شهناز حجتی نجف آبادی

شهناز حجتی نجف آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

تحلیلی بر نبرد حرّان با تکیه بر نظریه های جامعه شناسی جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریات جامعه شناسی جنگ اشکانیان رومیان نبرد حران کراسوس سورنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۱
نبرد حرّان اولین برخورد نظامی میان اشکانیان و رومیان در قرن اول ق.م بود. در این جنگ علی رغم برتری هایی که رومیان در حوزه ی تجارب نظامی، تجهیزات، فنون و نفرات داشتند، متحمل شکست سنگینی شدند. از آنجا که این شکست در روابط سیاسی و نظامی آتی رومیان و اشکانیان بسیار تأثیرگذار بود، بررسی جامعه شناختی این جنگ اهمیت پیدا می کند. آنگونه که جامعه شناسان جنگ در پژوهش های خود پیرامون جنگ ها، عوامل زمینه ساز جنگ، پدیده ی جنگ و پیامدهای جنگ را بررسی می کنند، این پژوهش برآنست تا خود پدیده ی جنگ حرّان را با اتکاء بر نظریات برخی جامعه شناسان حوزه ی جنگ و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد مطابق نظریات جامعه شناسان جنگ، ضعف روحیه نیروهای رومی ناشی از عواملی چون تأثیرپذیری سربازان رومی از گروه های نفوذ خارج از ارتش، برخی باورها و اعتقادات ماورایی رومیان و اشتباهات فردی فرماندهی، منجر به شکست آنان گردید. در مقابل، قوت فرماندهی سپاه اشکانی در به کارگیری استراتژیِ جنگ روانی با تاکتیک ها یا راهبردهایی چون تخریب اراده و توانایی رومیان برای مبارزه، محروم ساختن رومیان از پشتیبانی متحدان شان و کسب اطلاعات نظامی از طریق  بهره گرفتن از عوامل نفوذی، زمینه ساز پیروزی اشکانیان شد. 
۲.

تأملی در بازخوانی نزاع اشکانی- ساسانی در کتاب های درسی ابتدایی دورۀ پهلوی اول (1304- 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتاب های درسی تاریخ نگاری اشکانیان ساسانیان پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۵
در کتاب های درسی مقطع ابتدایی طی سال های 1304 تا 1320ش. روایتی از تاریخ اشکانیان در ایران صورت بندی شده که دارای ابعاد گفتمانی و ایدئولوژیکیِ معناداری است. در این روایت، دانش آموزان در معرض آفرینشِ روایتی از تاریخ باستانیِ ایران قرار می گرفتند که در آن، برآمدنِ ساسانیان به مثابه غلبه نور بر تاریکی و ملی گرایی بر بیگانه پرستی بود. اشکانیان در این روایت، نه تنها ایرانی قلمداد نمی شدند، بلکه نوعی غلبه روحِ غیرایرانی بر هویتِ ایرانی رخ داده بود که اینک به واسطه ظهور ساسانیان، خاتمه یافته و دوره ای از رستگاریِ ملی آغاز شده بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که روایتِ غالب در متون مذکور، تحت تأثیر کدام زمینه های گفتمانی و ایدئولوژیکی، تبدیل به روایتی ضدّ اشکانی شد و در نقطه مقابل آن، ساسانیان به ناجیان ایران از تاریکی و تباهی مشهور شدند؟ فرضیه این است که اقتضائاتِ ایدئولوژیکی، الزامات مشروعیت بخش و همچنین تقویتِ نوعی حس ملی گرایی در میان کودکان مقاطع پایه، سبب برآمدن روایتی شد که در آن انکار، تحقیر و تلاش برای فراموشی میراث اشکانیان، هسته کانونی آن شد
۳.

واکاوی رویکرد انتقادی احسان طبری به باستان گرایی حکومت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احسان طبری باستان گرایی حکومت پهلوی رویکرد انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
 رویکرد انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی، مواجهه ای ست ایدئولوژیک، خصمانه و ستیزه جویانه که در بافت گفتمانی و فضای سیاسی ایران در این دوره دارای معناست. طبری تلاش می کند به مثابه ی صدایی غیرهمگون و ناهمساز، گفتمان رسمیِ باستانگرایانه ی حکومت پهلوی را به چالش بکشد. این رویکرد، بیش از آنکه دغدغه ی اتکا بر مستندات تاریخنگارانه داشته باشد، خصلتی مبارزاتی، ایدئولوژیک و سیاسی دارد و تابعی ست از موقعیت سیاسی- ایدئولوژیکی مورخ در قامت یک ایدئولوگِ چپِ مبارز و دلبسته به منطق نظری مارکسیسم در بازخوانی تاریخ. این رویکرد انتقادی، واجد چند خصلت پراهمیت است: نخست اینکه روایت رسمیِ تفاخرآمیز و پرشکوه حکومت پهلوی از مفهوم بنیادینِ شاهنشاهی را در چشم اندازی اخلاق گرایانه- عبرت آموز و با گنجاندن آن ذیل مفهوم انحطاط، به چالش می کشد، دوم اینکه خصلت های نژادی- ملی گرایانه ی این ایدئولوژی باستانگرایانه را با اتکا بر مفهوم انترناسیونالیسم مورد حمله قرار می دهد، و سوم، با طرح برخی دیدگاه های انتقادی، نهادسازی های برآمده از این جهان بینی باستانگرایانه را برآمده از نوعی توهم تاریخی ارزیابی می کند که راه به شوینیسم نهادین می برد. در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، بینش انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و تلاش می شود تا لایه های متعدد این رویکرد انتقادی و عوامل موثر بر شکل گیری آن و نیز بسترهای برسازنده ی آن به پرسش گرفته شود.
۴.

بررسی تطبیقی دلالت های منابع عربی و فارسی دوره اسلامی بر مبانی قدرت و مشروعیت سیاسی عصر اشکانی و عصر ساسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: منابع تاریخی دوره اسلامی ساسانیان اشکانیان مبانی قدرت مشروعیت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
پیرامون مبانی قدرت و مشروعیت سیاسی در ایران باستان خصوصاً در دوره ساسانی سخن بسیار گفته شده است و اغلب از الهی بودن سلطنت، تبارگرایی، قدرت و عدالت به عنوان عناصر چهارگانه قدرت و کسب مشروعیت در ایران باستان نام برده شده، اما تا کنون مطالعه ای تطبیقی درباره عصر ساسانی با دیگر دوره ها انجام نشده است. با توجه به تفاوت عناصر مشروعیتزا در حکومت های مختلف ایران پیش از اسلام، پژوهش پیش رو کوشیده است با استفاده از شیوه مطالعات مقایسه ای و با تکیه بر منابع فارسی و عربی دوره اسلامی که در بر دارنده خدای نامه ها و دیگر منابع کتبی باقی مانده از دوره ساسانی و به قلم نویسندگان عصر ساسانی است، به مقایسه این عناصر در دوره ساسانی و اشکانی بپردازد. نتیجه این مقایسه حکایت گر آن است که این منابع در معرفی حکومت اشکانیان کمتر به عناصر مشروعیت زا توجه نشان داده اند و بیشتر در جهت مشروعیت زدایی از اشکانیان قلم زده اند، در حالی که به شدت به دنبال معرفی عناصر مشروعیت زا برای حکومت ساسانیان هستند
۵.

تاثیر فرهنگ یونانی بر مقام و موقعیت زنان در ایران عصر سلوکی و اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش و جایگاه زنان درباری فرهنگ یونانی سلوکیان اشکانیان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
بعد از فروپاشی هخامنشیان، با ورود اسکندر به ایران و سپس تاسیس سلسله سلوکی، شهرسازی و سیاست اسکان یونانیان مهاجر در ایران از سوی اسکندر و سلوکیان در راستای تحقق اهداف سیاسی آنها، عملی گردید. حضور یونانیان در ایران البته با پشتوانه حکومت خودی باعث تحولاتی در جنبه های مختلف فرهنگی ایران گردید. می توان انگاشت نقش و جایگاه زنان در جامعه ایران نیز از فرهنگ یونانی متاثر گردید. با در نظر گرفتن این موضوع، مساله این پژوهش بدین گونه مطرح می شود؛ رواج فرهنگ یونانی چه تاثیری بر نقش و جایگاه زنان ایرانی در دوران سلوکی و اشکانی داشته است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد زنان در فرهنگ یونانی عصر هلنی نسبت به ادوار پیش ترفیع مقام یافته بودند بر این اساس رواج فرهنگ یونانی در جامعه ایران پساهخامنشی، تاثیر مثبتی بر نقش و جایگاه زنان داشته است. گزارشهایی در برخی متون مورخان کهن و آثار مکشوفه از کاوش های باستان شناسی در قلمرو دو دولت سلوکی و اشکانی بیشترین اطلاعات موجود را از وضعیت زنان به ویژه لایه های اشراف و درباری، در اختیار قرار می دهند. از اطلاعات چنین منابعی می توان استنباط کرد که زنان در این دوره حضوری کاملاً فعال و بارز در عرصه های مختلف سیاسی-اجتماعی دارند. حضور آنان در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و مذهبی و یا هنری، با پیدا شدن پیکرک های و مهرها و اثر مهرها و دیگر آثار در مناطق مختلف و به استناد داده های متون برخی مورخان باستانی، کاملاً بیانگر این است که نقش و موقعیت زنان در دوران اشکانی و سلوکی نه تنها افولی نداشته است بلکه تحت تأثیر فرهنگ یونانی پیشرفت های فراوانی نیز داشته است.
۶.

تأملی بر نگرش احسان طبری در بازخوانی تاریخ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احسان طبری تاریخ ایران باستان نگرش تاریخی منطق فکری - مفهومی مارکسیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
روایت مارکسیستی از تاریخ ایران در حدود دهه های 40 تا 50 ه.ش تحت تأثیر ظهور مکتب تاریخی مارکسیستی در شوروی بود که تاریخ ایران را در درون چارچوب های نظری- مفهومی مارکسیستی روایت می کرد.احسان طبری نه در هیئت یک مورخ، بلکه به عنوان یکی از مهم ترین تئوریسین ها حزب توده می کوشید تا تاریخ ایران باستان را متناسب با دیدگاه های حزبی و در راستای اهداف سیاسی اش بازخوانی نماید.این نوع بازخوانی، واجد چند خصلت پراهمیت است: نخست اینکه وی ادوار تاریخ باستانی ایران را بر اساس منطق فکری-مفهومی مارکسیستی و مطابق با فرماسیونهای پیشنهادی مارکس صورت بندی می نمود، دوم، اینکه به تناسب مختصات نظام اجتماعی ایران، خصال فرماسیونهای اجتماعی تاریخ این دوره را نه یکدست، بلکه ترکیبی می دانست، سوم، ثنویت مزدیسنایی را در قالب پیش نمونه ای از دیالکتیک مارکسیستی تحلیل می نمود، چهارم،نگرش ستایش آمیز توأم با رویکرد انترناسیونالیستی نسبت به حوزه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایران باستان داشته است. پرسش پژوهش حاضر در مورد چگونگی نگرش تاریخی احسان طبری نسبت به تاریخ باستانی ایران است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که طبری تاریخ ایران باستان را در چارچوب نظری-مفهومی ویژه ای که مبتنی بر منطق مارکسیستی و ماتریالیسم دیالکتیک بود، روایت می نمود این طرز روایت همراه با سویه هایی از تفاخر به میراث فرهنگی و یا درواقع امر ایجاد تلفیق و آشتی میان بنیان های ضد ملی گرایانه مارکسیستی و وطن پرستی یا وطن دوستی غیرشوینیستی بود.در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، نگرش تاریخی احسان طبری نسبت به تاریخ باستانی ایران مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و تلاش می شود تا مختصات این نگرش تاریخی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن به پرسش گرفته شود.
۷.

وضعیت زنان در نظام اجتماعی ساسانیان در عصر پسامزدکی و تأثیر آن در تألیف ارداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارداویراف نامه عصر پسامزدکی زنان مزدک خسرو انوشیروان ساسانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
مطابق محتوای کتب فقهی و حقوقی تدوین یافته در دوره ساسانی و طبق نظر محققان این حوزه، جنسیت یکی از ملاک ها و معیارهایی بوده که باعث ایجاد تفاوت میان وضعیت حقوقی افراد جامعه شده، به طوری که وظایف و حقوق زن در ساختارها و نهادهای اجتماعی مطابق با قوانین حقوقی و جایگاه فرودستی زنان نسبت به مردان را نشان می دهد این برتری مردان نسبت به زنان در محتوای برخی متون این دوره چون متن ارداویراف نامه که متعلق به قرن ششم میلادی و زمان حکومت خسرو انوشیروان (531-579م) بوده است، کاملاً مشهود به نظر می رسد. غالب محتوای این متن پیشگویانه، ناظر بر شرح مجازات های دوزخی زنانی است که در عرصه روابط خانوادگی و زناشویی قصور کرده یا مرتکب گناه شده اند. از طرفی مزدک نگاه ویژه و البته ساختارشکنانه ای به زنان داشته است. منابع رسمی ساسانی، شعارها و اهداف مزدک درباره زنان را منفی ارزیابی کرده اند، اما به دنبال رویکرد خاص مزدک به زنان جامعه، ذیل شعار مساوات خواهی برای همگان، آزادی هایی به زنان اعطا شد که پیامد آن، رفتارهای هنجارشکنانه ای از سوی مردمان عموماً طبقات پایین جامعه بوده که در نهایت منجربه بروز بی نظمی و فساد می شود. در این مقاله تلاش بر این است بر اساس منابع اوستایی و پهلوی و منابع فارسی و عربی در بطن نظام اجتماعی ایران، تولید متن ارداویراف نامه را واکنشی اصلاحی از سوی دین مردان و صاحبان حکومت در برابر بی نظمی ها و فساد ناشی از نشر تعالیم مزدکی در جامعه ایران نشان داده شود و معلوم شود که تولید این متن، اقدام اصلاحی و هدفمند در راستای اصلاحات اجتماعی خسرو انوشیروان جهت اعاده و احیای نظم در جامعه، بعد از قیام مزدک بوده است.
۸.

ایران باستان از دریچه فرهنگ؛ تأملی بر چرایی و چگونگی بازخوانی فرهنگی تاریخ ایران باستان در تاریخ نگاری ابوریحان بیرونی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ابوریحان بیرونی ایران باستان تاریخ نگاری ایرانی تاریخ نگاری اسلامی تاریخ نگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
نگاه ابوریحان بیرونی (د. 442ه.ق.) به تاریخ ایران باستان با گذر از رویکردهای سیاسی محض و معطوف به قدرت، خصلتی فرهنگی- انتقادی به خود گرفته است. چنین بینشی، محصول چند عامل مهم، هم چون گستره گفتمان ایران گرایی در این دوره و تمایزات رویکردی روش شناختی بینش تاریخی ابوریحان بوده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و تبیین این خصلت های چندگانه در روایت ابوریحان بیرونی از تاریخ ایران باستان است.  نتایج پژوهش نشان می دهد، رویکرد فرهنگی ابوریحان به تاریخ باستانی ایران هم جنبه های اسطوره شناختی و هم ابعاد تاریخی آن را به شیوه ای دور از جانب داری و تعصب در برمی گیرد و نگرش های فقط سیاست محور و معطوف به قدرت را در نظام تاریخ نگاری ایرانی اسلامی به چالش می کشد و سرانجام دریچه ای نو نسبت به بازخوانی مجدد این دوره از تاریخ ایران می گشاید که خودآگاه یا ناخودآگاه، خادم مسئله هویت ایرانی شده است
۹.

پیامبری در جامه زندیقان (تأملی در خوانش های چندگانه از جنبش مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مانی تاریخ نگاری قرون نخستین روایت بازخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۰۴
در بازنمایی و روایت مجدد نهضت دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین، سه رویکرد عمده قابل شناسایی ا ست که جز در برخی روایت های معدود، این بازنمایی (دست کم در دو رویکرد) با مفهومی کانونی، یعنی مفهوم «زندیق» صورت بندی شده است. این سه رویکرد عبارت است از: نخست رویکرد گذار آگاهانه و مختصرگویی، مبتنی بر نگرش ها و روایت هایی با محتوای ضد زندیقی گری، با نمایندگان برجسته ای چون طبری، ابوحنیفه دینوری، مسکویه و ابن اثیر؛ دوم رویکردی تاریخی- کلامیو مبتنی بر خوانشی بدعت گرایانه از جنبش مانیبا عالم- مورخان تأثیرگذاری چون ابوریحان بیرونی، مقدسی، ثعالبی، یعقوبی و خواجه نظام الملک طوسی؛ سوم رویکردی نسبتاً توصیفی-تاریخی با میزان به نسبت کمتری از ارزش داوری ها با مورخانی چون مسعودی و گردیزی. این سه رویکرد، در یک درهم تنیدگی عمیق با فضای گفتمانی این عصر، مجموعه ای از گزاره ها و روایت ها را حول محور مسئله مانی می آفرینند که این شخصیت و جنبش دینی او، نقطه کانونی آنها به شمار می رود. مسئله این پژوهش تبیین چرایی و چگونگی بازنمایی جنبش دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین است؛ با این فرضیه که وجوه مختلف این بازخوانی، محصول فضای سیاسی، کلامی و فرهنگی این دوره و همچنین انگاره ها، روش ها و بینش های مورخان این دوره بوده است.
۱۰.

بررسی شخصیت اردشیر بابکان در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اردشیر بابکان ساسانیان اشکانیان ماکس وبر کاریزما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۲۹۷
ساختار سیاسی حکومت اشکانیان، تنوع فرهنگی در جامعه اشکانی همراه با رویکرد دینی خاص شاهنشاهان اشکانی و تجاوزات پیاپی رومیان به مرزهای غربی قلمرو اشکانیان، بطورکلی شرایط بحرانی را در جامعه ایران قرن دوم و اوایل قرن سوم بوجود آورده بود در چنین شرایطی اردشیر بابکان از یک خاندان مذهبی در ایالت پارس، موفق شد اسباب سقوط حکومت اشکانیان را فراهم آورد و طی دو سال فعالیتهای سیاسی نظامی مستمر، قدرت سیاسی کشور را از خاندان اشک به خاندان ساسان منتقل نماید. توانایی اردشیر در انتقال قدرت از شاهنشاهان قانونی کشور به خاندان خویش که ناشی از درک صحیح او از شرایط بحرانی جامعه بود از یکسو و از سویی دیگر فائق آمدن بر بحرانها و نابسامانیهای سیاسی، نظامی، دینی و اجتماعی جامعه بواسطه داشتن برخی مشخصات و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری وی، سبب می شود تا بتوان شخصیت و عملکرد اردشیر را در قالب نظریه رهبرکاریزماتیک ماکس وبر تبیین نمود. بدین ترتیب مسئله اصلی این پژوهش، تبیین شخصیت اردشیر بابکان در قالب نظریه کاریزماتیک ماکس وبر است. بررسی ها حاکی از آن است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی و رفتاری اردشیر، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه، می توانسته زمینه ساز ظهور رهبری جدید با ایدئولوژی نو در کشور بوده باشد. یافته های این جستار بیانگر آن است که اردشیر اول ساسانی با تمامی ویژگیهای شخصیتی، با انجام برخی اقدامات و با توجه ویژه به دین زرتشتی و طرح گفتمان جدید اتحاد دین و دولت برای حل بحران های سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه و در نهایت با کناره گیری از حکومت و انتخاب جانشینی شایسته می تواند به عنوان یک رهبر کاریزما مطرح شود. روش تحقیق در این مقاله با توجه به رویکرد جامعه شناختی آن، توصیف و تحلیل داده ها در چ ارچوب «ن ظریه کاریزما» و ش ناسایی اب عاد ش خصیت فردی، خاندانی، سیاسی و تاریخی اردشیر بابکان در قالب این نظریه است.
۱۱.

مزدک: مصلح اجتماعی یا بدعت گر اهریمنی؟ بررسی بازتاب قیام مزدک در منابع عصر ساسانی

کلید واژه ها: قیام مزدک ساسانیان تواریخ اسلامی متون پهلوی نظم در ایران باستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۰
بر اساس فرهنگ سیاسی ایران عصر ساسانی، نظم موجود در جامعه نمونه ای از نظم آسمانی است و شاه و سایر طبقات اجتماعی مسئولان و کارگزاران ایجاد نظم در جامعه هستند. اما ظهور نهضت اجتماعی مزدک در قرن پنجم میلادی نشانگر وجود اخلال در نظم جامعه بود و نشان داد که ساختارهای سیاسی و اجتماعی و قوانین حاکم بر جامعه از چارچوب اصلی خویش خارج شده بودند. مساوات طلبی و عدالت خواهی به عنوان مهم ترین اهداف قیام مزدک مؤیدی بر وجود بی عدالتی و اخلال در نظم جامعه بود. با این حال مزدک و قیام او در منابع عصر ساسانی (خداینامه) و متون پهلوی پس از ساسانی بازتابی بسیار مبهم و منفی داشته است. مؤلفان متون مذکور مزدک را به عنوان نیرویی اهریمنی و قیام او را علت بی نظمی در جامعه ساسانی معرفی کرده اند. این پژوهش، که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، رابطه مزدک و قیام او با مقوله نظم را مورد مطالعه قرار داده است. بررسی دقیق منابع ساسانی و پس از ساسانی گواهی می دهد که قیام مزدک معلول بی نظمی و شرایط حکومتی نامطلوب در جامعه ساسانی بوده است.
۱۲.

اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی در میان ساسانیان و نقش اشکانیان در این انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساسانیان مشروعیت سیاسی اشکانیان آسیای صغیر امپراطوری هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان اشکانی فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی فرهنگی
تعداد بازدید : ۳۰۷۶
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان می دهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمین های آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکل گیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومت های ایرانی نژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومت های نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندان های مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.
۱۳.

نقش حکومت های محلی ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر در شکل گیری اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی نزد اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشروعیت سیاسی اشکانیان آسیای صغیر امپراطوری هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
شواهد و مدارکی موجود است که نشان می دهد شاهان اشکانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش گردیدند و با توسل بدین اندیشه یعنی احیای امپراطوری هخامنشی، از آن چون ابزاری برای کسب مشروعیت و توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش استفاده نمودند. از این رو، در مقاله حاضر تلاش شده است تا با استناد بر منابع و شواهد موجود و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی نشان داده شود که نخست اشکانیان مدعی وراثت هخامنشیان و بر همین اساس مدعی احیای امپراطوری هخامنشی هستند دوم آن که این اندیشه در نتیجه و پیامد روابط سیاسی فرهنگی اشکانیان با حکومت های ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر و تحت تاثیر اندیشه سیاسی حکومت های مزبور در زمان اشکانیان شکل گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان