شهروز جمالی

شهروز جمالی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

بررسی خودانتقادی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
خود انتقادی عبارت است از تمایل به خودارزیابی که در آن یک ادیب خواه نویسنده باشد یا شاعر، نگرش، شخصیت و حتی اثر خود را ارزیابی می کند. در نوع ادبی نقد خویشتن، انتقاد از خود به شاعر کمک می کند تا اثر خود را به نحو مطلوب تری نمایش دهد و بر غنای آن بیافزاید؛ زیرا انتقاد از خود بینش بهتری را در مورد تغییرات احتمالی و ضروری و همچنین دستاوردهای اثر به صاحب آن ارائه می دهد. در این مقاله برآنیم تا به بررسی خودانتقادی در آثار سعدی بپردازیم. برای این منظور، در بخش نخست، نگاهی گذرا به نقد و خودانتقادی خواهیم داشت و در بخش دوم، اشعاری از سعدی بر پایه این روش نقد و تحلیل می شود. در این تحلیل، بررسی می شود که سعدی از کدام نوع انگیختگی ها استفاده می کند. خودانگیختگی و دیگرانگیختگی چگونه در آثار سعدی متبلور شده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیل و براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده و نتایج گویای این است که هر دو نوع خودانتقادی در آثار سعدی دیده شده است. عواطف و احساسات، بیان مهارت ادبی و بیان ناتوانی و عجز سعدی از زبان خود، مهم ترین مؤلفه های خودانگیختگی سعدی در نقد خویشتن و عوامل انسانی و محیط بیرونی از علل دیگرانگیختگی وی در نقد خویش به شمار می آید.
۲.

بررسی خودسانسوری در آثار شاخص نظم و نثر دوره مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عصر مغول سانسور خودسانسوری متون نظم و نثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
خودسانسوری اقدامی است که طی آن نویسنده با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و به منظور خویشتن داری و مصلحت اندیشی، در اثر خویش دست به سانسور می زند. خودسانسوری در واقع، انگیزه کنشی است که علت اصلی آن، درجه های گوناگونی از ترس است. ترس و هراس شدیدی که در عصر مغول در میان مردم وجود داشت، سبب شد نویسندگان و شاعران، در خلق آثار خود، این شیوه را در پیش گیرند و به روش های گوناگون خودسانسوری کنند. در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، سعی بر این است که پدیده خودسانسوری در آثار شاخص منظوم و منثوم دوره مغول با تأکید بر نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی، کلیات سعدی و دیوان حافظ بررسی شود تا علل خودسانسوری در این دوره و شیوه های مورد استفاده خالقان این آثار در خودسانسوری، مشخّص گردد. حاصل پژوهش بیانگر این است که خودسانسوری یکی از شیوه ها ی غیرمستقیم در انتقاد از اوضاع جامعه عصر مغول است. نویسندگان و شاعران در بیشتر موارد در پوشش های پنهان کارانه به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود پرداختند و این کار را با در پیش گرفتن تصنع و پیچیده گویی، ابهام گویی و ادبیات سمبلیک (به کار بردن استعاره، تمثیل، نماد و کنایه) انجام دادند. همچنین شیوه رندی و تغییر ابیات از دیگر شیوه های خودسانسوری است که تنها در دیوان حافظ شیرازی دیده شده است.
۳.

