بررسی نظریه کنش ارتباطی هابرماس و دلالت های آن در آموزش عالی و دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
121 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، شناسایی مؤلفه های سازنده نظریه کنش ارتباطی هابرماس و دلالت های آن در آموزش عالی است. پژوهش به روش کیفی و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر آراء و اندیشه های یورگن هابرماس در نظریه کنش ارتباطی انجام شده است. با توجه به وجود مشکلاتی همچون ضعف در برقراری ارتباط صحیح، عدم برخورد منطقی با مسائل و دست نیافتن به توافق فکری میان کنشگران دانشگاهی در کشور ما، پرداختن به آن دسته از ابعاد اندیشه های هابرماس که با فلسفه و فرهنگ بومی در کشور ما هماهنگی دارد، می تواند کارساز باشد. در مراحل انجام پژوهش، ابتدا مؤلفه های اصلی نظریه کنش ارتباطی هابرماس شناسایی شد. سپس دلالت های این نظریه در آموزش عالی ایران تحلیل و استنباط گردید. نتایج نشان می دهد نظریه کنش ارتباطی هابرماس بر مؤلفه های اساسی حوزه عمومی، زیست جهان، نظام (سیستم)، کنش ارتباطی و کنش عقلانی استوار است. مؤلفه های یادشده دلالت هایی را برای آموزش عالی به همراه دارد که حائز اهمیت است. مهم ترین دلالت ها عبارت اند از: حرکت به سمت عرصه عمومی علم، همگرا ساختن رشته های علوم طبیعی و انسانی، توجه به ماهیت رویکرد میان رشته ای در علوم انسانی، مشارکت همه جانبه اجتماعات علمی در سیاست گذاری ها، خط مشی ها و ارزیابی ها، نیاز به آموزش تفکر خلاق و تفکر انتقادی در دانشگاه ها، ضرورت بازنگری در روش های تدریس و یادگیری، نیاز به برپایی کرسی های آزاداندیشی و ضرورت توجه به مقوله تربیت شهروند جهانی. کاربست موارد یاد شده می تواند زمینه ساز تحولات و تغییرات مناسب در روابط کنشگران در آموزش عالی و دانشگاه باشد.