شهریار خالدی

شهریار خالدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
۱.

نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهری (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرنشینی جزیره حرارتی شهر اهواز خودهمبستگی فضایی موران روش کریجینگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۷
از اثرات شهرنشینی، پدیده جزیره حرارتی شهری است که به دنبال آن دمای شهر بالا می رود و تقاضای انرژی برای خنک شدن افزایش می یابد. در این پژوهش نقش عوامل محلی در ایجاد و توسعه جزایر حرارتی شهر اهواز در دوره گرم سال از سال 2000 تا 2015 میلادی با به کارگیری داده های سنجنده ی ماهواره لندست 7 و 8 مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی تغییرات بیوفیزیکی سطح زمین در شهر اهواز از تغییرات شاخص تفاضل بهنجار شده ی پوشش گیاهی به روش آستانه ای توکانگا - تاگ بهره برده شد. با به کارگیری روش کریجینگ و پهنه بندی دمای اهواز افزایش آستانه های کمینه و بیشینه دمایی شهر اهواز نمایان شد که استمرار این تغییر می تواند منجر به تغییر اقلیم محلی شود. نتایج خودهمبستگی فضایی موران تاییدی آشکار بر رد فرضیه عدم ارتباط فضایی دمای سطح زمین اهواز است. ارزیابی نقشه های دمایی نشان داد هرچه از مناطق جنوبی به سمت مناطق شمالی پیش می رویم، به دلیل کاهش فضاهای سبز و افزایش زمین های بایر شاهد افزایش دما هستیم. بین مناطق مرکزی و حومه شهر اختلاف حرارتی تند وجود دارد، منطقه ی 8 به علت استقرار شرکت های صنعتی پایدارترین جزیره حرارتی در این منطقه از شهر را شکل داده است. مناطق مسکونی نسبت به مناطقی با کاربری صنعتی و بایر، تاثیر کم تری در ایجاد و گسترش جزایر حرارتی داشته است.
۲.

پیش بینی و بررسی آینده ی تغییرات آب و هوایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دما بارش مدل Lars مدل گردش عمومی جو من-کندال تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
این مقاله با هدف پیش نگری روند تغییر اقلیم در شهر تهران نوشته شد. در این مقاله وضعیت بارش و دمای ( حداقل و حداکثر)تهران در ایستگاه های سینوپتیک ژئوفیزیک، شمیرانات و مهرآباد طی دوره (1992 تا 2018) بررسی و برای شناسایی وجود جهش و آشکارسازی سالهای رخداد جهش از آزمون ناپارامتریک من کندال استفاده شد. همچنین برای پیش یابی تغییرات عناصر اقلیمی در تهران از داده های cmip5 و مدل Lars برای سه سناریوی RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند سری زمانی دما و بارش سه ایستگاه مورد بررسی شهر تهران، با استفاده از آزمون تحلیل روند من کندال، نشان داد که در مورد هیچ کدام از فاکتورهای اقلیمی در سه ایستگاه مورد بررسی، تغییر معنی داری در سطح اطمینان P_value = 0.05رخ نداده است. اما جهش ها و نوسانات سالانه زیادی در سری زمانی دما و بارش ایستگاه ها مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از پیش یابی پارامترهای اقلیمی دمای حداقل، حداکثر و بارش در منطقه مورد بررسی نشان داد که، دمای حداقل و حداکثر تا سال 2050 نسبت به دوره پایه (1992 تا 2018) در هر سه خط سیر انتشار دی اکسید کربن RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بصورت معنی داری در هر سه مورد مطالعه افزایش خواهد یافت. اما بارش در سال 2050 نسبت به دوره پایه سالهای 1992 تا 2018 در هرسه خط سیر انتشار دی اکسید کربن میزان بارش بصورت معنی داری در هر سه ایستگاه به میزان 7/1 میلیمتر در ماه کاهش خواهد یافت.
۳.

تحلیلی بر تاب آوری سکونتگاه های شهری در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر سیل (مطالعه موردی: شهر چمستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل مخاطرات طبیعی تاب آوری شهری شهر چمستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: امروزه، تغییرات چشمگیری در نگرش به مخاطرات طبیعی دیده می شود و دیدگاه غالب از کاهش آسیب پذیری به بهبود و ارتقای تاب آوری در برابر مخاطرات تغییر یافته است. هدف: توسعه بی رویه و ناهماهنگ منطقه شهری چمستان به علت فعالیت های انسانی برای توسعه شهر به صورت مستقیم زمین های زیادی از شهر را در مدت زمان بسیار کوتاه تغییر داده است که از آن رهگذر مخاطراتی مانند سیل ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روابط بین شاخص های مؤثر بر تاب آوری شهر چمستان در مقابل سیلاب است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. برای رسیدن به این هدف، به تحلیل و سنجش میزان تاب آوری شهر چمستان در برابر سیلاب بر اساس 5 بعد تاب آوری کالبدی - زیرساختی، اجتماعی، نهادی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته شد. این ابعاد 5 گانه به همراه شاخص ها و زیرشاخص های تعریف شده هر کدام از آن ها بر مبنای ادبیات پژوهش، در قالب پرسش نامه ای محقق ساخت طراحی شده تا وضعیت آن ها در شهر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری جهت تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی مرتبه دوم، تحلیل عاملی تأییدی و همچنین تحلیل مسیر مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری شهر چمستان در برابر سیلاب، روش های تحلیل داده های پژوهش هستند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر چمستان مرکز بخش چمستان در شهرستان نور است که در زمین های کوهپایه ای شمال البرز واقع شده است. بخش چمستان از شمال و غرب به بخش مرکزی شهرستان نور، از جنوب به بخش بلده شهرستان نور و کوهپایه های البرز مرکزی، از شمال شرق به شهرستان محمودآباد و از شرق به شهرستان آمل محدود می شود. این شهر از سمت شمال و غرب به نور، از جنوب به بخش بلده و کوهپایه های البرز مرکزی و از شرق به آمل منتهی می شود. یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده از تحلیل آماری T تک نمونه ای، شهر چمستان به لحاظ تاب آوری های کالبدی- زیرساختی، اجتماعی، نهادی و اقتصادی در سطح تاب آوری متوسط و در حال تاب آوری قرار دارد؛ این در حالی است که تاب آوری زیست محیطی این شهر در برابر سیلاب نسبتاً ضعیف بوده و وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد. نتایج: جهت ارتقای تاب آوری شهر چمستان در مقابل سیلاب، نیاز است که سازمان ها و نهادهای مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مدیریت بحران و مخاطرات شهری به این نکته مهم توجه داشته و جهت ارتقاء تاب آوری اجتماعی، توجه ویژه ای به آموزش و افزایش سطح دانش جامعه محلی داشته باشند. همچنین باید به این نکته اشاره نمود که گسترش بیمه از جمله راهکارهای بسیار مناسب برای دست یابی به جامعه ای با سلامت پایدار و اساسا ً از جمله راه های تأمین و تحقق آرامش، آسایش و کاهش استرس افراد خانواده ها است.
۴.

پهنه بندی اقلیم-کشاورزی کشت گندم دیم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نمونه موردی (استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شرایط اقلیمی استان همدان گندم دیم GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۸
شناخت اقلیم و پارامترهای مورد نیاز محصول های کشاورزی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه را در مناطق مختلف مشخص و حداکثر بهره برداری را کرد. به علت توان های بالقوه دیم زارهای استان همدان، بررسی جامعی بر اساس آمار 20 ساله(1395-1375) عناصر اقلیمی 9 ایستگاه سینوپتیک اصلی و تکمیلی انجام گرفت.به این منظور با توجه به شرایط فنولوژیکی گندم و تطبیق آن با شرایط اقلیمی مورد نیاز در استان همدان به بررسی شاخص های موثر در کشت محصول پرداخته شده است. در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ،مدل (AHP)به پهنه بندی عناصر اقلیمی و همچنین وزن گذاری آن ها اقدام شد. سپس مناطق مناسب و نامناسب استان جهت کشت گندم دیم مشخص گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این واقعیت می باشد که در بین عناصر اقلیمی عنصر بارش سالانه و نحوه توزیع آن در طول فصول رشد، همچنین درجه حرارت تراکمی مهمترین عامل در فرایند کشت گندم دیم است.بدین ترتیب بر اساس نقشه های استخراج شده از مدل (AHP)، حدود18 درصداز مساحت استان که در قسمت های غرب و جنوب غرب که شامل شهرهای نهاوند،تویسرکان و اسدآباد می باشد دارای استعداد بسیار مناسب ، 46 درصدمتوسط ،34درصد با استعداد مناسب و 2 درصد به نمایندگی شهر قهاوند از توابع شهر همدان فاقد استعداد لازم می باشد.
۵.

سنجش و پیش بینی پتانسیل وقوع سیلاب تحت شرایط تغییر اقلیم (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیمی خطرپذیری سیلاب مدل سازی GIS SWAT گرگانرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۷۶
مدیریت سیلاب رویکرد جامعی ا ست که شامل شاخص های متعدد ارزیابی در حوضه آبخیز رودخانه ها و یک روش مؤثر و پایدار ولی پیچیده می باشد. ارزیابی خطر سیلاب به منظور بررسی میزان آسیب پذیری و مواجهه با خطر، اطلاعات ارزشمندی را برای مدیریت سیلاب فراهم می کند. روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسأله و موضوع مورد بررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است، در تحقیق حاضر تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله (1368 تا 1397)، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاک شناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارش حاصل از مدل  HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا  2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق در دو بخش متفاوت که در روش اول از مدل  LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در بخش دوم از مدل هیدرولوژیکی SWAT برای ارزیابی خطر سیل استفاده شد و با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوضه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار SWAT و GIS پهنه بندی صورت گرفت. در این پژوهش بر اساس مدل SWAT مقادیر بارش روزانه و دمای روزانه ایستگاه های سینوپتیک واسنجی گردید. نتایج نشان داده اند که تغییر اقلیم و ساختار محیط طبیعی در منطقه پیامدها و اثراتی از جمله تغییر الگوی بارش، به وجود آمدن ناهمگنی در سری داده های تاریخی، تغییر سطح آب رودخانه ها و کاهش تولیدات کشاورزی، تغییر در ترکیب و تولید گیاهی مراتع، تغییر سطح آب های زیرزمینی، بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ... به وجود آورده است. برخی از رفتارها در سری های زمانی عناصر اقلیمی ناگهانی، شدید و ناپایدار بوده و به شکلی غیرمترقبه دیده می شوند. عوامل فیزیوگرافی همچون شیب، بافت خاک، کاربری اراضی و نفوذپذیری سنگ ها موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
۶.

پیش بینی و پهنه بندی پتانسیل وقوع سیلاب برحسب الگوریتم های تغییر اقلیم (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیمی الگوریتم پهنه بندی سیلاب گرگانرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۵۶
پتانسیل سیل خیزی عبارت از تعیین و توصیف مناطق دارای پتانسیل ازنظر رواناب های سطحی است درواقع با تعیین محل های دارای پتانسیل بالا به نوعی می توان یک ارزیابی کلی از وضعیت سیل خیزی منطقه نیز به دست آورد . روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع موردبررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است، در تحقیق حاضر تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله 1368 تا 1397 کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاکشناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارندگی حاصل از مدل HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا 2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق در دو بخش متفاوت که در روش اول از مدل LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در بخش دوم از مدل هیدرولوژیکیSWAT برای ارزیابی خطر سیل استفاده استفاده شد و با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوزه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار SWAT وGIS پهنه بندی گردید. پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبخیز گرگانرود نشان می دهد بیشتر سطح حوضه برابر 89 درصد در معرض خطر سیلاب شدید واقع شده است. نتایج نشان داده اند که تغییر اقلیم و ساختار محیط طبیعی در منطقه پیامدها و اثراتی ازجمله تغییر الگوی بارش، به وجود آمدن ناهمگنی در سری داده های تاریخی، تغییر سطح آب رودخانه ها و کاهش تولیدات کشاورزی، تغییر در ترکیب و تولید گیاهی مراتع، تغییر سطح آب های زیرزمینی، بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی و ... بوجود آورده است. عوامل فیزیوگرافی همچون شیب، بافت خاک، کاربری اراضی و نفوذپذیری سنگ ها موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
۷.

تحلیلی مکانی بر تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر چمستان در برابر سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل مکانی تاب آوری کالبدی - زیرساختی سیلاب شهر چمستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
این پژوهش با هدف تحلیل روابط بین شاخص های مؤثر بر تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر چمستان در برابر سیلاب های شهری انجام شده است. شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی - زیرساختی باتوجه به منطقه مطالعاتی، شامل دسترسی، بنا و سازه و دوری از محیط مخاطره آمیز طبیعی بوده که در قالب 12 زیرشاخص موردبررسی قرار گرفتند. پس از استانداردسازی زیرشاخص ها با توابع عضویت فازی، جهت انجام همپوشانی آن ها و تهیه سه شاخص یادشده، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نظرهای کارشناسی استفاده شد. دسترسی به مراکز بهداشتی - درمانی (374/0) مهم ترین زیرشاخص دسترسی، کیفیت بنا (647/0) اثرگذارترین متغیر شاخص سازه و بنا و فاصله از رودخانه (643/0) مهم ترین زیرشاخص دوری از محیط مخاطره آمیز طبیعی است. باتوجه به نقشه نهایی پهنه بندی تاب آوری کالبدی - زیرساختی، بیشتر مساحت شهر چمستان، بخش های مرکزی و شمالی شهر، در سطح تاب آور یا نسبتاً تاب آور کالبدی - زیرساختی در برابر سیلاب قرار دارد. بخش شمالی شهر که هسته اصلی چمستان می باشد، در رده های عدم تاب آوری و تاب آوری پایین کالبدی - زیرساختی قرار گرفته است که مجاورت با رودخانه واز و اراضی با شیب بالا، از مهم ترین دلایل پایین بودن سطح تاب آوری یا عدم تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر در مقابل سیلاب است. در این خصوص و به جهت افزایش تاب آوری کالبدی، رعایت حریم رودخانه، عدم تغییر کاربری اراضی، عدم انجام فعالیت های برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه، دیواره سازی مهندسی در سواحل رودخانه و ایجاد کانال های فرعی جهت هدایت سرریز جریان آب رودخانه در مواقع سیلابی، می تواند مؤثر باشد.
۸.

بررسی اثر تغییرات پوشش زمین بر دمای رویه سطحی زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده مودیس، مطالعه موردی: شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش های سطح زمین دمای سطحی زمین مودیس شاخص موران خوشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
به منظور بررسی تغییرات پوشش زمین بر دمای رویه سطحی زمین، تصاویر مودیس مربوط به پوشش سطح زمین (MCD12Q1) در فاصله زمانی سال های  2001 تا 2019 میلادی دریافت شد. محصول پوشش سطح زمین بر اساس  برنامه بین المللی ژئوسفر- زیست کره استخراج و با کمک الگوریتم درخت خوشه بندی تغییرات پوشش سطخ زمین مشخص شد. برای تهیه  انواع مؤلفه های دمای سطحی، محصول دمای سطح زمین(MOD11) نیز در مقیاس روزانه در محیط سامانه گوگل ارث انجین تهیه شد. در مرحله آخر برای آشکارسازی تأثیر پوشش های زمین، بر مؤلفه های دمای سطحی از ابزار تحلیل خود همبستگی موران جهانی، شاخص انسلین موران محلی، همچنین ضریب همبستگی پیرسون ، رابطه رگرسیونی و مقدار معناداری بین متغیرها در محیط برنامه نویسی R  اقدام شد. بر اساس نقشه های پوشش سطح زمین، پوشش بوته زارها، علفزارها، زمین های زراعی، پوشش گیاهان پراکنده و مناطق سکونتگاهی، پوشش های غالب منطقه را تشکیل می دهند. در طی 19 سال افزایش وسعت طبقه پوشش گیاهی پراکنده و بوته زارهای بی ثمر نشان دهنده تغییرات منفی در اکوسیستم منطقه است. به گونه ای که از مساحت طبقات دیگر همچون زمین های زراعی، و علف زارها  کاسته و بر وسعت این طبقات  افزوده شده است. دمای سطح زمین این منطقه، دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای در 3 خوشه توزیع شده است. خوشه های داغ، مناطق کم ارتفاع، خوشه های سرد، مناطق پر ارتفاع و ناخوشه ها کوهپایه ها را دربر گرفتند. در بررسی اثرات پوشش های سطح زمین بر دمای رویه سطحی زمین، در طی 19 سال، دمای شبانه روزی لایه سکونتگاه ها حدود1.12 درجه و لایه زمین های زراعی0.41 درجه سانتی گراد افزایش یافته است. در مقیاس دمای روزانه، لایه سکونتگاه ها ازافزایش دمای حدود 1 درجه برخوردار است. در مقیاس دمای سطحی شبانه، پوشش های زمین های زراعی، پوشش های گیاهی پراکنده و لایه سکونتگاه ها به ترتیب 6.2، 0.8 و 0.6 درجه سانتی گراد، افزایش دما را بخود ثبت کردند.
۹.

آشکارسازی الگوهای توزیع فضایی محوطه های باستانی دوران گودین III در ارتباط با عوامل اقلیمی و فیزیکی در حوضه سیلاخور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۱
عوامل محیطی و اقلیمی در شکل گیری جوامع باستانی می توانند نقش آفرین باشند. دوره گودین III یا عصر مفرغ جدید (1400-2600 ق.م) درواقع مهم ترین مرحله دوره مفرغ در غرب ایران است که نقش اساسی در شکل گیری ساختار فرهنگی و شهرنشینی غرب کشور داشته است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی توزیع فضایی سایت های باستانی دوره گودین III در ارتباط با شرایط اقلیمی و جغرافیای طبیعی دشت سیلاخور استان لرستان است. نتایج حاصل از تحلیل خودهم بستگی فضایی بیانگر آن بود که توزیع فضایی سایت های باستانی دوره گودین III از الگوی خوشه ای خطی پیروی کرده و دو فاکتور اقلیمی بارش و پوشش گیاهی مهم ترین المان های محیطی شکل دهنده این ساختار خوشه ای بوده اند. توزیع فراوانی سایت های باستانی دوره گودین III هم بستگی فضایی برابر 75/0 با پوشش گیاهی در دشت سیلاخور نشان داد بیش از 75 درصد از سایت های مورد بررسی در طبقه بیشینه بارش قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن بود که 90 درصد از سایت های مورد بررسی در فاصله کم تر از یک کیلومتر از رودخانه های دائمی به ویژه رودخانه سیلاخور قرار گرفته اند. بارش، پوشش گیاهی و منابع آب سطحی، الگوی توزیع فضایی خوشه ای خطی سایت های باستانی دوره گودین III را در پایین ترین تراز ارتفاعی ایجاد کرده است. نتایج نشان داد که پایین ترین طبقه ارتفاعی سطح دشت سیلاخور بستر اصلی را برای ایجاد محوطه های باستانی دوره گودین III فراهم کرده است، که به نوعی عدم وجود تهدید عمده از طرف دشمن خارجی را نیز به ذهن القا می کند.
۱۰.

تحلیل و پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی (سیل و زلزله) ژئومورفولوژیکی استان کرمانشاه

کلید واژه ها: مخاطرات محیطی ژئومورفولوژیکی زمین لرزه سیلاب استان کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۰ تعداد دانلود : ۳۳۹
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای جهان با آن دست به گریبان اند، حوادث طبیعی است که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند،به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت نامنتظَر بودن،در بیش تر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جای می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زمین لرزهو زمین لغزش، از زمره ی ویران کننده ترین مخاطرات به شمار می آیند. این مخاطرات در جوامع شهری به دلیلتمرکز بیش تر جمعیت، دارای شدت وقدرت آسیب رسانی بیش تری هستند. بنابراین شناسایی مناطقی که دارای آسیب پذیری بیش تری ازمخاطرات طبیعی هستند، می تواند در جهت برنامه ریزی برای مقابله با کاهش اثرات این حوادثمؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی زمین لغزش و زمین لرزه پرداخته است. پژوهش کاربردیو روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعاتکتابخانه ای و داده های سنجش از دور جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در پهنه بندی استان کرمانشاه نسبت به خطوط گسل و رودخانه ها، ارتفاع نسبتاً بالا و شیب زیاد، قسمت های مرکزی استان دارای زمینه ی سیل خیزی و آسیب پذیری در برابر مخاطره طبیعی زلزله را دارند که از مهم ترین نقاط این محدوده، شهرستان کرمانشاه به عنوان مرکز استان است. روند مکان یابی و ایجاد شهرهای استان توجه به عواملی نظیر فاصله از خطوط گسل و نقاط زمین لغزش کمتر مدنظر قرار گرفته اند و همین امر باعث ایجاد ناامنی و آسیب پذیر بیش تر در صورت بروز حوداث طبیعی می شود.
۱۱.

نقش جزیره گرمایی در روند تغییرات دمایی منطقه یک شهری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تغییرات دمایی جزیره گرمایی پوشش گیاهی منطقه 1 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
تحقیق پیش رو با هدف بررسی نقش جزیره گرمایی در روند تغییرات دمایی منطقه یک شهری تهران طی سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ میلادی معادل سال های ۱۳۸۹ و۱۳۹۷ می باشد، برای سنجش تغییرات، پنج نقطه بر روی نقشه منطقه ۱ و نواحی ۸گانه آن مشخص شد. سپس ماه میانی هر فصل از سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ برای بررسی انتخاب گردید. برای تحلیل جزیره گرمایی و اثرات ساخت وساز شهری بر تشدید این پدیده از داده های ماهواره ای لندست ۸ استفاده شد. اطلاعات دمای حداکثر، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی، و دمای سطح زمین استخراج گردید. این پژوهش نشان می دهد که سطح پوشش گیاهی در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال ۲۰۱۰ کاهش شدیدی داشته است، به طوری که سبب تغییرات دمایی و همچنین ایجاد جزیره گرمایی در سال های اخیر در منطقه شده است. افزایش دما در دماهای صبحگاهی و ظهر گاهی در تمام ماه های انتخابی از چهارفصل سال مشاهده می شود. درعین حال مقدار افزایش در دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه بوده است.
۱۲.

پایش آماری پدیده ی گرد و غبار در استان خوزستان بارویکرد ساعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرد و غبار خوزستان من-کندال پایش آماری رویکرد ساعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۴۳۰
گرد و غبار به رسوبات با اندازه کمتر از 100میکرون که به صورت ذرات معلق انتقال می یابد، اطلاق می شود . توفان های گردوغبار هر سال در مناطق خشک و نیمه خشک در عرض های جنب حاره رخ می دهد . منطقه غرب آسیا، از جمله شبه جزیره عربستان، عراق و ایران و مخصوصا خوزستان به عنوان یکی از مهمترین منابع گردوغبار شناخته شده است . هدف از این پژوهش بررسی فراوانی و میزان روند پدیده گردوغبار در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه طی دوره آماری 2015-1995 در استان خوزستان می باشد. روش کار در این پژوهش مبتنی بر محاسبه آماری پارامترهای مربوط به ریزگرد و تجزیه تحلیل آماری داده ها به روش یرآورد شیب سن و آزمون من-کندال و تهیه نقشه های توزیع فضایی پدیده گرد و غبار می باشد. نتایج نشان داد 57/78 درصد رویدادهای گردوغباری بین ساعات 30/9-30/15به وقت محلی همزمان با گرمایش زیاد زمین، خشکی خاک و اختلاف فشار محلی اتفاق افتاده است. محاسبه روند در همه ساعات روز روند افزایشی و معنادار را نشان داده است که بیشترین افزایش مربوط به ساعت 30/12 و 30/9 شب می باشد. 49 درصد روزهای گردوغباری به ترتیب مربوط به ماه های ژوئیه، ژوئن و می می باشد همچنین 73 درصد روزهای گردوغباری در فصول بهار و تابستان رخ داده است که مرتبط با افزایش دما و خشکی منابع آب و خاک در استان خوزستان است. توزیع فضایی گردوغبار به صورت فصلی و سالانه نشان می دهد بیشترین روزهای گردوغبار در همه فصول مربوط به نیمه غربی استان است که نشان دهنده غلبه کانون های خارجی به عنوان منشا اصلی ریزگرد و اهمیت عامل توپوگرافی در این منطقه می باشد. توزیع فضایی آماره q نیز مبین افزایش شدید ریزگرد در بیست سال اخیر در نواحی جنوب شرقی ، جنوب و مرکزی استان و در ساعات پایانی روز می باشد که بیانگر توسعه فعالیت کانون های داخلی در افزایش روند ریزگرد در دهه های اخیر است.
۱۳.

واکاوی ارتباط امواج گرمایی با جزایر حرارتی شهر (مطالعه موردی: شهرستان آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امواج گرمایی جزایر حرارتی محصولات مودیس آبادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۶۵
عوامل انسانی و طبیعی متعددی در ایجاد جزایر حرارتی نقش دارند. بر این اساس هدف مقاله حاضر تحلیل وقوع موج گرمایی در شهرستان آبادان و تأثیر آن در جزایر حرارتی است. امواج گرمایی با استفاده از شاخص صدک 95 و اعمال آن بر داده دمای بیشینه روزانه طی بازه زمانی 2017-1985 شناسایی شد. از میان امواج گرمایی حادث شده دو موج با تداوم بیشتر طی فصل گرم و سرد سال انتخاب، تصاویر ماهواره ای آن ها از فراورده MYD11A2 سنجنده مودیس طی شبانه روز دریافت سپس با اجرای تکنیک های پردازش تصاویر، نقشه دمای سطح زمین استخراج و به منظور تعیین محدوده جزایر حرارتی در شهرستان آبادان استفاده گردید. نقشه کاربری اراضی با 4 کلاس کاربری از فراورده MCD12Q1 سنجنده مودیس به روش طبقه بندی نظارت شده استخراج شد. نتایج نشان داد که متوسط وقوع موج گرم در هر یک از ماه های سال بین 3 تا 8 موج است. ماندگارترین امواج گرمایی در بازه زمانی 11/6/2010 تا 16/6/2010 و 19/3/2008 تا 27/3/2008 به ترتیب با تداوم 6 و 8 روزه رخ داده اند. جزایر حرارتی در آبادان دارای نوسانات مکانی و زمانی مشخص و مقدار دمای سطحی در فصل گرم بیشتر است. دمای بالا در زمین های بایر به علت اﻧﻌکﺎس زیﺎد ﺗﺸﻌﺸﻌﺎت ﺣﺮارﺗی ﺳﺎﻃﻊ ﺷﺪه از ﺧﻮرﺷیﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ وﺟﻮد ﻗﺸﺮی از ﻧﻤک در ﺳﻄﺢ زﻣیﻦ و در محدوده صنعتی به علت سوزاندن سوخت های فسیلی و تولید گازهای آلاینده است که باعث اثر گلخانه ای، تشدید گرما و درنهایت تراکم بالا جزایر حرارتی و تشدید اثرات امواج گرمایی می شود.
۱۴.

سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری مناطق شهری در برابر سیلاب های شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب شهری تاب آوری مدل تحلیل شبکه ای شهر ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۹
مدیریت سیلاب متضمن کاهش اثرات و خطرات است، اما حذف اثرات و خطرات تقریباً ناممکن است. دلیل این امر، محدودیت های مالی و دانش محدود و اندک ما انسان ها است. یکی از راهکارهای کاهش اثرات در برابر مخاطرات، تاب آوری است. بررسی پیشینه مطالعات نشان می دهد که ارتقاء تاب آوری در برابر بلایای طبیعی، تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی قرار دارد. بر همین اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی ساختارهای یاد شده بر تاب آوری شهر ارومیه در برابر سیلاب شهری است. روش شناسی مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش پیمایشی و توصیفی – تحلیلی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که از لحاظ تاب آوری اجتماعی- فرهنگی، منطقه 3 شهر ارومیه با میانگین (30/65) مطلوب ترین منطقه، از لحاظ اقتصادی و مدیریتی، منطقه 5 شهر ارومیه با میانگین (74/24 و 64/32) مطلوب ترین منطقه از لحاظ تاب آوری اقتصادی و مدیریتی می باشد. همچنین از لحاظ تاب آوری کالبدی منطقه 4 شهر ارومیه به علت برخورداری از امکانات زیرساختی بهتر (دسترسی به مراکز درمانی، آتش نشانی، بیمارستانی و...) مطلوب ترین منطقه از لحاظ تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب شهر می باشد. در نهایت جمع بندی میانگین کل شاخص ها نشان داد که منطقه 3 شهر ارومیه مطلوب ترین منطقه و منطقه 4 شهر ارومیه نامطلوب ترین منطقه از لحاظ تاب آوری در برابر سیلاب شهری می باشد
۱۵.

بررسی سازوکار پدیده گرمباد در رشته کوه های البرز غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرمباد همدید واچرخند چرخند رشته کوه های البرز غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۴۶۸
ا ین تحقیق جهت بررسی سازوکارگرمباد در رشته کوه های البرزغربی انجام شد. ابتدا داده های دمای روزانه، متوسط و بیشینه روزانه، رطوبت نسبی کمینه، متوسط و بیشینه روزانه، سمت و سرعت باد ساعتی دوره آماری (2010-2006) گردآوری شد. برای استخراج مجموع فراوانی وقوع فون، روزهای گرم با استفاده از شاخص بالدی استخراج و با در نظر گرفتن جهت باد نسبت به موقعیت ایستگاه ها و افزایش دما نسبت به روزهای قبل به عنوان روزهای همراه با وقوع فون شناسایی گردید. بعد از آن با استفاده داده های پایگاه NCEP/NCAR نقشه ترازهای مختلف جوی ترسیم شد. سپس موقعیت هسته های پرفشار و کم فشار های همجوار بر روی نقشه ها تعیین گردید. نتایج بیانگر آن است، ایستگاه ماسوله با فراوانی 41 روز و ایستگاه آستارا و بندر انزلی با 18 روز، بالاترین و پایین ترین رخداد های پدیده گرمباد را داشتند. بررسی های انجام شده بر روی نقشه های همدیدی 35 نمونه رخداد گرمباد نشان داد که در مجموع سه گروه از مراکز واچرخندی یا پرفشار در روز های درگیر پدیده فون بر الگوی همدیدی منطقه موثر هستند. گروه اول زبانه های پرفشار سیبری که هسته های آن با توجه به فصل و شرایط همدیدی در محدوده ای ببن دریاچه بایکال و بالخاش و شمال پاکستان استقرار دارند. هسته های کم فشار بر روی دریای مازندران قرار داشته و اختلاف فشار بین زبانه پرفشار دامنه های بیرونی البرز و پهنه دریایی مازندران سبب ایجاد شیو فشاری می گردد. در این الگو جریانات چرخندی با فرارفت رطوبتی دریای مازندران بر روی دامنه های غربی ارتفاعات البرز سبب ایجاد بارش و جریان گرم حاصل از گرمایش بادررو دامنه های رو به باد باعث افزایش دما می گردد. گروه دوم واچرخند عربستان می باشد که در این نمونه ها هسته های واچرخند بر روی جنوب غرب ایران مستقر می شوند. با گسترش شمال سوی زبانه پرفشار عربستان تا شمال غرب ایران و وجود کم فشار جنب قطبی در منطقه دریای خزر با تشدید شیو فشاری باعث گردیده جریانات با راستای جنوب غربی عمود بر ارتفاعات بوزند. جریانات غربی واچرخند عربستان در یک گردش واچرخندی رطوبت دریاهای گرم جنوبی را به شمال غرب ایران فرارفت می کنند. گروه سوم ترکیبی از واچرخندهای آفریقا، مهاجر ،پرفشار سیبری و زبانه های آن عامل ایجاد شیو حرارتی و فشاری بر روی منطقه مطالعاتی و غرب ارتفاعات البرز می شوند. و زمینه شکل گیری پدیده گرمباد را فراهم می کنند.
۱۶.

سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری خشکسالی با تأکید بر بُعد اقتصادی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه تاب آوری اقتصادی خشکسالی مناطق روستایی بخش ماهی دشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۳۰۷
یکی از راهبردهای کاهش ابعاد آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر مخاطرات طبیعیِ خشکسالی، تاب آورساختن این جوامع است که می تواند یکی از استراتژی های اصولی مدیریت، برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی باشد. هدف از این پژوهش، سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری اقتصادیِ ناشی از خشکسالی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه در ابعاد توسعه یافتگی -اجتماعی-رفاهی، اقتصادی، سیاسی-انتظامی و اداری، کالبدی، آموزشی، تأسیسات-زیربنایی و ارتباطی و فرهنگی و مذهبی و بُعد تاب آوری (اقتصادی)- استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق براساس سرشماری سال 1395، دارای 5081 خانوار است که براساس فرمول کوکران و با خطای 05/0، حجم نمونه 357 خانوار برآورد شده است. همچنین برای ارزیابی شاخص از 10 کارشناس کمک گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی و مدل ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه متغیر بازار فروش محصولات کشاورزی با میانگین 24/3، بیمه محصولات و دام با میانگین 76/2 و مهارت شغلی با میانگین 54/2، به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین اهمیت هستند. درمقابل نیز سه متغیرِ توانایی جبران خسارت با میانگین 47/1، عضویت در تعاونی و شرکت های کشاورزی با میانگین 865/0 و کارآفرینی با میانگین 814/0 به ترتیب با کسب رتبه های 17، 18 و 19، کم ترین میزان اهمیت را داشتند. همچنین روستاها از نظر شاخص های مورد مطالعه در 5 گروه قرار گرفتند که به ترتیب روستاهای چقاگینو (0)، قلعه دارابخان (038/0)، سه چقا (125/0)، جامه شوران (166/0) و رحیم آباد سفلی (168/0)، در ردیف توسعه یافته؛ روستاهای کاشنبه سفلی (293/0)، تازه آباد نامیوند (355/0) و ذالکه وزیری (400/0) در ردیف روستاهای درحال توسعه؛ روستای گوهرآباد (535/0) در ردیف روستاهای کم تر توسعه یافته؛ روستاهای قمشه تپه (624/0)، لعل آباد حسینقلی خانی (709/0) و توه لطیف (717/0) به عنوان توسعه نیافته و در مرحله آخر نیز روستاهای قیماس (809/0)، بان لرینی (901/0)، لعل آباد کل کل 2 (959/0) و قمشه باباکرم (1) در ردیف روستاهای محروم قرار دارند.
۱۷.

برآورد مقادیر ارتفاع رواناب و دبی حداکثر سیلاب با استفاده از تلفیق مدل های اتومات سلولی و SCS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز لاویج رود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطر سیلاب اتومات سلولی SCS GIS حوضه آبخیز لاویج رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می-باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه-سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده-های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است. حوضه آبخیز لاویج رود عمدتاً به دلیل وضعیت توپوگرافی و فیزیوگرافی، موقعیت اقلیمی، عدم رعایت مشخصات فنی در احداث راه و ابنیه فنی و تجاوز به حریم رودخانه، زمین شناسی و دیگر عوامل مؤثر در ایجاد رواناب، دارای پتانسیل تولید سیل در برخی از مواقع سال می باشد. در این پژوهش کارایی مدل های اتومات سلولی و SCS به منزله روش های نوین و امکان تلفیق آن ها با برنامه های GIS برای شبیه سازی خطر سیلاب و هیدروگراف جریان برای لاویج رود مطالعه شد. از داده های کاربری اراضی، گروه های هیدرولوژیک خاک، DEM، داده های بارش و ضریب زبری استفاده شد که همه لایه ها در قالب رسترهای با اندازه سلول 30×30 تهیه شدند. بخش زیادی از حوضه دارای گروه هیدرولوژیکی C و D است که نفوذپذیری کم و خیلی کم دارند؛ بدین معنی که حجم زیادی از بارش در این قسمت ها می تواند تبدیل به رواناب شود. نیمه شمالی به ویژه شمال غربی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و نیز نزدیکی به خروجی حوضه، دارای ارتفاع و عمق رواناب بسیار زیادی است. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه لاویج و در اراضی اطراف آن (دشت سیلابی رودخانه) به ویژه در پایین دست رودخانه بالاست. شبیه سازی سیلاب در حوضه لاویج رود نشان داد که علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری و شیب، پراکنش مکانی مقدار بارش عامل مهمی در تجمع رواناب به یک سمت از جریان پایین دست حوضه و تولید سیلاب است.
۱۸.

سازگاری با اثر تغییر اقلیم بر معماری با استفاده از شاخص های ماهانی وقانون کسینوس در (میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میانه تغییراقلیم معماری قانون کسینوس و ماهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
تغییراقلیم تاثیرات گسترده ای برجامعه وساختار آن خواهد داشت. در سالهای اخیر در معماری و توسعه شهری اثرات سوء اقلیمی داشته که بعلت عدم توجه به رعایت اصول و قوانین معماری همساز با اقلیم و سود اگری در معماری بوده است که بادر نظرگرفتن دیگر عوامل مهم در سازه ها مانند مقاوم سازی ساختمان در برابر زلزله و ضرورت واهمیت اجرای سازه های منطیق با عناصر وعوامل اقلیمی ؛ باهدف ارائه طرح اقلیمی بطوریکه در تمام شرایط آب وهوایی ساختمانهایی که برطبق اصول مهندسی وارکان طراحی اقلیمی ساخته شوند . درکشور ایران بخصوص شهر میانه برابرشرایط اقلیمی ساز وکارهای مربوطه اتخاذ شد تا هم از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشدوهم با طرح اقلیمی همساز با معماری ؛ سازه هایی ایجاد شود که به آسایش منجرشود فلذا بااستفاد از تحلیل های سینوپتیکی از طریق جداول ماهانی ، قانون کسینوس منتج شد به این که ساختمان جهت شمالی وجنوبی احداث شود و پنجره ها متوسط انتخاب شوند . دیوارها وکف بنا سنگین. بازمان تاخیر بیش از 8 ساعت باشد . ،جهت تهویه بهتر ؛ خانه های مسکونی مستطیل شکل احداث شوند . محور اصلی بنا بطور کلی عمود برجهت باد غالب باشد چون باد غالب میانه در جهت شمال غربی می وزد مضافا این که میزان تابش در تابستان افزایشی و زمستان در جهات مختلف دیوار کاهشی است
۱۹.

بررسی پدیده گرمب اد در رشت ه کوه های البرز غربی و تأثی ر آن بر می زان تنش های حرارتی ایجاد شده در پوشش های گی اهان با استفاده از تصاویر لندست 8(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرمباد تابش خالص شار حرارتی خاک سنجش از دور لندست 8 رشته کوه های البرز غربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۸۳
گرمباد[1]، پدیده رایج در دامنه های شرقی و شمالی البرز غربی در کشور ایران است. ایجاد تغییرات دمایی در دامنه های بادپناه مناطق درگیر گرمباد، منجر به تنش های گرمایی در محیط اکوسیستم منطقه می شود. بارها به خاطر افزایش دمای منطقه ی گرمباد آتش سوزی های گسترده ای در منطقه رخ داده است. فراوانی وقوع گرمباد در دوره سرد سال در مقایسه با دوره گرم سال افزایش قابل توجهی دارد. بر اساس نمونه مطالعاتی 4 سپتامبر 2015،مناطقی که دارای پوشش متراکم جنگلی هستند( دامنه های شرقی رشته کوه البرز) دارای بالاترین مقادیر تابش دریافتی اند. اثر حوزه نفوذ پدیده گرمباد در این دامنه ها باعث افزایش تابش دریافتی بین مقادیر 600 تا 700 وات بر مترمربع گردیده است. در مقابل، در دامنه های رو به باد (دامنه های غربی) میزان تابش خالص دریافتی در پایین دست دامنه  حدود 75 و در ارتفاعالات 150 وات بر متر مربع نسبت به حوزه تأثیر گرمباد، کمتر است. مقادیر شار حرارتی خاک در دامنه های غربی(بادگیر) به علت وجود تراکم پوشش گیاهی کمتر میزان انتقال انرژی حرارتی به زمین نسبت به دامنه های شرقی(بادپناه) بسیار بیشتر است. در دامنه های غربی قسمت اعظم منطقه دارای شار حرارتی بین 80 تا 120 وات بر مترمربع  و دامنه های شرقی به علت جذب تابش های خورشید توسط تاج پوشش های جنگلی میزان شار حرارتی خاک بین 20 تا 40 وات بر متر مربع است. لذا بیشتر تابش های خورشیدی صرف بالا رفتن دما در اطراف تاج پوشش شده و زمینه لازم برای تبخیر بیشتر از پوشش گیاهی و ایجاد تنش های حرارتی در اندام های پوشش گیاهی فراهم می شود. <br clear="all" /> [1]- Fohn wing
۲۰.

تعیین عوامل مؤثر در پتانسیل سیل خیزی مناطق همگن هیدرولوژیک. مطالعه موردی: حوضه های آبخیز سه هزار و دوهزار (چشمه کیله) تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناطق همگن هیدرولوژیک پتانسیل سیل خیزی تحلیل خوشه ای تحلیل عاملی حوضه های آبخیز سه هزار و دوهزار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
در سال های اخیر به دلیل وقوع سیلاب های مکرر در حوضه آبخیز رودخانه های سه هزار و دوهزار تنکابن (چشمه کیله) و متعاقب آن ایجاد خسارات ناشی از سیل در محدوده شهری تنکابن، لزوم توجه به پهنه بندی خطر سیل خیزی را به ویژه در زمین های حاشیه رودخانه های اصلی حوضه مورد بررسی بیش از پیش نمایان ساخته است. در این پژوهش، با رویکردی مبتنی بر دیدگاه سیستمی در یک حوضه آبخیز، در ابتدای کار بر اساس ویژگی های توپوگرافی، زمین شناسی، فیزیوگرافی، پوشش اراضی و هیدرواقلیمی، با استفاده از تحلیل خوشه ای اقدام به شناسایی مناطق همگن هیدرولوژیک گردید؛ با انجام این مرحله، سه منطق همگن هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز تعیین شد. در گام دوم، با بهره گیری از 4 معیار توپوگرافی، زمین شناسی، پوشش اراضی و هیدرواقلیم و به کار بردن روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، اقدام به پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در مناطق همگن هیدرولوژیک شد. نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در منطقه مطالعاتی نشان داد که بیشترین مساحت از منطقه مطالعاتی در طبقه سیل خیزی متوسط قرار دارند؛ در نهایت، به منظور تعیین مهم ترین عوامل مؤثر در پتانسیل سیل خیزی حوضه از تحلیل عاملی استفاده گردید. یافته های تحلیل عاملی بیانگر آن است که در مناطق همگن هیدرولوژیک، بر اساس 2 عامل و 20 متغیر، 100 درصد واریانس داده ها توجیه شده است که عامل دوم با بار عاملی 995/0، 1/51 درصد از واریانس کل را توجیه می کند. در عامل دوم پارامترهای مساحت، طول آبراهه اصلی، تراکم شبکه زهکشی، نسبت انشعاب، ضریب شکل هورتن، زمان تمرکز، درصد اراضی جنگل، درصد اراضی مرتع و درصد اراضی با نفوذپذیری زیاد، همبستگی بالایی (بیشتر از 75/0) را با پتانسیل سیل خیزی نشان داده اند که در این میان مهم ترین پارامتر مؤثر در سیل خیزی مناطق همگن هیدرولوژیک مورد بررسی، عامل مساحت با بار عاملی 997/0 است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان