سید عبدالهادی دانش پور

سید عبدالهادی دانش پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

نقش متغیرهای جغرافیایی منطقه از نظر کرامت انسانی در برنامه ریزی شهری (نمونه مطالعاتی؛ محله حکیمیه و محله خیابان ایران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامت انسانی محله متغیرهای جغرافیایی تهران برنامه ریزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
محلات قدیمی و سنتی ایران با نوسازی های بی برنامه و تقلیدی و بدون توجه به توانمندسازی آنان در طرح های فرادست برخی کیفیات خود را از دست داده اند. بسیاری از این محلات از هسته های اولیه شکل گیری شهرها در طول تاریخ بوده اند اما امروزه به نظر می رسد می توان شاهد تنزل معیارهای کرامت انسانی در محلات و به دنبال آن بروز مشکلات در آن ها داد. این پژوهش با بررسی یک نمونه محله ی قدیمی و یک نمونه محله ی نوساز به دنبال آن است که بتواند به این پرسش ها پاسخ دهد که متغیرهای جغرافیایی منطقه از نظر کرامت انسانی در برنامه ریزی شهری چه نقشی دارند و آیا برنامه ریزی نوسازی محلات در تحقق حفظ و ارتقاء معیارهای این مهم نسبت محلات قدیمی در حفظ موفق باشند؟ با توجه به موضوع و هدف، این پژوهش توسعه ای بوده و روش تحقیق آن تطبیقی است. جهت تدوین چارچوب نظری از روش اسنادی استفاده شده است. بدین منظور، ابتدا معیارهای کرامت انسانی با استناد به آثار اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان تبیین می گردد. سپس جهت سنجش هر یک از متغیرها، تعدادی گویه و سوال تدوین شده که پرسشنامه ای نیمه ساخت یافته تشکیل می دهند. پس از تأیید روایی و پایایی، این پرسش نامه در دو محله به صورت تطبیقی سنجیده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد؛ محله جدید حکیمیه که بر اساس الگوی ساخت و ساز معاصر نوسازی شده است به اعتلای هیچ یک از این معیارها منجر نشده است و معیارهای کرامت انسانی در محله سنتی و قدیمی خیابان ایران بیشتر از محله نوساز حکیمیه محقق شده است.
۲.

Providing a Flexible Conceptual Framework to Define “Second Home”: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Second home Conceptual categories Systematic literature review Conceptualization conceptual framework Rural areas

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۶
Purpose - Although second home ownership is a growing phenomenon and a common lifestyle in most parts of the world, especially in rural areas, there is still no specific conceptual classification to define this phenomenon in the theoretical literature. Due to the complexity and variety of second homes; many definitions, terms and conceptual features have been mentioned regarding this fuzzy concept, increasing the conceptual disturbances in this field even more. To fill this gap, this research aims to provide a flexible conceptual framework to define “second home” through a systematic review of various sources.Design/methodology/approach - In this research, by conducting a systematic review process, 75 international articles were identified for study. Then, the conceptual framework of second homes was formulated in the form of categories, subcategories and conceptual codes using the content analysis method.Findings - The results show that, in total, six categories, including physical characteristics, the pattern of expansion and tenure, spatial characteristics, sensory-emotional characteristics, socioeconomic characteristics and usage characteristics form the “second home” conceptual framework. In this framework, the conceptual categories are stable and repeatable in all contexts, while the conceptual codes are fluid and adaptable in geographical and temporal situations.Originality/value - So far, no systematic review has been done to reduce the conceptual dispersion in the second home literature. The proposed framework highlights two characteristics of fluidity and stability, which help to disambiguate the “second home” concept and it is a suitable alternative for numerous definitions and different conceptual features of the second home. The results of this research can aid scholars in clarifying the second home concept and applying it in different contexts.
۳.

چارچوبی نظری در تعیین آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاطره جمعی دگرگونی پیوستگی پایایی آستانه بهینه مرکز تاریخی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۷۳
دگرگونی ارزش ها، آداب فکری و زیستی و تغییر رابطه انسان با جهان و طبیعت، مخدوش شدن انسجام دیرینه کالبدی، اجتماعی و فرهنگی از جمله چالش های شهرهای ایرانی در دوران معاصر است که فراموشی خاطرات جمعی و دگرگونی مفهوم شهر را در پی داشته است. هدف از نوشتار حاضر، مطالعه آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در راستای حفاظت از مفهوم شهر و خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران است. پژوهش، از روش کیفی و راهبرد پدیدارشناسانه (پدیدارشناسی توصیفی) استفاده می کند. در این نوشتار، ضمن مرور نوشتگان مرتبط با خاطره جمعی، دگرگونی، پیوستگی و پایایی، یک چارچوب نظری برای انجام مطالعه پدیدارشناسانه تدوین گردیده و بر پایه آن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 41 نفر از اهالی مرکز تاریخی تهران (از متولدین دهه های گوناگون و از اقشار و طیف های اجتماعی متفاوت) به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر گونه بندی خاطرات جمعی (خاطرات خانه و محله، خاطرات فرهنگی-اجتماعی، مذهبی، ملی-سیاسی، طبیعی و شهری)، صورت بندی نظری مفاهیم «دگرگونی»، «پیوستگی» و «پایایی» را دربر می گیرد. صورت بندی نظری مفهوم دگرگونی در مرکز تاریخی تهران، حکایت از چهار سندروم یا نشانگان «دگرگونی متداوم»، «ترک محله پدری»، «آشیانه خالی» و «فراموشی متداوم» دارد. برپایه چارچوب نظری پژوهش، می توان گفت که آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در مرکز تاریخی تهران در حدودی است که در آن، «دگرگونی متداوم» محدوده متوقف گردد و ساختار هویتی آن از طریق غلبه فرهنگ مرمت بر فرهنگ تخریب و نوسازی، حفظ شخصیت مرکز تاریخی و حفظ سبک زندگی و شیوه سکونت اصیل تداوم یابد که این خود متضمن «توقف ترک محله پدری» و «بازگشت به آشیانه های خالی» است. همچنین لنگرگاه های خاطره از طریق حفظ یا یازیابی سرنخ های کالبدی (ابنیه تاریخی)، سرنخ های اجتماعی (بافت اجتماعی) و سرنخ های فرهنگی (قصه ها و ضرب المثل ها و زبان شیرین تهران) تثبیت گردند که این خود منجر به توقف «فراموشی متداوم» و حفظ خاطره جمعی خواهد شد.
۴.

صورت بندی نقد مکان از دریچه اقتصاد سیاسی؛ تدقیق امر «شهری-رابطه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان اقتصاد سیاسی نقد امر شهری - رابطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
بیان مسأله: مکان، لایه ای میانجی در قامت امر شهری-رابطه ای است. این برداشت هستی شناختی از مکان که از ظرفیّت مواجهه با ارتباطات پیچیده و منازعاتی محتمل برخوردار است، به منظور تدقیق، مستلزم مداقّه ای انتقادی است. آن وجهی از شهرگراییِ انتقادی مدِّ نظر است که این هستی شناختیِ بازتعریف شده را در بستر واقعیّات جامعه شهری از حیث بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنشاند و مکان را در قامت یک انتزاع انضمامی تبیین نماید. اقتصاد سیاسی مکان توأم با آموزه های برآمده از نظریّه انتقادی، رهیافتی است در جهت نیل به این مهم. هدف: تدقیق مفهوم «مکان در قامت امر شهری-رابطه ای» به میانجی مداقّه ای انتقادی در بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ اثر گذار بر مکان های شهری روش : پارادایم تلفیقیِ تحقیق مبتنی بر پسا اثبات گرایی و تفسیرگرایی است و واقعیّت های اجتماعی را به تبعیّت از ارزش های هنجاریِ مکان ، و نیز با مداخله مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تفسیر و تحلیل می کند. نوشتار پیشِ رو با اتّخاذ یک معرفت شناسیِ هنجاری-انتقادی و راهبرد قیاسی، و با کاربست رهیافت کیفی و از مجرای مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل و بسط آرای نظری، در پی یک صورت بندی انتقادیِ منسجم نسبت به مفهوم مکان با هدف تدقیقش به مثابه امر شهری-رابطه ای است. یافته ها و نتیجه گیری: «مکان به عنوان امر شهری-رابطه ای» در متن نیروها و مناسباتی قرار دارد که مُبیّن یک شیوه تولید مُعیّن اند. این نیروها و مناسبات از گذرِ نقد اقتصاد سیاسی به هشت سرفصل مشخّص ره می بَرند که مشتمل بر تبیین ارزش استفاده در مقابل ارزش مبادله در متن بت وارگی کالا، مالکیّت خصوصی در مقابل امر اشتراکی، انباشت سرمایه، حقِّ به شهر و نابرابری، دولت در مقابل بخش خصوصی، آکادمی و بازار، و ماهیّت دیالکتیکی مکان است. کارکرد موثّرِ مکان در قامت «امر شهری-رابطه ای» در متن شیوه تولید حاکم بر آن، منوط به برخی بالقوّه گی ها و نابالقوّه گی هایِ دخیل در تدقیق این هستی شناختی جدید از مکان است. 
۵.

تحلیل محتوای مطالعات گردشگری شهری پایدار، با تاکید بر واژه شناسی مفهوم «چالش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه شناسی گردشگری شهری پایدار تحلیل محتوا سیستماتیک چالش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۹
پیشینه و هدف زبان از مهم ترین ابداعات بشر در برقراری ارتباط است که از طریق آن افکار و احساس ها منتقل می گردد. زبان حاصل هم زیستی طولانی مدت بشر و نقش با اهمیتی در فرآیند تکامل آن ها ایفا کرده است. هر معرفت از پارادایمی برخاسته و با واژگان مختص خود تعریف می گردد؛ چراکه واژگان امکان انتقال دانش را فراهم ساخته و مبین دیدگاه معرفتی خود هستند. لذا به نظر می رسد کاربست غیردقیق آن ها به ویژه در فعالیت های پژوهشی، می تواند منجر به انحراف در تشخیص پارادایم فکری پژوهشگر شود و متعاقباً طرح پرسش و اهداف، راهکارهای نظری و عملیاتی، یافته ها و به ویژه نتایج پژوهش ها را مورد تردید قرار دهد. از این رو پژوهش حاضر سعی در تعریف صحیح واژه «چالش» و تبیین چارچوبی از معیارهای آن در حوزه پژوهش های شهری به ویژه گردشگری پایدار و سپس تحلیل محتوا مقاله های داخلی و خارجی گردشگری پایدار و در نهایت مقایسه تطبیقی شیوه نگرش آن ها با این واژه می باشد. مواد و روش ها در این بخش به منظور کالبد شکافی پژوهش و تحلیل عناصر بنیادین ساختار روش شناسی آن ، از مدل اقتباسی پیازپژوهش، اثر ساندرز استفاده شده است. بر این اساس، پارادایم این پژوهش تفسیری انتقادی و منطق آن استفهام است؛ پژوهش از نوع کیفی و راهبرد گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است؛ روش پژوهش تحلیل محتوای سیستماتیک است که با هدف دستیابی به تعریفی جامع از واژه «چالش» در پژوهش های شهرسازان در حوزه موضوعی گردشگری پایدار، اطلاعات مورد نیاز خود را با مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری کرده و از روش تحلیل محتوای سیستاماتیک بهره برده است. به منظور تکمیل پرسشنامه ها، تعداد ده نفر خبره با روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. در واقع این پژوهش ابتدا با تلفیق اشتراک تعاریف پژوهش های داخلی و خارجی از واژه چالش، سعی داشته است تا به تعریفی جامع از این واژه دست یابد و معیارهای آن را استخراج نماید؛ سپس روایی آن ها را به تایید خبرگان برساند. در مرحله بعد بر اساس معیارهای مستخرج و با استفاده از روش تحلیل محتوای سیستماتیک به بررسی و تفسیر نظام مند و جامع محتوای پژوهش های گردشگری پایدار و تحلیل نگرش پژوهشگران در خصوص واژه «چالش» پرداخته است. لذا پژوهش حاضر مبتنی بر پنج مرحله شامل تعیین هدف مطالعه، جمع آوری داده های پژوهش، کدگذاری واحدهای تحلیل، طبقه بندی و ارزیابی تفسیری از مقوله های انجام شده است. یافته ها و بحث براساس نتایج این پژوهش تعریف مورد نظر واژه چالش در پژوهش های حوزه گردشگری عبارت است از: «چالش شرایط و موقعیت جدیدی است که مسائل و مشکلاتی را در حوزه های متعدد و ابعاد مختلف، از بیرون بر نظام شهری وارد می کند و مسیر آینده آن را تحت تاثیر قرار می دهد؛ چنان که با توجه به مقیاس آن، نظام شهری نیازمند به کارگیری مسئولانه و فعالانه کلیه توان های بالقوه و بالفعل خود به منظور ارائه راهکار های نویدبخش برای غلبه بر شرایط حاکم و رسیدن به اهداف مدنظر می باشد». درنهایت با توجه به واکاوی و مقایسه تطبیقی چهل مقاله داخلی و خارجی، براساس تعریف معیار، اینگونه به نظر می رسد که در حال حاضر، برای برخی از پژوهشگران داخلی فهم روشن و دقیقی از واژه چالش وجود ندارد. نتیجه گیری به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی تفاوت نگرش به واژه چالش در پژوهش های داخلی و خارجی، ترجمه لغوی این واژه در زبان فارسی می باشد؛ که بایستی در پژوهش های آتی کلیه جوانب کاربرد مفهوم این واژه و معیارهای آن را در نظر بگیرند.
۶.

برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تأکید بر تعادل زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان سازی پیراشهر تعادل زیست محیطی مدل تلفیقی برازش مدل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۶
امروزه مکان سازی پایدار یکی از رویکردهای اصلی طراحان شهری و برنامه ریزان منطقه ای است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تاکید بر تعادل زیست محیطی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی – تحلیل می باشد. در ابتدا با توجه به مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان اقدام به طراحی مدل تلفیقی (مدل مفهومی اولیه) گردید. در ادامه از طریق مراجعه به آرای خبرگان (86 نفر) نسبت به برازش مدل اقدام گردید. مدل اولیه تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار Smart PLS 2 مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بارهای عاملی تمام سؤالات پرسشنامه بیش تر از 4/0 بوده و بنابراین در حد قابل قبولی بودند. مقادیر t نیز برای تمام سؤالات بزرگتر از 96/1 بوده و از این رو، در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند. از سوی دیگر، برقراری تعادل زیست محیطی در مکان سازی مناطق پیراشهری، تحت تاثیر 7 معیار و 22 زیرمعیار قرار دارد که از میان آنها کیفیت محیطی بیشترین تاثیر (ضریب مسیر = 5227/0) و ساختار معنایی (ضریب مسیر = 0353/0) کمترین تاثیر را داشته اند. همچنین؛ مقدار میانگین شاخص اشتراکی 147/1 و مقدار ضریب تعیین (R2) برابر با 9184/0 به دست آمد. برازش کلی مدل (GOF) نیز 5235/0 محاسبه گردید. در بررسی نهایی، مشخص شد که تمامی مسیرها دارای ضرایب معنی داری هستند و در نتیجه مدل مفهومی پژوهش تایید گردید.
۷.

ارزیابی سیاست های تامین مسکن بر ادراک کیفیت محیط مسکونی از منظر بهره برداران (مورد کاوی سیاست های سه گانه تأمین مسکن شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «سیاست تأمین مسکن» «مسکن گروه های کم درآمد» «کیفیت مسکن» «کیفیت محیط مسکونی» «شهر بجنورد»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۲
تأمین مسکن مناسب یکی از مسائل پیچیده و بنیادین شهرهای امروزی به خصوص در کشورهای در حال توسعه تلقی می شود. در مواجه با این مسئله، در کشور ایران نیز تا کنون سیاست های متفاوتی برای تامین مسکن بکار گرفته شده است که با توجه به گذشت زمان هم اکنون پیامدهای آن ها آشکار شده است. با وجود مطالعات متعدد بر روی ارزیابی سیاست های مسکن، تا کنون مطالعه ای به منظور مقایسه پیامدهای سیاست های مختلف مسکن بر روی رضایتمندی ساکنان انجام نشده است. این پژوهش این پژوهش بر مبنای روش تحقیق مقایسه ای و با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. به منظور آشکارسازی پیامدهای انواع سیاست گذاری مسکن در تأمین نیازهای گروه های هدف، سه محله در شهر بجنورد که سیاست های متفاوت در آن ها اجرا شده است، با یکدیگر مقایسه شده اند. شهرک ولیصعر نماینده سیاست تأمین زمین و خدمات، گلستان شهر نماینده سیاست عرضه مسکن و احمدآباد نماینده سیاست توانمندسازی است. با استفاده از تحلیل واریانس، کیفیت ادراک شده این محلات از دیدگاه بهره وران در دو سطح مسکن (8 شاخص) و محیط مسکونی (12 شاخص) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفته است.. در مجموع شهرک ولیعصر، وضعیت بهتری را از لحاظ اکثر شاخص های مسکن و محیط مسکونی نشان می دهد و سطح رضایتمندی در این محله به صورت محسوسی بالاتر از دو مورد دیگر بوده است. در مقایسه دو محله دیگر، هر دو محله وضعیت نامناسبی به لحاظ کیفیت محیط مسکونی دارند. در شاخص های مسکن، محله گلستان شهر در شاخص های کالبدی مسکن و محله احمد آباد در شاخص های اجتماعی مسکن وضعیت بهتری داشته اند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص ها میان محلات است. بطور کلی در تمامی محلات کیفیت محیط مسکونی از کیفیت مسکن پایین تر بوده است که علت اصلی را می توان در توجه بیشتر سیاست ها به مسکن و نه محیط مسکونی دانست.
۸.

بررسی تحلیلی تجدیدحیات رودخانه های شهری به مثابه مکان عمومی پایدار و تبیین مدل مفهومی آن؛ نمونه موردی: بالقلی چای (اردبیل)، زاینده رود (اصفهان)، کارون (اهواز)، زرجوب (رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۴
رودخانه های شهری، بر اثر توسعه شتابان شهرنشینی با چالش های فراوانی روبرو شده اند. رویکرد مؤخر «بازآفرینی شهری پایدار آبکنار» در پی احیای آنها در قالب «مکان های پایدار» در توازن با مقوله حفاظت اکولوژیک است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی ارزیابی مردم از اقدامات انجام شده روی رودخانه ها و سنجش کلان کیفیت آنها به عنوان مکان های عمومی، در تلاش برای تبیین چگونگی تجدیدحیات رودخانه به مثابه مکان عمومی پایدار است. بنیان فلسفی پژوهش عمل گرایی، رویکرد آن آمیخته پژوهی و روش تحقیق، موردکاوی رودخانه در شهرهای اصفهان، اهواز، اردبیل و رشت است. مفهوم و چگونگی تجدیدحیات پایدار، از طریق ادبیات موضوع و تجارب مشابه واکاوی شده و به واسطه بررسی های میدانی مبتنی بر تحلیل محتوا و تئوری زمینه ای تکمیل شده است. مکان سنجی نمونه های موردی بیانگر آن است که از دیدگاه مردم، کیفیت مکان های عمومی مبتنی بر کارون و زرجوب در سطح متوسط به پایین، بالقلی چای اردبیل در سطح متوسط و زاینده رود اصفهان در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. اقدامات اصلاحی تا حدودی موجب ارتقای وضع رودخانه و مکان های عمومی آن شده است. تجدیدحیات پایدار رودخانه های شهری، به دنبال احیای آن در قالب «مکان عمومی پایدار» است. سازوکارهای کلان این رویکرد شامل: توازن ابعاد رودخانه و مواجهه فعال و جامع نگر با آن، تسهیل عملکردهای مختلف، رویکرد کل نگر نسبت به رودخانه، اولویت سلامت رودخانه به عنوان سامانه زیستی باز و سرشار از تنوع، تمرکز توأمان بر «درونداد، فرایند، برونداد، کیفیات، اثرات»، پیوستگی رودخانه، زمینه سازی حضور انسان برای تجربه مکان، بازتعریف جایگاه رودخانه در نظام های کلان زیست محیطی/ اجتماعی/ اقتصادی، تناظر فرایند با چرخه حیات مکان عمومی و متکی بر سازندهای آن، توجه به انتظارات شهروندان در فرایند مراجعه و تسهیل ارتباط شهر/ شهروندان/ رودخانه است. 
۹.

بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غیررسمی بودگی دوگانه پنداری رسمی - غیررسمی پارادایم انتقادی پساتوسعه جهان جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
۱۰.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردی ادراکی-ذهنی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت سکونت رویکرد ادراکی-ذهنی شاخص های مسکن مسکن گروه های کم درآمد شهر بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۳
مقوله مسکن مسئله ای چندوجهی و در عین حال تشدید شونده است .ناتوانی گروه های کم درآمد در تأمین نیازهای خود در بازار رسمی زمین و مسکن، دولت ها را ناگزیر از نقش آفرینی در این حوزه نموده است. اتخاذ سیاست مناسب، مستلزم شناخت واقع گرایانه نسبت به نیاز بهره برداران میباشد. در این پژوهش هدف شناسایی نیازها، انتظارات و اولویت های گروه های کم درآمد در زمینه مسکن است. بدین منظور، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شده است. نمونه موردی این پژوهش، شهر بجنورد که با مهاجرت گروه های مختلف از اقشار کم درآمد در دهه های اخیر مواجه بوده، انتخاب شده است. جمع بندی نتایج نشان داد که دغدغه بهره برداران بیشتر در خصوص محیط مسکونی بوده به گونه ای که 75درصد کدها در غالب 12 شاخص به این موضوع اختصاص یافته است. سایر کدها مرتبط با واحد مسکونی بوده و در غالب 8 شاخص استخراج شده است. تخصیص این شاخص ها به دسته بندی چهارگانه مستخرج از مبانی نظری نشان دهنده اولویت جنبه های اجتماعی (41 درصد) و کالبدی (35درصد) در ارزیابی کیفیت سکونت است. بررسی دقیق تر شاخص ها نشان دهنده تمرکز بیشتر ساکنان بر امنیت و آرامش محیط مسکونی در جنبه اجتماعی و دسترسی به خدمات عمومی در جنبه کالبدی است. این پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزی هدفمند مسکن گروه های کم درآمد مبتنی بر رویکرد ادارکی-ذهنی به منظور اولویت دهی به نیازهای واقعی بهره برداران باشد.
۱۱.

چارچوبی روش شناختی در شناسایی مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون «خاطره جمعی» در شهر ایرانی با اتخاذ رویکرد مسئله-محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاطره جمعی پژوهش مسئله-محور مسئله واجد ارزش پژوهشی دیالکتیک عام و خاص پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۴
مخدوش شدن ساختارهای کالبدی-فعالیتی خاطره انگیز، تخریب بافت های تاریخی، تغییر شیوه زندگی و آسیب های جدی وارده به زیست بوم خاطره انگیز در پی فرآیند مدرنیزاسیون در شهرهای ایرانی، خاطرات جمعی را با چالش های گسترده ای روبرو ساخته است. هدف نوشتار حاضر، پیشنهاد چارچوب روش شناختی انتخاب مسائل واجد ارزش پژوهش، پیرامون «خاطره جمعی در شهر ایرانی» و روش پژوهش، کیفی و ترکیبی از رویکرد مورد پژوهی (مسائل واجد ارزش پژوهشی دکتری شهرسازی در زمینه «خاطره جمعی») و فراترکیب کیفی مطالعات صورت پذیرفته در زمینه خاطرات جمعی است. در این نوشتار ضمن تأکید بر دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و بازتولیدش در بستری محلی)، با استفاده از چارچوب روش شناختی سه مرحله ای پیشنهادی («تهیه فهرست اولیه مسائل» ، «برشماری مسائل واجد ارزش پژوهش» بر پایه ارزیابی چهار-مرحله ای و «تدوین شناسنامه مسائل و ترسیم طرحواره پژوهش های پیشنهادی»)، هفت مسئله «انتقال معنا و تداوم خاطره در شهرهای معاصر»، «برهم خوردن تعادل تغییر، تداوم و ثبات و چالش تولید خاطره»، «عدم پیوند خاطرات با تجارب زیسته»، «فاصله به خاطر آورندگان با بستر مکانی خاطرات»، «خاطره زدایی به بهانه مدرنیزاسیون یا انتفاع اقتصادی»، «تغییر سبک زندگی و اثرات آن بر خاطرات جمعی» و «معارضه جویی معاصر انسان ایرانی» به عنوان مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون خاطره جمعی در شهر ایرانی شناسایی گردیده است.
۱۲.

تبیین چارچوب نظری برآینده از رویکرد پیچیدگی با تأکید بر نظریه بازیگر-شبکه و کاربست آن در برنامه ریزی شهری؛ بررسی موردی: شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد پیچیدگی پیچیدگی شهری روابط و بازیگران نظریه بازیگر-شبکه شهر جدید پردیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۳
با توسعه فناوری، تغییر سازمان روابط در سطح جهانی و تغییرات زیست محیطی، مناطق شهری تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند. مواجهه با این تغییرات، نیازمند پیدایش رویکردهای نظری جدید به پدیده های شهری است. رویکردهایی که توانایی درک پویایی های غیرقابل پیش بینی و آشفته مسائل شهری را ایجاد کنند. یکی از این رویکردها که بر نظریه های پیچیدگی و شبکه استوار است، نگرش به شهر و پدیده های شهری به عنوان شبکه هایی پیچیده است که در آن مسائل شهری پدیده هایی ارتباطی، برآینده، زمینه محور و تولیدشده در شبکه هایی از روابط و بازیگران هستند. این مطالعه به تبیین مفهوم پیچیدگی شهری و مفاهیم مرتبط با آن می پردازد. هدف از این مطالعه، ارائه چارچوب نظری حاکم بر برنامه ریزی شهری با چنین رویکردی است. پس از دستیابی به چارچوب، نمونه ای از نحوه کاربست آن در شهر جدید پردیس ارائه شده است. تبیین چارچوب نظری از طریق فرایند منطقی تفکر دارای مراحل مختلف شامل شناسایی نگرش پژوهشگر، انتخاب نظریه، شناسایی ابعاد آن و نحوه ارتباط با موضوع پژوهش، صورت گرفته است. بهره برداری از چارچوب نظری ارائه شده در نمونه نیز با استفاده از پارادایم واقع گرایی انتقادی و روش آن انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اصل در این رویکرد شناسایی روابط بین بازیگران در شبکه است که خود مستلزم شناسایی صحیح بازیگران و همچنین ایجاد درکی از شبکه های مختلف موجود در زمینه موردمطالعه خواهد بود. نکته مهم دیگر ضرورت بازتعریف نقش و عملکرد برنامه ریزان در این چارچوب است. 
۱۳.

ارائه الگوی مداخله و نظام سیاست گذاری فضایی در پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی مداخله پیاده راه حضورپذیر خیابان فردوسی شاهین شهر سیاست گذاری فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۰
پیاده روی اصلی ترین الگوی جابه جایی در کانون های زیستی به شمار می رود که به دلیل هزینه کم، دردسترس بودن و وابسته نبودن به عنصری خاص، احیای فضاهای شهری و زندگی اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته است. خیابان فردوسی شاهین شهر به دلیل نبود فضای شهری مناسب برای حضور شهروندان از یک سو و غلبه فضاهای سواره بر پیاده از سوی دیگر، عرصه را برای حضور شهروندان تنگ و حیات اجتماعی شهروندان را مختل کرده است. مقاله حاضر با بازخوانی معیارهای طراحی پیاده راه و تلفیق آن با کیفیت حضورپذیری، ابتدا چارچوب مفهومی پیاده راه حضورپذیر را تبیین می کند و درنهایت یک نظام سیاست گذاری فضایی و الگوی مداخله در پیاده راه های حضورپذیر شهری ارائه می دهد. این پژوهش کاربردی و روش آن ترکیبی است. در بخش کیفی با مطالعه متون معتبر جهانی در زمینه طراحی پیاده راه و کیفیت حضورپذیری، چارچوب تحقیق استخراج شد. در بخش کمی، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، مؤلفه های سیاست گذاری فضایی پیاده راه حضورپذیر در محور مربوطه مشخص و با استفاده از تحلیل رگرسیونی، الگوی مداخله در محور مذکور ارائه شد. نتایج تحلیل عاملی و رگرسیونی، چهارده عامل را به عنوان مؤلفه های اصلی مؤثر بر سیاست گذاری فضایی در پیاده راه حضورپذیر فردوسی شاهین شهر بیان می کند. نفوذپذیری و حس تعلق، بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات شهری و کارایی، کمترین تأثیر را بر حضورپذیری محور فردوسی داشته اند. عوامل شفافیت، امنیت و انعطاف پذیری نیز بر حضورپذیری محور بدون تأثیر هستند.
۱۴.

تبیین عملکردی و شناسایی ارزش های مکان های عمومی رودخانه محور از منظر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی شهری رودخانه مکان های عمومی رودخانه محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۸۳
رودخانه ها، به واسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسان ها و سکونتگاه هایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر می گذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانه ها و نگرش و توسعه تک بعدی، آسیب های فراوانی به این پدیده های طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانه ها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه ، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه به عنوان محور مکان های عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعه ای_کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربه گرایی، به گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل های کیفی (تلخیص، دسته بندی) در کنار تحلیل های کمّی آماری استفاده شده و اعتبار نتایج، براساس اظهارنظر تضمین شده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونه ای در تحلیل کمّی بررسی شده است. پژوهش حاضر، نقش ها، ارزش ها و کیفیات رودخانه را در قالب مؤلفه های نظام های مطالعاتی زیست محیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای بیان شده، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزش ها و نیز ابعاد رودخانه ها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامع نگر انجام شود. به علاوه، توجه به آب، ویژگی ها و تأثیرات آن، به مثابه مهم ترین عامل تمایز مکان های عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینه فعالیت ها، در مکان سازی مبتنی بر رودخانه مورد توجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتند از: یکپارچه سازی برنامه ریزی، طراحی و مدیریت رودخانه ها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانه ها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
۱۵.

بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی به مکان پدیدارشناسی روان سنجی وضوح مفهومی پیشرفت نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۵
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش:  برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.
۱۶.

طراحی شهری با رویکرد مشارکت همکاری جویانه، از ایده تا طرح؛ موردپژوهی: میدان هروی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی شهری مشارکتی مشارکت همکاری جویانه آگاهی بخشی بازخورد میدان هروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۴۹۲
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالت بار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آینده شهر بی تفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روش های سنتی، ارائه روش ها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر می رسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز می شود که شهروند فعال در شهر تجلی می یابد و توسعه شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت می پذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر به حساب می آید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش می کند و آینده شهر برایش مهم تلقی می شود. این امر می تواند هدف غایی شهر مشارکت مدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی به صورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجانده شده و در طرح های و برنامه های شهری به کار گرفته شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغه پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» به منظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. هم چنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روش های برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهره گیری از مشارکت مردمی استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که به طورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده می کنند می تواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنش گران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور می تواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائه یک مدل و در قالب مطالعه محدوده میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روش های طراحی مشارکتی ارائه می دهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهی بخشی عمومی 2) کارگاه های طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواسته ها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر می شود.
۱۷.

سیر تحول حرم حضرت معصومه(س) با تأکید بر سلسله مراتب ورود (تشرف) از دوره صفوی تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلسله مراتب تشرف ادراک اماکن مقدس حرم حضرت معصومه (س) قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
فضاهای ورودی در اماکن مقدس که زائر به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، دارای کیفیت هایی مبتنی بر آداب زیارت هستند که به آن ها سلسله مراتب تشرف گفته می شود. پژوهش های متعددی درباره ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی درباره ورودی اماکن مقدس ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب (زائر یا سیاح) پژوهش های اندکی صورت گرفته است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد حرم حضرت معصومه(س) در دوره صفوی و قاجار دارای سلسله مراتب تشرف بوده است که در طول این دوران در حال تغییر مداوم بوده و نسبت به زمان حاضر نیز متفاوت بوده است. مقاله به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک مخاطبان حرم حضرت معصومه(س) می گذارد. برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به حرم در دوره صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی به واکاوی منابع و اسناد کتابخانه ای پرداخت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته حرم حضرت معصومه(س) را بازسازی کند منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و منابع مکتوب تاریخ شهر قم، به خصوص سفرنامه های زوار، تجّار و سیّاحانی است که قصد شهر قم را داشته و یا از آن عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش در جست وجوی تأثیرات ادراکی سلسله فضاهای ورودی اماکن مقدس است، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص نگارندگان آن ها هنگام ورود به حرم است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی منابع تصویری و متون سفرنامه ها، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به حرم، همچنین سیر تحولات آن از دوره صفوی تا انتهای قاجار را نشان می دهد. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه(س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان برای نخستین بار معرفی می شود.
۱۸.

مشارکت پذیری یا مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان؟ پژوهشی کیفی در محیط برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت عمومی تجربه مشارکت مشارکت گریزی مردم مشارکت گریزی برنامه ریزان محیط برنامه ریزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
مشارکت، مفهومی محلی، متنوع، پیچیده و پویا است. از این رو نظریه ها و دیدگاه های موجود در زمینه مشارکت در برنامه ریزی شهری که اغلب در ساختار کشورهای غربی ارائه شده اند، در سایر کشورها اثربخشی لازم را ندارند. این در حالی است که تأکید اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه در محیط برنامه ریزی شهری کشور، بر سنجش نظریه های موجود معطوف و هدف آن ها تعیین سهم متغیرهای شناسایی شده از مشارکت و ارزیابی فرایند های مشارکتی بوده است. اما با توجه به ماهیت ذهنی و تعاملی این پدیده، ادراک آن توسط کنشگران مختلف می تواند با دیدگاه های نظریِ جهانی، متفاوت باشد. بنابراین محدود کردن آن در ساختار نظریه های موجود، تأمل برانگیز است. هدف این پژوهش، شناخت ادراک مردم و برنامه ریزان از فرایند مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری است. چراکه تحقق مشارکت تنها مستلزم به کارگیری فرایند و شیوه های مناسب مشارکتی نیست، بلکه نیازمند شرایطی است که صرفاً عینی و متأثر از ساختارهای رسمی محیط برنامه ریزی نیستند و لازمه کشف آن ها، درک تجربه و معنای تجربه کنشگران از فرایند مشارکت است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد. در این پژوهش از تحلیل محتوای کیفیِ استقراییِ آشکار به منظور تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که مهم ترین مفهوم در حوزه ادراک برنامه ریزان و مردم از مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری، مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان است.  
۱۹.

فرآیند تدقیق عنوان پژوهش مسئله-محور و بوم-خاست دکتری در ایران: تعریف پژوهش پیرامون "خاطره جمعی" در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دکتری تخصصی پژوهش مسئله - محور پژوهش بوم - خاست دیالکتیک عام و خاص پژوهش تدقیق عنوان پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۱
شیوه انتخاب موضوع پژوهش دکتری تخصصی به ویژه در علوم انسانی و دانش های میان رشته ای نظیر معماری، برنامه ریزی و طراحی شهری همواره دغدغه پژوهشگران بوده است. باوجود منابع پراکنده روش شناختی، سرگردانی در طرح مسئله پژوهش به چشم می خورد و انتخاب موضوع عمدتاً با نگاه ترجمه ای به پیشینه علمی متعلق به بسترهای سرزمینی دیگر صورت می پذیرد. درنتیجه دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و قرار دادن آن در ظرف محلی) و رعایت اصالت بومی در طرح موضوعات پژوهشی مورد کم توجهی قرار گرفته و اتخاذ مبنای روش شناختی که بتواند ضمن تضمین دیالکتیک عام و خاص، به شکل گیری پژوهشی بوم-خاست منجر شود، مغفول می ماند. پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند تدقیق عنوان پژوهش دکتری با رویکرد مسئله-محور و با احترام به اصالت سرزمینی پژوهش انجام گردیده است. بدین منظور در این نوشتار، ضمن بررسی ماهیت پژوهش دکتری و مطالعه انواع پژوهش، به دیالکتیک عام و خاص پژوهش و ضرورت انجام پژوهش مسئله-محور و همچنین فرآیند شناسایی مسئله واجد ارزش پژوهشی پرداخته شده است. سرانجام، یک چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای در انتخاب مسئله و تدقیق عنوان پژوهش دکتری پیشنهاد گردیده و مدل روش شناختی پیشنهادی، در انتخاب موضوع پژوهش دکتری شهرسازی پیرامون "خاطره جمعی" به کار گرفته شده است.
۲۰.

بازشناسی رابطه فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی با تمرکز بر شهرهای قاهره، صنعا و منامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت اجتماعی فضای عمومی قاهره صنعا منامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۶۷۱
بررسی رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی همواره یکی از دل مشغولی های اصلی نظریه پردازان حوزة مطالعات شهری و جامعه شناسی شهری بوده است. هدف اصلی این مقاله فهم جنبه های کالبدی فرم شهری و تبیین ارتباط آن با حرکت های اجتماعی سال های اخیر در شهرهای قاهره، صنعا و منامه در خاورمیانه است. این مقاله با بازخوانی نظرات متأخر اندیشمندان جامعه شناسی در گرایش تئوری اجتماعی، به صورت اجمالی به تبیین رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی از این دیدگاه می پردازد. این پژوهش در قالب سه مقولة موقعیت جغرافیایی، گونه شناسی فضاهای مستعد و آرایش اقشار اجتماعی، به معرفی فضاهای مستعد میزبانی حرکت های اجتماعی پرداخته است و با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی، سعی در تبیین ویژگی های مشترک فضاهای میزبان حرکت های اجتماعی دارد. در این مطالعه سه شهر قاهره، صنعا و منامه به عنوان نمونه های موردی انتخاب، و سعی شده است با بررسی و تحلیل پیکربندی فضایی آن ها و بررسی موقعیت فضاهای میزبان و نیروهای اجتماعی محرک حرکت های اجتماعی در این شهرها، ویژگی های مشترک این حرکت ها شناسایی شود. گفتنی است پیکربندی فضایی نمونه های موردی مطالعه، از طریق تهیة نقشة خطی و تحلیل آن از طریق فن چیدمان فضا صورت می گیرد. یافته های پژوهش در فضاهای موردی مورد مطالعه حاکی از وجود رابطة مستقیم میان خاستگاه حرکت های اجتماعی با موقعیت استقرار و فعالیت گروه های مشارکت کننده است. بررسی های نمونه های موردی نشان می دهد درصورتی که حرکت اجتماعی از بطن اکثریت جامعه برگرفته باشد، فضاهای مرکزی گونه میدان در مقایسه با سایر گونه های فضاهای شهری، اولویت بیشتری در جذب جمعیت میزبان دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان