حسین صابری ورزنه

حسین صابری ورزنه

مدرک تحصیلی: هیئت علمی دانشگاه تهران(پردیس فارابی)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی تصویرپردازی ها از بهشت به مثابه باغ و مرغزار در ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهشت باغ سعادت نامیرایی صلح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
زندگی در این جهان همواره محدودیت هایی داشته که با طبع ما انسان ها ناسازگار بوده است. محدودیت در زمان-مکان، منابع، توانایی، تلذذ، دیگر انسان ها، از جانب خدا، جامعه، فرهنگ، خانواده، بدن، جنسیت و عمر (فناپذیری و مرگ)، همگی موجب رنج بوده اند و در مواجهه با چنین وضعیت نامطلوبی، انسان ها در ساحت ذهن یا به الهام و تجربه، زیست جهان دیگری را به تصویر کشیده یا دریافته اند که به نحوی فارغ از این محدودیت ها و دامنه اراده و قدرت انسان در آن، بسی فراخ تر بوده است. از چنین زیست جهانی تعبیر به «بهشت» می شود. این بهشت می تواند در ابتدای جهان (عصر زرین اولیه)، در انتهای تاریخ (بهشت آخرت شناختی)، ایدئالی فرهنگی-تمدنی (مدینه فاضله) یا محقق شدنی در ساحت روح یا درون (رهایی یا سعادت روحی) باشد. یکی از جهان شمول ترین تصویرپردازی ها در این زمینه، بهشت به مثابه باغ یا مرغزار پر نعمت بوده است. در این تحقیق تلاش شده است تا به صورتی مقایسه ای و با تکیه بر توصیف و تحلیل مضامین مربوطه، تصویرپردازی ها از بهشت به مثابه باغ و مرغزار بررسی شود. تمایز، وفور، نامیرایی و تندرستی، آزادی، صلح فراگیر و رابطه نزدیک بین انسان و حقیقت قدسی، از مضامین بالنسبه مشترکی است که برای بهشت به مثابه باغ و مرغزار برشمرده می شود.
۲.

استلزامات فلسفی عدم تناهی خداوند در اندیشۀ اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپینوزا عدم تناهی علت داخلی فراطبیعت کل سابق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
یکی از اوصافی که در بسیاری از سنت های الهیاتی بر خدا حمل می شود، «عدم تناهی» است. فیلسوفان و متألهان اغلب خداوند را هم در مقام ذات و هم در ساحت صفات نامتناهی دانسته اند یا به عبارت دیگر، تشخص خداوند را به عدم تناهی یا اطلاق ذاتی او تفسیر کرده اند. اسپینوزا فیلسوف عقل گرای سده هفدهم نیز از جمله کسانی است که با معرفی خداوند به عنوان جوهر واحد، خصوصیت عدم تناهی را برای خدا ضروری و ذات و صفات او را نامتناهی دانسته است. از نظر اسپینوزا، اتصاف خدا به عدم تناهی استلزاماتی دارد که از جمله آنها می توان به «کلِ سابق بودن»، «علت داخلی بودن» و «فراطبیعی نبودن» خداوند اشاره کرد. بدین سبب، اسپینوزا قائل است که در سنت های الهیاتی مرسوم در ادیان ابراهیمی، خصوصیت عدم تناهی خدا درست تحلیل نشده و بدین واسطه، رابطه خدا و ماسوی مورد سوء فهم قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از منابع معتبر در زمینه اسپینوزاپژوهی و با روش توصیفی-تحلیلی، آرای اسپینوزا در این زمینه را بررسی کرده ایم.
۳.

بنیاد فضیلت در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپینوزا انسان فضیلت قدرت کوناتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۴۰۳
اسپینوزا فیلسوف عقلگرای سده هفدهم، قائل است که فلسفه و علم باید در جهت کمال انسان به کار گرفته شوند. از این جهت، همّ خود را صرف تدوین نظامی فکری می کند که غایت آن را سعادت می داند، سعادتی که مبتنی بر زیست فضیلت مندانه است. با توجه به این نظرگاه، در این مقاله در پی فهم حقیقت فضیلت و مبانی متافیزیکی و انسان شناختی آن در اندیشه اسپینوزا هستیم. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است و رویکرد فلسفی را در تبیین مسئله مورد نظر به کار می گیرد. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا فهم خود از فضیلت را بر مبنای دیدگاه وحدت جوهر، این همانی جوهر/ خدا و قدرت نامتناهی، سنخیت علّی و معلولی، طبیعت گرایی، توازی ذهن و بدن و عقلگرایی قرار می دهد و با تلفیق وجوهی از فلسفه های اخلاق افلاطونی، ارسطویی، لذت گرا، فایده باور، رواقی و هابزی، در نهایت، فضیلت اعلی را معادل قدرت، فعالیت و عقلانیت می داند و شناخت عقلی خداوند و عشق عقلانی به او را، در اعلی مرتبه آن قرار می دهد. بر اساس چنین شناختی است که انسان از نظر عاطفی نیز بر انفعالات خویش فائق می آید و به ثبات می رسد.
۴.

منشاء رنج و راه رهایی از دیدگاه بودا و ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوسعید بودا جهل رنج رهایی نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۴۷۹
رنج دریافتی درونی - عاطفی (در مقابل درونی - معرفتی / ارادی و جسمانی) است که همه ابنای بشر به نوعی با آن آشنا هستند و آن را در زیست درونی خود تجربه می کنند. ازاین جهت، رهایی از آن یکی از مهم ترین مسائلی است که هر انسانی به آن نظر دارد. ابوسعید ابوالخیر به عنوانِ عارف مسلمان و بودا در کسوت بنیان گذار یک سنت دینی - معرفتی، در باب علت رنج و راه رهایی از این وضعیت نامطلوب سخنانی گفته اند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی، درصدد تبیین نگاه این دو متفکر برآمده است. به نظر می رسد که در مقایسه بین این آرا، هم بودا و هم ابوسعید، به نحوی مسئله رنج را با «ناآگاهی»، «خود» و «خواست» پیوند داده اند و «معرفت» و «اخلاق» را راهی برای رهایی از آن معرفی کرده اند. البته تفاوت های مهمی در تحلیل همین دو نکته به چشم می خورد که ناظر به فهم متفاوت آن ها از هستی، انسان و غایت اوست.
۵.

گونه شناسی منشاء مرگ در اساطیر جهان

کلید واژه ها: اسطوره مرگ انسان خدا گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۷۰
اسطوره ها که به نحوی حکایتِ ورود عناصر مینوی (خیر یا شرّ) به ساحت انسانی هستند، مضامین متفاوتی را به تصویر می کشند و سخنان بسیاری را می توان از آن ها استنباط کرد. در این میان، اسطوره هایی وجود دارد که به منشاء اموری همچون منشاء جهان، منشاء انسان، منشاء داروها، منشاء گیاهان و منشاء حیوانات و... می پردازند، مرگ نیز بخشی از این سنخ را به خود اختصاص می دهد. اسطوره های منشاء مرگ دارای انواع گوناگون و لایه های متفاوتی هستند و در میان فرهنگ های مختلف می توان نشانه هایی از آن ها را یافت. از این جهت، تحقیق در گونه شناسی چنین اسطوره هایی می تواند راه را برای تحلیل دقیق تر اسطوره های ملل هموارتر سازد و هدف از این تحقیق نیز رسیدن به گونه شناسی اسطوره های منشاء مرگ در اساطیر اقوام و ملل مختلف است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تطبیقی نشان دهنده آن است که این اسطوره ها به دو نوع انسان مدار (انسان آگاهانه یا ناآگاهانه موجب ورود مرگ به زندگی می شود) و غیرانسان مدار (موجودی غیرانسانی موجب چنین رخدادی می گردد) تقسیم می شوند که هر یک از این دو گونه نیز دارای تقسیمات متفاوتی هستند.
۶.

ماهیت «روش» و «رویکرد هندسی» و ارتباط آنها با محتوای اندیشه در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۴۸۳
اسپینوزا، فیلسوف عقل گرای قرن هفدهم، به تبع سلفش دکارت قائل بود که با منطق ارسطویی و قیاس اقترانی صرف نمی توان در حوزه علم و فلسفه به یقین لازم دست یافت. از این رو ریاضیات و به طور خاص هندسه را سرمشق تفکر فلسفی خود قرار داد و در کتاب اخلاق، اندیشه های نهایی خود در حوزه متافیزیک و انسان شناسی فلسفی را در قالبی اقلیدسی و با روشی ترکیبی و تکاملی نظم بخشید. اسپینوزا همچون دکارت، اما به صورتی ضمنی، بین «صورت بیان» و «محتوای روش» تمایز قائل شد و برخلاف دکارت شکل ترکیبی را با محتوای اندیشه خود، که از معلول به سوی علت چینش یافته بود، سازگارتر یافت و نظام فلسفی اش را با توجه به این سازگاری بین شکل بیان (ترکیبی-اقلیدسی) و روش (کل گرایانه-تکاملی) و محتوای تفکر عرضه کرد. در این مقاله ماهیت و محتوای این وام گیری ها و ارتباط ها بررسی شده و روش آن نیز مبتنی بر تحلیل فلسفی متن و بر اساس ساختار تفکر اسپینوزاست.
۷.

تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپینوزا صفات خدا عدم تناهی عقل عینیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۷ تعداد دانلود : ۵۴۹
مسئله صفات خداوند هم در حوزه مباحث الهیاتی (کلامی) و هم فلسفی، اهمیت ویژه ای دارد و می توان از جهات مختلف معناشناختی، معرفت شناختی و هستی شناختی در خصوص آن به بحث نشست. اسپینوزا فیلسوف عقل گرای سده هفدهم که متافیزیک خود را مبتنی بر تصور خدا به عنوان علت اولی و تنها جوهر موجود می سازد، تصور تام خدا را به تصور صفات خداوند منوط می داند و از این مجرا به بحث های مختلفی در این زمینه می پردازد. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا به پرسش هایی در زمینه تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشه اسپینوزا پاسخ های نظام مند داده شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و بر اساس تحقیق کتابخانه ای - اسنادی است. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا در دیدگاه نهایی خود، صفات را معرفت پذیر، مقوّم ذات جوهر، عینی و ناوابسته به ذهن فاعل شناسا و از نظر عددی نامتناهی می داند. او همچنین بین صفات خدا و خصوصیات او قائل به تمایز است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه اسپینوزا در بحث صفات، تغییراتی را نیز به خود دیده است.
۸.

تطورات بنیادین مفهوم «ذات نامتناهی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا متعالی نامتناهی متناهی درون ماندگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۲۲
مفهوم «ذات نامتناهی» که هم از جنبه فلسفی و هم الهیاتی اهمیت دارد، تطورات بنیادین زیادی را در طول تاریخ تفکر در غرب پشت سر گذاشته است. پیشاسقراطیان برخورد دوگانه ای با آن داشته اند. برخی چون آناکسیمندر و ملیسوس به دیده پذیرش به آن نگریسته اند. این آرخه از نظر آنان، منشأ، الهی ، فناناپذیر، درون ماندگار در جهان طبیعت و سابق بر کثرات و مشتمل بر آنهاست، اما در عین حال «شخص» نیست. در مقابل، فیثاغورس، پارمنیدس، افلاطون و ارسطو نامتناهی را با نامتعین، نامعقول و آشوبناک یکی دانسته اند و از این جنبه، آن را وصفی منفی تلقی کرده اند. اما فیلون و به تبع او متألهان مسیحی، نامتناهی را وصف خدا قلمداد کرده اند و با فرارَوی از سنت پیشاسقراطی بر تعالی کامل ذات نامتناهی و همچنین شخص بودن آن تأکید ورزیده اند. در انتهای قرون وسطی بازگشتی سوی درون ماندگار دانستن ذات نامتناهی ظهور می کند، اما همچنان شخص بودن آن حفظ می شود. دکارت به این بازگشت با دیده پذیرش نمی نگرد و باز بر تعالی و تشخص به صورت توأمان تأکید می کند. اتخاذ هر کدام از این نظریات، پیامدهای فلسفی و الهیاتی خاصی را به همراه دارد.
۹.

نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاریِ خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل اراده غایت انسان وار انگاری خلق و حدوث

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۲۴
اسپینوزا سعادت شناسی خود را مبتنی بر تصویری غیر انسان وار از خداوند می سازد و بدین جهت با تشخیص علل گرایش های انسان وار انگارانه در حوزه الهیات و به طور خاص خداشناسی، به نقد چنین خدایی می پردازد. مقاله حاضر با روش منظومه گرایی مفهومی در صدد بیان نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاری خداست. بدین صورت که مفاهیم اصلی و اشتقاقی ای را که اسپینوزا در اطراف این مسئله مطرح می سازد، مشخص کرده تا به منظومه ای از مفاهیم به هم مرتبط دست یابد و بحث های مرتبط با آن ها را نظام بخشد. این مقاله نشان می دهد که اسپینوزا ریشه انسان وار انگاری را اصولاً در نقص معرفتی بشر می داند. وی با نقد دو مفهوم اصلی «خلق» و «حدوث»، مفاهیم اشتقاقیِ عقل و اراده و حکمت (غایتمداری در فعل) را در این منظومه مفهومی مشخص کرده و چنین صفاتی را از جانب ذات ربوبی نفی می کند و بدین واسطه اطلاق خیر و شر اخلاقی و انفعالات عاطفی را نیز بر خداوند بی مبنا می سازد.
۱۰.

نظریه مثل افلاطونی و سیر آن در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ماهیت کلی مثل افلاطونی مفارقت علم و معرفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۴۰۰۸ تعداد دانلود : ۹۸۷
در این نوشتار به بررسی سیر نظریه مثل افلاطونی در آرای اندیشمندان اسلامی پرداخته شده است. نظریه مثل افلاطونی، از وجوه مختلف هستی شناسانه، معرفت شناسانه، علم النفسی، اخلاقی، زیبایی شناسانه و خداشناسانه اهمیت فراوانی دارد. از زمان افلاطون تا کنون، هم در میان فلاسفه اسلامی و هم در میان فلاسفه غربی، مسأله مثل افلاطونی، مورد بحث، تأیید و انتقاد فراوان واقع شده است. بررسی محتوایی تاریخی دیدگاه های اندیشمندان اسلامی از جمله فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، محقق دوانی، میرداماد و ملّاصدرا نشان می دهد که اولاً نظریه مثل افلاطونی نزد اندیشمندان مسلمان هم دچار جرح و تعدیل های بسیار و به برخی وجوه، پذیرفته شده و جنبه های اخلاقی و زیبایی شناسانه آن مورد نظر قرار نگرفته است؛ ثانیاً ادله آن ها در رد یا اثبات نظریه مثل ناتمام است؛ و ثالثاً فیلسوفان اشراقی (به معنای عام) و عرفان گرا رغبت بیش تری به پذیرش آن نشان داده اند.
۱۱.

ارزیابی مولانا از اقسام ایمان در پاسخ به مسأله رنج(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عقل معرفت ایمان تقلید زهد رنج نگرش آفاقی و انفسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۳۰۷ تعداد دانلود : ۶۰۵
نسبت میان مسأله رنج و ایمان، نزد اندیشمندان اهمیت ویژه ای دارد و دیدگاه های متفاوتی در این زمینه با رویکردهای درون دینی یا برون دینی ابراز شده است. اهمیت مسأله ایمان، عمدتاً به رابطه ایمان و سعادت معطوف است که در متون و مأثورات دینی، بر آن، تأکید فراوان رفته است. در عرصه تضارب آرا در این باب، عارفان نیز در آثار مکتوب خویش، با ابتنا بر ذوق و تجربه عرفانی، دیدگاه های عمدتاً بدیعی در این باره درانداخته اند. در این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز که از اقطاب عارفان مسلمان به شمار می رود، کتاب «مثنوی» خود را با مسأله رنج آدمی می آغازد و در جای جای آثار خویش، ایمان را راهی برای رهایی از این رنج، معرفی می کند. او با نقد نگرش های آفاقی به ایمان، در باب ماهیت ایمانِ مطلوب و رهایی بخش، نگرشی انفسی/فراعقلانی و فردگرایانه دارد و درباره متعلَّق ایمان، دیدگاهی واقع گرایانه برمی گزیند. مولانا همچنین در زمینه کارکردهای ایمان، رابطه مستقیمی میان سعادت و ایمان ترسیم می کند؛ و از این جهت، نظریه خود در باب سعادت را با مسأله ایمان، پیوند می زند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان