آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

اهداف: مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی زنان بر مناسبات قدرت در نهاد خانواده انجام شده و در آن تلاش شده تا تغییر و تحولات مناسبات قدرت را در نهاد خانواده تحت تأثیر مشارکت، ارتباط و اعتماد اجتماعی و همچنین سن، تعداد سال های تحصیل و وضعیت اشتغال زنان مورد مطالعه قرار دهد. روش مطالعه: روش تحقیق مورد استفاده، پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان متأهل 20 الی 64 ساله ساکن شهر تهران در سه منطقه 3، 8 و 17 است. حجم نمونه تحقیق 387 نفر می باشد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های طبقه بندی چندمرحله ای و تصادفی ساده بوده است. یافته ها: نتایج آزمون های دومتغیره نشان داد که تمامی متغیرهای مستقل تأثیر معناداری بر متغیر وابسته (مناسبات قدرت در خانواده) دارند. نتایج تحلیل چندمتغیره حاکی از آن بود که تمامی متغیرها اعم از سن، تعداد سال های تحصیل، منطقه محل سکونت، وضعیت اشتغال، ارتباط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی، تأثیر معناداری بر متغیر وابسته داشته اند. متغیرهای وضعیت اشتغال، ارتباط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعداد سال های تحصیل، سن و منطقه محل سکونت به ترتیب بالاترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته (مناسبات قدرت در خانواده) داشته اند. جهت رابطه تمامی متغیرها به جز سن بر مناسبات قدرت در خانواده، مثبت بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان انتظار داشت با افزایش سطح تحصیلات زنان در جامعه و به تبع در خانواده و همچنین افزایش مطالبه اشتغال زنان، علاوه بر تغییر جایگاه آنان در مناسبات قدرت خانواده، شاهد تغییر جایگاه آنان در نظام تصمیم گیری و قدرت در ساحت اجتماعی و در عرصه عمومی نیز خواهیم بود.

The Impact of Women’s Social Capital on Power Relations in the Family Institution

Objectives: This study aims to investigate the impact of women’s social capital on power relations in the family, which is important and necessary to understand the changes and transformations in power relations within the family institution under the influence of social participation, communication, social trust, as well as age, years of education, and employment status of women. Research Method: The research method used was a survey, and the data collection tool was a questionnaire. The population of the study included married women aged 20 to 64 residing in Tehran in three districts: 3, 8, and 17. The study’s sample size was 387 participants, who were selected through a combination of multi-stage stratified and simple random sampling methods. Findings: The results of the bivariate tests showed that all independent variables significantly impact the dependent variable (power relations in the family). The results of multivariate analysis indicated that all variables, including age, years of education, residential area, employment status, social communication, social trust, and social participation, had a significant impact on the dependent variable. Employment status, social communication, and area had the highest regression effects on the dependent variable (power relations in the family). The relationship between all variables except age and power relations in the family was positive. Conclusion: Based on the research findings, it can be expected that with the increase in women’s education levels in society and consequently in families, and with the increase in women’s employment demand, we will witness changes in their position in family power relations as well as changes in their decision-making system and power in social arenas and public spheres.

تبلیغات