جایگاه ساختار نحوی در پرداخت مضامین عرفانی در مثنوی (با تاکید بر نسخه مصور موزه هنر والترز در بالتیمور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار نحو بلاغت مثنوی معنوی سه دفتر اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
هدف در این تحقیق، بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی است که با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی به این نتایج دست یافته است: مولانا به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران، نقش برجسته ای در امر جمله سازی و واژه سازی دارد. گاه با ترکیب واژه بسیط با یک پسوند و پیشوند، گاه با ترکیب آن با یک واژه دیگر، گاه با ساخت واژه به تبعیت از ساخت واژه در زبان عربی و گاه با باستان گرایی و هنجارگریزی هنر خود را به رخ می کشد. عمده ساختارهای نحوی شعر مثنوی مولانا در زمینه نوآوری در کاربرد واژگان و نبود باستان گرایی است که با تغییرات نحوی، سبک علمی، ادبی و خطابی که در بلاغت به کار می رود؛ هویدا می شود و همچنین علم معانی، بیان و بدیع نیز آشکار می کند. مولانا در اشعار خود از دستور و نحو به حوزه کارکردهای بلیغ و فصیح روی آورده است و حال، مقام مخاطب و موضوع سبب شده است که اقسام کلام از ظاهر دستوری خود عدول کند و به کارکرد بلاغت جمله و کلام بیفزاید. همجنین مضامین عرفانی در قالب نگاره ها در نسخه مصور مثنوی معنوی نمود بارزی دارد.اهداف پژوهش:بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی.بررسی مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز.سؤالات پژوهش:ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی چگونه است؟مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز چگونه بازتاب یافته است؟
۴.

بررسی زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لحن حماسه سبک خراسانی قصیده فرخی سیستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۹
لحن عبارت از نگرش و احساس گوینده و مهم ترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است و در شناخت و فهم هر متنی، شناختن زبان و لحن آن نقش مهمی دارد. زبان و لحن حماسی برآیند انتخاب کلمات، ترکیبات، صورخیال، صنایع بدیع و انتخاب وزن متناسب با نوع حماسه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در ایجاد زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. فرخی سیستانی با بهره گیری از موسیقی درونی و بیرونی، گزینش واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از آرایه های سازگار با حماسه مانند مبالغه و اغراق و تشبیه و اشارات متعدد به نام پهلوانان و شخصیت های حماسی و اساطیری ایرانی، به قصاید خویش لحن و فضایی حماسی بخشیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شاعر ذهنی حماسی اندیش دارد و آن در صورخیال و واژگان و ترکیبات به کاررفته در قصایدش نمود یافته است و این نوع ذهنیت و تخیل با جامعه قرن پنجم و باورها و اندیشه های حاکم بر فرهنگ و ادب آن دوره در پیوند و البته متأثر از آن است.
۵.

بررسی تطبیقی ویژگی های اقلیمی در داستان های صادق چوبک و شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی رمان اقلیمی شیرزاد حسن صادق چوبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۲
ادبیات تطبیقی شاخه ای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونه های ادبی، سبک ها، دوره-ها و شخصیت های ادبی در یک زبان یا زبان های مختلف می پردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دوره ای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابه آیینه ای است که جلوه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را منعکس می کند. در این میان، ادبیات فارسی و ادبیات کُردی در عرصه ادبیات تطبیقی، همواره شاهد شباهت هایی با هم بوده اند. در زمینه ادبیات داستانی، در ایران و کُردستان عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان و رمان نویسان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات زادگاه و اقلیم خویش پرداخته اند، دو اثر «سنگ صبور» و «تنگسیر» از صادق چوبک، با دو اثر «زنی بر فراز مناره» و «ناتور درّه» از شیرزاد حسن که از معروف ترین آثار هر یک از دو نویسنده محسوب می شوند، برای بررسی و مقایسه، انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی شاخصه های ادبیات اقلیمی، همچون مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی در چهار رمان مذکور بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه فرهنگ و جغرافیا از بسامد بالاتری در آثار منتخب برخوردار است.
۶.

نگاهی به تمثیل و نماد در دو داستان «انتری که لوطی اش مرده بود» از صادق چوبک و «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی داستان تمثیلی صادق چوبک شیرزاد حسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۵
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصه هایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن به خوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگی های هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن به گونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به نقد می کشند. در برخی دوره های اجتماعی نویسندگان به دلیل استبداد و خفقان حاکم بر جامعه و ترس از مجازات حکومت به راحتی نمی توانند اندیشه های خود را بیان کنند از این رو متوسّل به قالب های سمبولیک می شوند و تمثیل یکی از این قالب های پرطرفدار است. در زمینه ادبیّات داستانی، در ایران و عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیّات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات جامعه خویش پرداخته اند، داستان «انتری که لوطیش مرده بود» از صادق چوبک، با داستان «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن برای بررسی و مقایسه انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به معنای لایه دوم داستان های تمثیلی مذکور پی برده شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجّه هر دو نویسنده، معطوف به عامّه مردم و توده فرودست جامعه است و هرکدام در پوشش یک داستان تمثیلی، روابط و مناسبات اجتماعی و سرنوشت انسان ها در جامعه ایران و عراق را در دوره های دیکتاتوری رضاشاه و صدام حسین بازگو کرده اند.
۷.

اتحاد دین و سیاست از نظرگاه روضه العقول (مرزبان نامه بزرگ ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روضه العقول دین و سلطنت فره ایزدی و ظل اللهی هیبت سلطانی خردورزی سلطانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۹۰
        مرزبان نامه یکی از مهم ترین آثاری است که در عهد سلاجقه روم در این سرزمین توسط مرزبان بن رستم بن شهریارنوشته شده است. این اثر که جزئی از آثار ارزنده زبان فارسی و طبری محسوب می شود، توسط محمد بن غازی مَلَطیَوی اصلاح و ترجمه شده و «روضه العقول» نامیده شده است. مضمون این کتاب دربردارنده داستان های نقل شده از زبان حیوانات، داستان های اخلاقی و آموزنده ایی می باشد که به شیوه فنی و ادبی خاصی حکایت شده اند. قهرمانان این داستان ها غالبا از جانوران و گیاهان و جمادات هستند که نقش سمبلیک شخصیت های داستان را بازی می کنند و گاهی نیز انسان ها در قالب و نماد اشخاص واقعی داستان گذارده شده اند. یکی از مفاهیمی که در این کتاب به آن اشاره شده است، اتحاد دین و سیاست است که در بردارنده مضمون باستانی نظریه الهی سلطنت می باشد. این پژوهش که به شیوه کتابخانه ایی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، به تبیین مضامین توصیفی سلطنت با چهار رویکرد؛ دین و سلطنت، فره ایزدی و ظل اللهی، هیبت سلطانی، خردورزی سلطانی در داستان های روضه العقول می پردازد. در نهایت، نتایج این مطالعه نشان دهنده این مطلب است که ملطیوی در روضه العقول با صراحت به لفظ پیوند دین و سلطنت اشاره نموده است، اما در جمع بندی کلی، این بُعد از ابعاد نظریه الهی سلطنت با کمترین فراوانی بسامد دیده می شود. بنابراین، از منظر ملطیوی، سیاست سلطان پیش از آنکه پیوند و ارتباط محکمی با دین داشته باشد، باید دارای خصلت های فره ایزدی و ظل اللهی، هیبت سلطانی، خردورزی سلطانی همراه باشد که موجب پایداری نظام و ایجاد مقبولیت بین همگان گردد.   اهداف پژوهش: تبیین فراوانی بسامد اتحاد دین و سیاست در داستان های روضه العقول بررسی ابعاد دیدگاه نظریه الهی سلطنت در داستان های روضه العقول   سوالات پژوهش: ابعاد نظریه الهی سلطنت در داستان های روضه العقول در قالب حکایات و روایات چگونه تبیین می شود؟ چه شواهدی دال بر اتحاد بین دین و سیاست در داستان های روضه العقول در بردارنده دیدگاه الهی سلطنت می باشد؟
۸.

دراسه تحلیلیه للتضاد الإیدیولوجی للبطل فی ترجمه مقامات الحریری حسب نموذج فورکیلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فورکیلاف التضاد الإیدیولوجی مقامات الحریری جلدی جلشاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
تسعی هذه المقاله لدراسه التضاد الإیدیولوجی للبطل(أبو زید السروجی) فی ترجمه «مقامات الحریری» وذلک طبقاً لنموذج فورکیلاف (1989- 1995) الثلاثی الأبعاد. فی هذا المضمار هناک خمسون مقامه تحتوی علی المجموعه الإحصائیه لهذا البحث؛ حیث یعتمد التضاد الإیدیولوجی للبطل، ضمن البنیه المنتظمه علی أساس التوصیف الظاهری للبطل، والخدع الکلامیه الخاصه به، والمضمون الکلامی، والأثر الخطابی والنتائج المتضاده؛ ورصد هذه النتائج التی تشیر إلی خطاب البطل الساحر- بواسطه مضمون الموعظه والإرشاد بحد ذاته من جهه والسعی لخداع وإغواء الآخرین من خلاله من جهه أخری للوصول إلی المراد(الإستجداء، والإفشاء، وتنویر عامه الناس) حیث إن مجموعه هذه الخصائص الخطابیه تُظهر البطل فی کل مقامه متناقضاً ومزدوجاً(نصف جید نصف سیء). ومن جهه أخری فإن المترجم من خلال تأصیل عناصر الهویه، والحکایات والتطبیع الإیدیولوجی والترجمه الإصطلاحیه ولفظ بلفظ، کان یسعی إلی إنتقال وإفشاء التضاد الإیدیولوجی للبطل فی إطار البُنی اللغویه- الإیدیولوجیه.
۹.

عناصر طبیعی و بصری در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیدل دهلوی فرهنگ عامه غزلیات کنایه مثل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۶۳۵
فرهنگ و ادبیّات عامه با اعتقادات و باورهای کهن جوامع بشری پیوندی دیرپا دارد؛ بنابراین، سرمایه عظیمی است که یادگار ذوق هنری و احوال و روحیات مردم روزگاران گذشته است و سندی استوار در اثبات هویت ملی و فرهنگی اقوام بشری  به شمار می رود. یکی از عناصر فرهنگ و ادب عامه، باورها و عقاید عامیانه است که از گذشته های بسیار دور تاکنون در فرهنگ اغلب ملل وجود داشته و هر قومی متناسب با فرهنگ و باورها و اعتقادات خویش به بررسی آن می پردازد. از جمله شاعرانی که در شبه قاره هند به بررسی این باورها و عقاید عامیانه پرداخته، بیدل دهلوی است. دیوان غزلیات بیدل این قابلیت را دارد که مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد؛ بنابراین در این جستار که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ایی انجام گرفته، نگارندگان بر آن هستند که به بررسی قلمرو این عقاید و باورهای جذاب و ابعاد و مصادیق عناصر ادب عامّه در دیوان بیدل بپردازند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که بیدل دهلوی با توانایی و مهارت های علمی، مذهبی و اجتماعی خود، عناصر فولکلوریک و عقاید عامه را در قالب صور خیال در غزلیاتش به کار بسته و در عین حالی که ریشه و بافت این صور بلاغی را از زبان مردم و فرهنگ مردم گرفته است و به سروده های خود در قالب آفرینش های بلاغی و هنرنمایی های ادبی، رنگ و صبغه باورمند بخشیده است و تا حدّی که ادب عامه را مورد قبول محققان قرار می دهد تا بتوان از آن خاستگاه های فکری شاعر را بازشناخت. اهداف تحقیق: 1-    بررسی عناصر طبیعی و بصری در غزلیات بیدل دهلوی. 2-    بررسی عقاید و باورهای عامیانه در قالب صور خیال در غزلیات بیدل دهلوی.   سؤالات تحقیق: 1-    عتاصر طبیعی و بصری چگونه در غزلیات بیدل دهلوی انعکاس یافته است؟ 2-    عقاید و باورهای عامیانه و ابعاد و مصادیق عناصر ادب عامه در دیوان بیدل دهلوی چگونه بیان شده است؟
۱۰.

بررسی جایگاه زن در آثار سیمین دانشور، فرشته مولوی و راضیه تجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان