زهرا میرحسینی

زهرا میرحسینی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مطالعات زنان و خانواده، دانشگاه الزهرا
پست الکترونیکی: z.mirhosseini@alzahra.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

پدیدارشناسی خودکشی زنان در منطقۀ دیشموک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکشی زنان خودسوزی زنان دیشموک زنان روستایی زن‍ان‌ ع‍ش‍ای‍ری‌

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۵۷
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روان شناسی اجتماعی هر جامعه و جماعت های فرعی تر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابل توجه خودکشی و به ویژه خودسوزی زنان در منطقه دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانه ای گسترده ای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا به وسیله روش کیفی پدیدارشناسی به شیوه گئورگی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته، خودکشی در این منطقه روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونه پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشته اند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبه شوندگان از علل و زمینه های اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقوله اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بن بست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینه های شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیده اند که هرکدام جداگانه در بخش یافته ها به مفاهیم جزئی تر تفکیک و به نقل قول هایی از مصاحبه شوندگان مستند شده اند. سرانجام، این مقوله ها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه داده اند.
۲۲.

تأثیر سرمایه اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان (تحلیل اقتصادسنجی درباره زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال درآمد سرمایه اجتماعی شادی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل زنان 18 65 ساله شهر تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد اصلاح شده سنجش شادی آکسفورد بوده است. برآورد میزان تأثیر متغیرها بر شادی زنان با استفاده از نرم افزار Eviews و برآورد رگرسیون مقطعی با استفاده از برآوردگر حداقل مربعات معمولی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که در میان متغیرهای اقتصادی، درآمد خانوار بر شادی زنان تأثیر مثبت داشته و  قابل اعتماد است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی، به عنوان متغیرهای بررسی شده در ارتباط با سرمایه اجتماعی، رابطه معنادار و مثبتی با شادی دارند. علاوه بر این، بررسی اثر تحصیلات نشان می دهد این متغیر با شادی زنان رابطه معنادار و معکوسی دارد. بدین معنا که با افزایش سطح تحصیلات زنان، میزان شادی آن ها کاهش می یابد.
۲۳.

شناسایی زمینه های طراحی مدل بازپذیری اجتماعی موفق زنان مجرم؛ تبیینی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازپذیری اجتماعی زنان مجرم نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۸
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. داده های این پژوهش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربه مشترک حبس و زندگی در زندان داشته اند، جمع آوری شده و با استفاده از رویه نظریه داده بنیاد مرحله کدگذاری و تحلیل داده ها انجام پذیرفته است. یافته های اکتشافی پژوهش نشان می دهد عوامل متعددی در شکل گیری مقوله مرکزی، یعنی «بازپذیری اجتماعی به مثابه حرکت به سمت عادی سازی زندگی و همنوایی اجتماعی»، زنان اثرگذار است و عوامل زمینه ای همچون ویژگی های فردی، طردنشدن و پشتیبانی از سوی خانواده و دسترسی به سرمایه ها تأثیرگذارند. از سوی دیگر، عوامل مداخله گرانه ای همچون انگیزه های مادرانه، توانمندی و بازتوانی زنان و عدم مصرف مواد مخدر بر فرایند بازپذیری اجتماعی اثرگذارند. یافته های تحلیلی حاکی از آن است که استراتژی ها و راهبردهای زنان به منظور بازپذیری اجتماعی در دو مقوله مناسب سازی و سالم سازی محیطی و گسترش شبکه های اجتماعی قرار می گیرد که درنهایت مجموع این عوامل و استراتژی ها، رضایت از زندگی و سازگاری و ساماندهی اجتماعی یا به عبارت دیگر بازپذیری اجتماعی زنان را میسر می کند.
۲۴.

واکاوی بسترها و زمینه های نابرابری جنسیتی در بازار کار و اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نابرابری جنسیتی زنان بازار کار و اشتغال مسائل اجتماعی - اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۶
پژوهش حاضر باهدف واکاوی بسترها و زمینه های شکل دهنده نابرابری جنسیتی در بازارکار و اشتغال و با استفاده از رویکرد کیفی پدیدارشناختی و مبتنی بر تجربیات زیسته زنان ساکن شهر تهران انجام شده است. به این منظور، با 23 زن 18 تا 68 ساله که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد تا بسترها و زمینه های شکل دهنده نابرابری جنسیتی در بازار کار و اشتغال واکاوی گردد. در مرحله تحلیل داده ها، از روش تحلیل داده کلایزی استفاده شده و فرایندکدگذاری متن مصاحبه ها به صورت دستی انجام شده است. درمجموع 3 مقوله اصلی، 10 مقوله فرعی و 59 مفهوم استخراج شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه مقوله «باور به تقسیم کار جنسیتی»، شامل مقوله های فرعی «نان آوری مردان»، «زنانگی و الزامات آن» و «جایگاه زنان در عرصه خصوصی»، «نهادینه شدن فرودستی زنان»، شامل مقوله های فرعی «جامعه پذیری زنان»، «سلطه پذیری زنان» و «باورها و کلیشه های جنسیتی مردمحورانه» و درنهایت مقوله اصلی «سیطره الگوی مردانه»، شامل مقوله های فرعی؛ «اعتقاد به برتری مردان»، «سلطه جویی مردان»، «توانمندپنداری ذاتی مردان» و «نادیده گرفتن توانمندی زنان در عرصه بازارکار و شغل»، بسترها و زمینه های شکل دهنده این پدیده هستند که با بستر فرهنگی حاکم بر جامعه و خانواده تداوم پیداکرده و دائم تولید و بازتولید می شوند.
۲۵.

شناسایی موانع و عوامل بازدارنده مشارکت زنان در اقتصاد و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان رشد اقتصادی مشارکت اقتصادی عوامل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۸
امروزه موضوع مشارکت اقتصادی زنان در توسعه اهمیت بسیاری یافته است، با این حال آمارها نشان می دهد، نرخ مشارکت زنان در ایران بسیار اندک بوده و رتبه ایران در بعد مشارکت اقتصادی از میان 146 کشور جهان، رتبه 144 است. از این رو در این پژوهش، تلاش شده تا با استفاده از روش دلفی کیفی و انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، علل عدم مشارکت زنان در رشد و توسعه اقتصادی کشور مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور با ۱۱ نفر از کارشناسان، صاحب نظران، کنشگران و مسئولین ساختارهای متولی حوزه زنان مصاحبه صورت پذیرفت. نتایج این تحقیق نشان داد علل امتناع و عدم مشارکت زنان در رشد اقتصادی در قالب سه مقوله اصلی قابل دسته بندی است؛ مقوله اصلی اول، «بازدارنده های فردی و خانوادگی»، که خود شامل دو مقوله فرعی «فقدان خود باوری در زنان» و «موانع خانوادگی و نهادینه شدن تقسیم کار جنسیتی» است مقوله اصلی دوم «موانع فرهنگی اجتماعی» که شامل مقولات فرعیِ «سیطره نگاه های عرفی و مردسالار» و «عدم پذیرش نان آوری زن» است و در نهایت مقوله «موانع ساختاری و خلاء قانونی» به عنوان آخرین مقوله اصلی در عوامل امتناع و عدم مشارکت زنان در رشد اقتصادی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت که شامل سه مقوله فرعی؛ «فقدان نگاه جامع و سیستمی به مشارکت اقتصادی زنان»، «مردانه بودن ساحت تصمیم گیران و سیاست گذارن» و«عدم مسئله مندی مشارکت اقتصادی زنان در سیاست گذاری » می باشد. در مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد، علی رغم اهمیت مشارکت زنان در رشد اقتصادی، در این زمینه زنان با چالش ها و مسائل متعددی مواجهند که موجب فراهم شدن زمینه امتناع و عدم مشارکت آنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی شده است که این امر نیازمند سیاست گذاری و توجه مسئولین به این مسئله است.
۲۶.

روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی زنان کارآفرین کنش کارآفرینانه نقش اجتماعی - اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۴
 تمایل زنان دانشگاهی به استخدام در سازمان های دولتی و خصوصی مسئله ای قابل انکار نیست. اما، علاقه و اشتیاق برخی زنان به کارآفرینی و داشتن کسب و کار مختص به خود پدیده ای تأمل برانگیز است که می تواند زمینه ارتقاء مشارکت اجتماعی و کاهش بیکاری زنان دانشگاهی را فراهم کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف فهم علل گرایش زنان دانشگاهی به کارآفرینی در سطوح خرد و متوسط، با استفاده از روش کیفی و پدیدارشناسی تفسیری و انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 14 زن کارآفرین فارغ التحصیل دانشگاه به بررسی روایت آنان از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی در سطح خرد و متوسط پرداخته که نتایج نشان داد «شکوفایی خالقیت زنانه»، «کارآفرینی پیوندزننده هویت چندگانه زنان»، «بلعیده شدن اعتماد و خلاقیت زنان» و «کارآفرینی بازی دو سر سود»، چهار مقوله اصلی به دست آمده از دل مصاحبه های انجام شده هستند و تجربه زیسته زنان کارآفرین در مواجهه با کارآفرینی را ترسیم می نماید. در مجموع یافته ها نشان داد فقدان ساختارهای اجتماعی در همراهی زنان و نرخ پایین اشتغال رسمی آنها، موجب روی آوردن آنان به ساختارهای خودساخته اجتماعی جدیدی همچون کارآفرینی می گردد. کارآفرینی این قابلیت را دارد که به عنوان زمینه ای جهت ابراز توانمندی ها و مهارت های زنانه و عرصه فعالیت و ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی آنها تعریف شود. بر این اساس می طلبد سیاست گذاران به طور جدی به مسئله کارآفرینی زنان توجه نمایند تا امکان تدوین سیاست گذاری کارآمد در حوزه زنان درجهت بازیابی نقش اجتماعی-اقتصادی آنها فراهم گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان