السرد التراثی أحداثاً جدیدهً داعیاً إلی تقدیم الفکره الجدیده والتجربه الروائیه المتشظیه، إذ یقوم بتحطیم المنطق السردی القدیم مضموناً وصیاغهً فیتولد من شفتیه نص سردی مفکک متشظِّی یتّسم بالتعددیه والتشابک. انطلاقاً من هنا، نجد أنّ الوصف یهیمن علی الروایه، والسارد یهتمّ بالجمالیات اللغویه والدلالات والتعابیر النابضه الرائعه فیقدم الأشیاء والذوات والشخصیات بالوصف ولایعتنی بکینونه السرد وتطوره؛ فالسرد یتحول إلی کتابات إعلامیه مانیفستیه عبر هذه الأوصاف المکثفه، کما أن هذه البنیه انتهت إلی تداخل الأزمنه والأمکنه وعدم اختیار الخیط الزمکانی المتسق. الزمن والمکان لم یحددا فی السرد، فالأحداث تجری فی الأمکنه والأزمنه المختلفه، فهما یتمتعان بالتداخلات والتمازجات والقفزات والاستباقات الکثیره فیدوران بین الحاضر والماضی والشمال والجنوب والدنیا والآخره، کما أنّ الشخصیه والذات أیضاً اتسما بالتعددیه والتداخل فالروایه تفتقد الشخصیه الرئیسه بل هناک عده شخصیات تظهر فی السرد علی حده، وفی النهایه اللغه والبنیه فیها تمتازان بالانسیابیه الملحوظه والنقل بین الحالات الشعریه والقصصیه والعامیه والفصحی؛ فهی فی کل حال تتجاوز اللغه السردیه المعتاده بفضل حرکیتها ودینامیتها.
۷.

تحلیل سوره «طور» بر مبنای سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان سبک شناسی میشل فوکو سوره مبارکه «طور»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
رسالت سبک شناسی، بازنمایی وجوه زیبایی شناختی متن است و پژوهشگران می کوشند تا نقاط معنامند زبانی و ادبی را استخراج کنند. سبک شناسی گفتمانی بر پایه اندیشه میشل فوکو، دیدگاهی است پیرامون رابطه محتوای متن با بیرون متن که چگونگی شکل گیری کلام از حیث سبک نحوی و عناصر گفتاری را بررسی می کند و شیوه های بیانی گوینده را تحلیل می نماید. در این پژوهش سعی بر آن بوده تا به روش توصیفی_تحلیلی، ضمن تبیین چگونگی انتقال مفاهیم، تأثیر مقتضای حال مخاطب در چگونگی چینش آیات سوره طور و اهداف ایراد آن ها براساس مؤلفه های سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو بررسی شود. یافته ها نشان می دهد که پربسامدترین کنش گفتاری، کنش تصریحی است که شامل 30 آیه از 49 آیه این سوره می شود؛ این امر به دلیل آن است که خداوند متعال به دنبال بیدارسازی و هدایت مخاطبان است و به همین منظور، آنها را با پرسش های پیاپی در قالب کنش دستوری هم پایه، مغلوب استدلال های روشنگرانه خویش می سازد. با دقت در سه آیه 45، 46 و 47 درمی یابیم که با توجه به شدت لجاجت مشرکان و مقتضای حالشان خداوند با کنش دستوری هم پایه با آنها برخورد نموده. لذا هدف، آن است که با محبت و شکیبایی، آنان را به تعقل و دگرگونی درونی وا دارد. در آیه 45 به پیامبر می فرماید که آنان را تا زمان هلاکتشان به حال خویش رها سازد؛ این فرمان در راستای کنش ترغیبی است. در آیه 46، روزی را توصیف کرده که قرار است مشرکان در آن مجازات شوند، بنابراین این آیه در پی ایجاد تلنگر فکری و هوشیارسازی است، ضمن آن که از کنش تصریحی نیز برخوردار است.
۸.

کارکرد نظریه منطق گفتگویی میخائیل باختین در بازنمود اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی در قصیده جداریه محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
میخائیل باختین (1895-1975م) از اندیشمندان و نظریه پردازان برجسته نقد ادبی است و نظریه «مکالمه گرایی» (Dialogism) او به بررسی زمینه های ایجاد گفتگو و چندصدایی در متون می پردازد، لذا از این جهت می توان بر پایه آن مقاصد ادیبان پایداری و شیوه های انتقال مفاهیم اجتماعی را بررسی نمود. ( مسئله ) پژوهش حاضر بر آن بوده تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی کارکرد مؤلفه های منطق گفتگویی باختین از قبیل تک گویی، کارناوال، چند زبانی و کرونوتوپ در قصیده جداریه محمود درویش، شاعر و نویسنده مقاومت فلسطین (1941-2008م) بپردازد. ( روش ) دلیل انتخاب این موضوع پژوهشی، از آن روست که قصیده مزبور به عنوان یکی از عوامل پویایی شعر درویش، محصول سال های اسارت وی در زندان های رژیم صهیونیستی و نوعی مقاومت و پیکار علیه زورگویان رژیم اشغالی تلقّی می شود. با عنایت به نتایج پژوهش، درویش در این قصیده پرمعنا با بهره گیری از برخی آموزه های نقد ادبی مدرن به انتقال تفکر پایداری و مقاومت به دیگران می پردازد و می کوشد تا با تکیه بر گزاره های خطابی نظیر پرسش، ندا، امر، نمادها و شخصیّت های تاریخی که بر منطق گفتگویی دلالت دارند و برجسته ترین شگرد او برای آفرینش فضای چندصدایی هستند، بر خاصیّت گفتگومندی شعرش در راستای ایجاد همبستگی و بیداری اسلامی بیفزاید. ( یافته ها )
۹.

وظائف السّرد البولیفونی فی روایه "الحرب فی برّ مصر" لیوسف القَعید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: السرد البولیفونی روایه ما بعد الحداثه یوسف القعید الحرب فی بر مصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
إنَّ السرد البولیفونی هو نسق سردی حدیث قد اهتمّ به بعضُ الروائیین منذ فتره ما بعد الحداثه فی أواخر السبعینیات إلی العقود الراهنه. فی هذا النهج یستخدم الروائی عده رواه للتعبیر عن القصه وما فیها من قیم فنیّه وجمالیات ویتجنّب استخدام راوٍ واحد. تحظی دراسه هذا النهج بأهمیهٍ بالغهٍ لأجل التعرّف على الروایات المصممه على غرار الأسالیب الملائمه لعصر الدیمقراطیه والحضاره؛ وهی التی تم استخدامها تزامناً مع تطوّر المجتمعات وتحوّلها الاجتماعی والسیاسی لنقل وظائف فعاله للقارئ. قد قام یوسف القعید (1944)، الروائی المصری المرموق بتوظیف هذه الطریقه فی عدد من روایاته تلبیه لحاجاته الإبداعیه. یهدف هذا المقال مستخدماً المنهج الوصفی- التحلیلی إلی دراسه وظائف السرد البولیفونی فی روایه "الحرب فی برّ مصر" لیوسف القعید. توصلت الدراسه إلی أنّه تمّ استخدام هذا الأسلوب فی الروایه للحثّ علی ثلاث وظائف أساسیه، وهی الصراع الدرامی والموضوعی، والشمولیه والإفصاح، وخلق المساواه وإقامه حوار متکافئ بین الشخصیات الروائیه، واختار القعید هذا النهج السردی فی حبکه القصه نظراً للإشکالیه العالقه فی المجتمع المصری التقلیدی معتزما رفض الاستبدادیه فی عرض الرُؤی بحیث تکون جمیع الشخصیات حاضرهً بالتساوی فی مضمار السرد، ومن ناحیه أخرى لیتمکّن القارئ من الوعی والوقوف علی أزمه الدیمقراطیه فی المجتمع العربی بشکل ملحوظ وواقعی.
۱۰.

بازنمود نشانه های هویّت اسلامی در رمان الرَّجُل الّذی آمَنَ بر پایه نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو نجیب کیلانی رمان الرَّجُلُ الذی آمَنَ هویت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
پی یِر گیرو، زبان شناس فرانسوی (1912-1983) نشانه های اجتماعی را از دو زاویه «هویت» و «آداب معاشرت» می کاود و مسئله هویت را در مقوله هایی چون دین، یونیفرم، نشان ها و مدال ها، گروه های شغلی، نام ها و القاب، آرایش ها و غیره جست وجو می کند و مسئله آداب معاشرت را در مؤلفه هایی همچون لحن کلام، اطوارپژوهی، فاصله پژوهی و غیره بررسی می نماید. او معتقد است که با مطالعه نشانه ها و درک معانی نهفته در آن ها می توان به رهیافتی ژرف از تمایز اندیشه ها دست یافت. ادیبان و نویسندگان با آگاهی از کارکردهای این رویکرد علمی به انتقال مقاصد ادبی خویش همّت گماشته اند. نجیب کیلانی (1931- 1995)، ادیب مصری در رمان الرَّجلُ الّذی آمَنَ با استفاده از نشانه های اجتماعی، تقابل فرهنگ شرق و غرب و دوگانگی شخصیت افراد غرب زده و هویت باخته را در راستای تبیین هویت ناب اسلامی به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شناسه های «هویت اسلامی» در رمان مزبور با توجه به نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو بپردازد. یافته ها نشان می دهد که نویسنده اهتمام ویژه ای به سازه های دینی در اثر خود دارد. وی کوشیده تا با تمرکز بر برخی نشانه های اجتماعی اسلامی از قبیل اعمال دینی، عواطف دین مدارانه، اعتقادات دینی، یونیفرم و تَن پوش های هویت بخش، القاب و نام های هویت مند، مناسبات شغلی مبتنی بر اخلاق اسلامی و غیره، تمایز بین شرق و غرب و نیز واقعیت های فرهنگی و اقتصادی آن ها را بازتاب دهد و با برجسته سازی هویت و فرهنگ اسلامی در سرزمین های شرقی، بسترهای نهادینه سازی آن را بیش از پیش در اذهان مخاطبان فراهم، و روحیه پاسداری از فرهنگ دینی را در جامعه تقویت کند.
۱۱.

مؤلّفه های سورئالیستی در منظومه افسانه و إذا کُنْتَ نائماً في مَرکب نوح(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۴
سورئالیسم به عنوان یک جنبش هنری - اجتماعیِ بنیاد ستیز در قرن بیستم از زمان شکل گیری در غرب در پی آن بود که جهان بینی و نگرش انسان را نسبت به تحوّلات بشری تغییر دهد و در این پویش، کشف ذهن ناخودآگاه انسان را به عنوان روشی برای آفرینش اثر هنری قلمداد می کرد و در این گذار، توانست حوزه های زبانی بسیاری را تحت شعاع قرار دهد. شعر نیما یوشیج و سِرکون بولُص (1946-2007) شاعر معاصر عراقی به عنوان دو تن از پیشگامان سبک شعری جدید، دربردارنده برخی از رویکردها و سبک های ادبی جریان ساز است که با خلق اندیشه های نوین و دگردیسی در قالب و سطوح به ادبیات و به ویژه شعر، روحی دوباره بخشیده و خواستار پیدایش ادبیاتی نو و همگام با زندگی امروزی بوده است. جستار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، مجموعه «افسانه» اثر نیما یوشیج و «إذا کنت نائماً فی مرکب نوح» اثر سرکون بولص را بررسی، سپس به وجوه تشابه، تفاوت و کیفیت حضور شناسه های سورئالیسم در آن دو پرداخته است. یافته های پژوهش گویای تبلور مؤلّفه های سورئالیستی همچون نگارش خود به خودی، رؤیا، تصاویر شگفت، گسست زمان و مکان و عشق در هر دو مجموعه است. با این تفاوت که چهار مؤلّفه نخست، بسامد تقریباً یکسانی دارند؛ اما ماهیت عنصر عشق در منظومه افسانه، همان عشق عفیفِ توأم با شوق و نزاکت است، در حالی که این شاخصه در شعر بولص، تصویری کام پرور، اروتیک و به دور از ارزش های اجتماعی را به نمایش می گذارد.
۱۲.

کارکرد عنصر «مکان» در تبلور اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی (مورد پژوهی: قصیده «لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خِضر محمد أبو جُحجوح)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عنصر « مکان» شعر پایداری فلسطین بیداری اسلامی خضر محمد ابوجحجوح قصیده « لِلأقْصی أَنْزِفُ شَغَفِی»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۹
مکان به عنوان سازه ای معنامند در القای اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی مورد توجه شاعران معاصر قرار گرفته است. این پدیده که از دیرباز در آثار ادبی وجود داشته، امروزه در اشعار پایداری نقش چشمگیری ایفا می کند. خِضرمحمد ابوجُحجوح از شاعران پایداری سرا و زاده فلسطین است. وی در سرودن اشعارش، مکان را به عنوان منبع معناآفرینی و ابزار انتقال مفاهیم پایداری قرار داده است(مسئله)؛ جستار حاضر بر آن بوده تا به روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کارکردهای عنصر مکان در بازنمود ایده های پایداری و بیداری اسلامی در قصیده«لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خضرمحمد ابو جحجوح بپردازد(روش)؛ دلیل انتخاب این موضوع پژوهشی از آن رو است که قصیده مزبور، آیینه واقعیت های جوامع عربی است و شاعر می کوشد تا آن را به عنوان ابزاری برای بیداری مردم در برابر اندیشه استعمار و اشغال به کار گیرد. عنصر«مکان» در شعر وی با صبغه های سیاسی، دینی، تاریخی، ملی و طبیعی، القاگر مفاهیمی همچون اقتدار و شُکوه گذشته، ضرورت پیدایش وحدت و همدلی، انتقاد از انفعال و بی تفاوتی سردمداران حکومتی، تحریک همت جمعی و بیداری اسلامی می باشد.وی می کوشد تا با تمرکز و دمیدن احساس و اندیشه به پدیده های مکانی، دریچه ای به سوی جهان بینی پایداری بگشاید؛لذا برای تحقق این امر در صدد است تا از رهگذر طرحواره-های تصویری برآمده از تشبیه، استعاره و کنایه و نیز سازوکارهای ادبی همچون توصیف اغراق-آمیز، برجسته سازی مفاهیم و تلمیح به مکان ها و حوادث تاریخی، موجبات انتقال اندیشه ها و درک دغدغه های پایداری را برای مخاطبان فراهم نماید(یافته ها).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان