آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مسئله صفات خداوند هم در حوزه مباحث الهیاتی (کلامی) و هم فلسفی، اهمیت ویژه ای دارد و می توان از جهات مختلف معناشناختی، معرفت شناختی و هستی شناختی در خصوص آن به بحث نشست. اسپینوزا فیلسوف عقل گرای سده هفدهم که متافیزیک خود را مبتنی بر تصور خدا به عنوان علت اولی و تنها جوهر موجود می سازد، تصور تام خدا را به تصور صفات خداوند منوط می داند و از این مجرا به بحث های مختلفی در این زمینه می پردازد. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا به پرسش هایی در زمینه تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشه اسپینوزا پاسخ های نظام مند داده شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و بر اساس تحقیق کتابخانه ای - اسنادی است. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا در دیدگاه نهایی خود، صفات را معرفت پذیر، مقوّم ذات جوهر، عینی و ناوابسته به ذهن فاعل شناسا و از نظر عددی نامتناهی می داند. او همچنین بین صفات خدا و خصوصیات او قائل به تمایز است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه اسپینوزا در بحث صفات، تغییراتی را نیز به خود دیده است.

تبلیغات