شهلا باقری میاب

شهلا باقری میاب

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

الزامات همسویی نهادهای سیاست گذار و اجرایی در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام سازی سیاست گذاری اجتماعی حجاب و عفاف خط مشی گذاری فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۶۱۹ تعداد دانلود : ۲۲۶۱
تدوین سیاست و خط مشی گذاری از اقدامات مهم در نظام سازی اجتماعی است. سیاست گذاران با تدوین افق و چشم انداز آینده، مسیر پیش رو را مشخص می نمایند و تمرکز اصلی خط مشی گذار، بررسی تعامل دولت با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل گیری، اجرا، ارزیابی، اصلاح و تغییر خط مشی صورت می گیرد. می توان اذعان داشت که سیاست گذاری و تدوین خط مشی از مجموعه حرکات اراده جمعی ملت ها و دولت ها برای نظام سازی و نظام پردازی جامعه است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، فرایند نظام سازی با قوت و ضعف هایی در مقاطع مختلف سیاسی اجتماعی همراه بوده است و نظام سازی در حوزه عفاف و اخلاق جنسی، گذشته از آنکه ضرورت مبنایی نظام سازی اسلامی ایرانی است، از هماهنگی و همسویی لازم دستگاه های ذی ربط برخوردار نبوده است. بررسی ها نشان می دهد که غالب برنامه های راهبردی سازمان ها، در عمل با شکست مواجه می شوند و علت اصلی این امر نیز عدم ارتباط میان ساحت نظر و عمل است. بدین معنا که در ساحت نظری، ایده ها و اهداف بیان می شوند و در عرصه عمل، برنامه هایی اجرا می شوند که ارتباط منطقی و قابل سنجشی با آرمان ها و سیاست های تدوین شده ندارند. به بیان دیگر، ریشه این مشکل، در عدم تنظیم و تنسیق مدلی جامع برای ترجمه چشم انداز و سیاست ها به برنامه های عملیاتی نهفته است. این مقاله، ضمن مفروض انگاشتن تمایز عرصه سخت افزاری و نرم افزاری خط مشی گذاری فرهنگ به دلیل افزایش قدرت تحلیل موضوع، سعی بر آن دارد که شکاف موجود را به نمایش گذارد و ناهمسویی موجود را به این عامل منتسب سازد و در نهایت، پیشنهاداتی برای ارتقای سطح همسویی و هماهنگی ارائه دهد. شایسته است نظام خط مشی گذاری، میزان انطباق عملکردهای جاری با سیاست های کلان را ارزیابی کرده و متناسب با آن، اقداماتی برای بهبود در فرآیندها، ایجاد انگیزش و تعلیم افراد و گروه ها و توسعه نظام های اطلاعاتی را پایش کند
۳.

طراحی چارچوب تحلیل اثر محتوای برنامه های رسانه ملی بر فرهنگ مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاثیر رسانه تحلیل اثر فرهنگ مصرف رسانه ملی دلالت پژوهی بازبینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۷۸
رسانه ملی به عنوان رسانه ای پرمخاطب، تاثیراتی گسترده بر فرهنگ مصرف مخاطبین خود دارد. از این رو لازم است طی فرایندی تاثیرات محتمل تولیدات این رسانه، پیش از تولید مورد شناسایی قرار گرفته و اقدامات مقتضی در جهت کنترل و کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب صورت گیرد که به این فرایند، اثرسنجی گفته می شود. به منظور اثرسنجی محتوای تولیدات، در گام نخست باید به طراحی چارچوب اثرسنجی اقدام نمود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب اثرسنجی برنامه های رسانه ملی بر فرهنگ مصرف است. چارچوب اثرسنجی پژوهش حاضر، در قالب بازبینه ی(چک لیست) اثرسنجی ارائه شده است. برای این منظور در ابتدا الگوی تاثیرات محتوای رسانه معرفی و سپس با روش تحلیل مضمون، ابعاد فرهنگ مصرف با توجه به منابع دینی و لاتین ارائه گردید. سپس با استفاده از روش دلالت پژوهی، فهرست اولیه نقاط قابل بررسی که تاثیرات محتمل محتوای رسانه بر فرهنگ مصرف است، تولید گردید. این فهرست اولیه شامل 51 نقطه قابل بررسی بود که با توجه به مراحل پیشنهادی استافل بیم در طراحی بازبینه، در چهارده طبقه و سه کلان طبقه دسته بندی و سپس تشریح گردید و کابرد و اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. در پایان این پژوهش نیز به فرایند پیشنهادی اجرای اثرسنجی با محوریت بازبینه اشاره گردید. اثرسنجی برنامه های رسانه ملی با محوریت بازبینه ی تولیده شده ی این پژوهش، می تواند تنبه مدیران، برنامه سازان و ناظران تولید در رسانه ملی را نسبت به تاثیرات محتوا بر فرهنگ مصرف بیشتر نموده و به آنان در کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب یاری رساند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان