سوسن جبری

سوسن جبری

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

غیبت آرش کمانگیر در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی آرش کمانگیر خداینامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
به نظر اغلب پژوهشگران، داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری و دیگر خداینامه¬ها نبوده است ، اما گروهی بر این باورند که این داستان در منابع شاهنامه وجود داشته، اما فردوسی آن را حذف کرده است. یافته¬ها نشان می¬دهند که ادعای وجود داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری قطعیت ندارد. در متون پهلوی موجود نیز، جز یک اشاره چیزی از داستان آرش نیامده است. بررسی¬های ما نشان می دهد که داستان آرش اساساً نباید در خداینامه¬ها آمده باشد. آرش کمانگیر می¬تواند از زمره مردان مقدس در آیین پارتی یا قهرمان مردمی یا یادگاری از یک آیین کهن پیش از زرتشتی باشد. بنابراین آرش، با همه شهرتش در میان مردم، در خداینامه¬های ساسانیان، با توجه به دشمنی آنان با اشکانیان جایی ندارد. از طرفی، آرش کمانگیر جنگاوری است از سپاه منوچهر و به هیچ وجه در زمره شاهان یا پهلوان- شاهان قرار نمی¬گیرد و روایت پهلوانی او در خداینامه¬ها و پس از آن شاهنامه فردوسی جایی ندارد.
۲.

پیوند عناصر جادویی و انگاره های کهن الگویی در قصه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قهرمان سایه پیرخرد قصه های ایرانی عناصر جادویی انگاره های کهن الگویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
تعداد بازدید : ۲۵۰۸ تعداد دانلود : ۸۵۲
قصه های عامه یکی از محبوب ترین انواع ادب شفاهی و بستری مناسب برای مطالعه فرهنگ هر ملت است. این قصه ها دربردارنده عناصر جادویی است که از گذشته های دور، جزئی از باورهای رایج در میان مردم بوده است. عناصر جادویی قصه ها را می توان به سه گروه شخصیت های دارنده قدرت جادویی، اشیای دارنده قدرت جادویی و کلام جادویی تقسیم کرد. ترتیب بسامد و فراوانی این عناصر در قصه ها عبارت اند از: اشیای برساخته بشر، عناصر طبیعت، جادوگران، اشیای خیالی، موجودات خیالی، کلام جادویی، موجودات پیکرگردان، حیوانات جادوگر و شیطان. یافته ها نشان می دهند که عناصر جادویی در 89% جامعه آماری، در قصه های دربردارنده کهن الگوی سفر دیده می شوند. عناصر جادویی در روساخت قصه ها، در تحلیل عمیق تر خود با خویشکاری های انگاره های کهن الگویی در ژرف ساخت قصه در پیوند هستند. کارکرد دوگانه دارندگان قدرت جادویی سبب شده است عناصر جادویی دارای خویشکاری دوگانه کهن الگویی، رهایی بخش و خطرناک باشند که جادوی سفید و جادوی سیاه نام گرفته است. بدین سبب در قصه ها انگاره کهن الگویی سایه با خویشکاری خطرناک و جادوی سیاه، نقش درگیرکردن قهرمان با چالش ها را به عهده دارد و انگاره کهن الگویی پیرخرد با خویشکاری یاری گری و جادوی سفید، نقش رهانندگی قهرمان از چالش ها را به عهده گرفته است.
۳.

نقش روابط مفهومی در توسعه و دگرگونی معنایی نشانه ها ی زبانی (مطالعه موردی نیاز در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر حافظ روابط مفهومی نشانه زبانی دگرگونی معنایی توسعه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۵ تعداد دانلود : ۶۷۶
آفرینندگان متون ادبی برای بیان نگرش خود به پدیده ها، گاه معانی برخی نشانه ها را گسترش می-دهند تا آنجا که گاه این معانی را دگرگون می کنند. این نشانه ها واژگان کلیدی هستند که دسترسی به معانی آن ها دشوار به نظر می رسد. امروزه معناشناسی و روابط مفهومی میان واژگان و جملات، می تواند امکان تحلیل عینی روند گسترش یا دگرگونی معنایی نشانه ها را فراهم کند و با بررسی روابط مفهومی نشانه ها، به نگرش آفرینندگان این متون نیز دست بیابد. در میان روابط مفهومی تضاد معنایی و شمول معنایی میان واژگان و از میان روابط مفهومی میان جملات، تضمن معنایی از کارآیی ویژه ای در تحلیلِ معنای نشانه های زبانی در متن برخوردارند. برای بیان نقش روابط مفهومی درگسترش و دگرگونی معنایی نشانه های زبانی، «نیاز» در شعر حافظ برگزیده شد. یافته ها نشان می دهند؛ روابط مفهومی میان واژگان و میان جملات، پیوندهای معنایی میان؛ «زهد» و« عُجب»، «خودبینی»، «کبر»، «فریبکاری» و «ریا»، معنای «زهد» را گسترش داده چنانکه با «ریا» شمول معنایی پیدا کرده و ترکیب «زهد ریا» را پدید آورده است. معانی بافتی کلید واژگان؛ «زهد» و «ریا» و «نیاز» نشانگر آن است که حافظ در کنار روند آسیب شناسی اجتماعی و فردی «زهد»، پیوندهای پیچیده ای از دلالت ها و ارجاعات معانی ضمنی مبتنی بر تقابل میان «نیاز» و «زهد» آفریده که معنای نشانه ی «نیاز» را گسترش داده است و با پیوند و همپوشانی معنایی « نیاز» با اصطلاح «فقر عرفانی» مفهوم «زهد حافظانه» را در آن گنجانده است. بنابراین روابط مفهومی علاوه بر توان دستیابی بر نگرش شاعر، زمینه ی شناخت معانی گوناگون واژگان کلیدی متن را نیز فراهم می کند.
۴.

طبقه بندی ساختاری گونه های شعر کوتاه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فرم شعر معاصر ژانر شعر کوتاه گونه ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۳ تعداد دانلود : ۸۸۳
کوتاه سرایی از جریان های مهم ادبی دنیای معاصر است. این جریان در غرب، تحت تأثیر هایکوی ژاپنی و جنبش کمینه گرایی شکل گرفت و به عنوان ژانر ادبی هایکوسرایی شهرت یافت، اما در شعر فارسی با پیشینه ای کهن و متفاوت، محدود به یک ساختار و گونه نیست و گونه های فراوانی را در بر می گیرد. در ادبیات ما پیشینه مکتوب و موجود کوتاه سرایی به گاهان می رسد، که هر بند آن برای خود ساختاری کامل و مستقل دارد. از مانویان و دوره ساسانیان و سده های نخستین هجری نیز شواهدی از کوتاه سرایی باقی مانده است. به سبب همین پیشینه و گستردگی کوتاه سرایی، در توصیف و تعریف و طبقه بندی گونه های آن سازگاری دیده نمی شود. در این پژوهش دیدگاه های گوناگون درباره شعر کوتاه بررسی می شود. سپس با توجه به ویژگی ها و پیشینه، این طبقه بندی برای گونه های مختلف کوتاه سرایی پیشنهاد می شود: گروه نخست: گونه هایی با برخورداری از پیشینه سنتی چون: مفرد، دوبیتی، رباعی و قطعه کوتاه. گروه دوم: گونه های نو و بدون پیشینه چون؛ نوخسروانی و سه گانی. گروه سوم: فرم های آزاد چون: طرح، فرانو.
۵.

اشکال، ساختار و کارکرد تمثیل درتفسیرعرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمثیل اسلوب معادله زبان عرفانی تمثیل رمزگشوده تمثیل تصویر معنا کارکردهای زبانی تمثیل روایی تمثیل حکایت زبان تفسیری زبان دینی تفسیر میبدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۲۰۰۲ تعداد دانلود : ۸۸۷
امروزه، شناختن توان تمثیل در بیان روشن و زیبای اندیشه های پیچیده یک نیاز فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناخت تمثیلهای میبدی و کارکردهای شکلهای مختلف تمثیل در بخش تفسیر عرفانی، کشف الاسرار می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انواع تمثیل در این اثر درخشان نثر عرفانی کاربرد چشمگیری دارند و بر اساس نیاز به بیان روشن و رسای تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی و ماهیت تفسیری متن به کار رفته اند. در این متن علاوه بر شکلهایی چون اسلوب معادله و حکایت، شکلهای دیگری چون، تمثیل «تصویرمعنا»، «روایت حکایت»، تمثیل «اندیشه» و تمثیل «رمزگشوده» نیز به کار گرفته شده اند. کاربرد شکلهای گوناگون تمثیل نیاز زبانی عارف مفسر را در بیان رسا و زیبای معنای مورد نظر او را برآورده ساخته است. ویژگیها و کارکرد این گونه تمثیلها در این شاهکار عظیم نثر عرفانی، یکی از رازهای زیبایی و تاثیر زبان میبدی بر خواننده است.
۶.

حماسه نو در شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تحول شعر نو حماسه فردوسی احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
تعداد بازدید : ۱۷۳۷ تعداد دانلود : ۸۸۴
شعر نو حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. احمد شاملو درخشان ترین چهرة این جریان است که ویژگی های حماسی شعرش چشمگیرتر از دیگرشاعران معاصراست. در این پژوهش برای توصیف دگرگونی حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ویژگی های حماسی شعر شاملو به عنوان نمونه ای از حماسة نو، به دو دسته تقسیم شده است: ویژگی های محتوایی (بینش آرمانی، نگرش اومانیستی، عاطفة جمعی، شکل روایی، اسطوره پردازی، عنصر پهلوانی، درونمایه جدال خیر و شر) و ویژگی های زبانی (گزینش واژگان و ترکیبات متناسب با درونمایة حماسی، کهنگی ترکیبات و ساختارهای نحوی، تصاویر اسطوره ای، تصاویر جنگ افزارها، فضاسازی های حماسی، ایجاز، اغراق، تضاد، تناسب، موسیقی با شکوه حماسی). در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که شاملو با حفظ ماهیت خاص شعر خود، شعر حماسی سروده و ویژگی های شعر حماسی او می توانند شاخصه های مهمی در شناخت شعر نو حماسی باشند
۷.

غیبت آرش کمانگیر در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی آرش کمانگیر خداینامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۲
به نظر اغلب پژوهشگران، داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری و دیگر خداینامه¬ها نبوده است ، اما گروهی بر این باورند که این داستان در منابع شاهنامه وجود داشته، اما فردوسی آن را حذف کرده است. یافته¬ها نشان می¬دهند که ادعای وجود داستان آرش در شاهنامه ابومنصوری قطعیت ندارد. در متون پهلوی موجود نیز، جز یک اشاره چیزی از داستان آرش نیامده است. بررسی¬های ما نشان می دهد که داستان آرش اساساً نباید در خداینامه¬ها آمده باشد. آرش کمانگیر می¬تواند از زمره مردان مقدس در آیین پارتی یا قهرمان مردمی یا یادگاری از یک آیین کهن پیش از زرتشتی باشد. بنابراین آرش، با همه شهرتش در میان مردم، در خداینامه¬های ساسانیان، با توجه به دشمنی آنان با اشکانیان جایی ندارد. از طرفی، آرش کمانگیر جنگاوری است از سپاه منوچهر و به هیچ وجه در زمره شاهان یا پهلوان- شاهان قرار نمی¬گیرد و روایت پهلوانی او در خداینامه¬ها و پس از آن شاهنامه فردوسی جایی ندارد.
۸.

استعاره در زبان عرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره نثر عرفانی کشف الاسرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۵۳۴
استعاره تا کنون بیشتر در شعر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که استعاره در نثر عرفانی ابوالفضل رشیدالدین میبدی چه کارکردهایی دارد؟ برای یافتن پاسخ، کاربردهای استعاره را در متن نوبت سوم ده جلد تفسیر کشف الاسرار، بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که جهان عرفانی کشف الاسرار از استعاره ساخته شده و تنها راه ورود به این جهان، ادراک استعاره است. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه میبدی از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق وگاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. خلق زیبایی در سخن نیز نتیجه بدیهی استعاری بودن زبان است. بنا بریافته ها کارکردهای استعاره به دو حیطه شناختی و زیبایی آفرینی تقسیم شده است. کارکردهای شناختی استعاره در این متن عبارتند از: تجسم مفاهیم انتزاعی، قابل شناخت ساختن مفاهیم و پدیده های ناشناخته ،خلق معنا یا شبه معنا، روشنگری مفاهیم و اندیشه ها ، جاندار نمایاندن مفاهیم و پدیده ها، اقناع مخاطب، بیان عواطف عرفانی و توصیف. کارکردهای زیبایی آفرین استعاره نیز عبارتند از: خیال انگیزی، تناسبات تصویری، فشردگی معنا در کلام (ایجاز)، پویایی تصاویر، ابهام، تفسیرپذیری.
۹.

کارکردهای زیبایی شناسی پیش آیی فعل در غزل سعدی

کلید واژه ها: نقد ساختار نحوی غزل سعدی کارکردهای زیبایی شناسی پیش آیی فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۷۹۷
ساختارهای نحوی به نوعی منعکس کننده ادراک و دریافت ما از واقعیت های بیرونی و درونی و بیان کننده مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیده ها ایجاد می کند. شکل گیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملاً غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاهانه با استفاده از الگوهای نحوی، اندیشه و عاطفه خود را زیباتر و رساتر بیان می کند. یکی از این الگوها آن است که فعل بر برخی ارکان جمله پیشی می گیرد. موضوع مقاله حاضر بررسی کارکردهای این نوع ساخت نحوی در غزل سعدی است. نقد و تحلیل متن شاهکارها از این بُعد، می تواند زمینه ساز خلاقیت های ادبی شود. کارکردهای این گونه از آشنایی زدایی نحوی عبارت است از: کارکردهای ساختاری چون خلق موسیقی قوی تر، حفظ حس کوتاهی جمله، گسترش پذیری، استقلال رکن در عین داشتن پیوند های نحوی و تکمیل معنا و انسجام ساختاری و کارکردهای معنایی چون افزایش معنا؛ تاکید، بزرگ نمایی و کوچک نمایی، بیان کلیت و تعمیم معنا، بیان کلی زمان و مکان، خلق ایجاز، توان تفسیرپذیری، تعلیق و انتظار، برجستگی توصیفات، حرکت و پویایی، انگیزش عاطفی، خیال انگیزی، ایجاد لذت و انسجام معنایی. بنابراین پیش آیی فعل، یکی از اسرار زیبایی غزل سعدی است که در کنار دیگر شگردهای زبانی به شیوه ای حیرت انگیز، خواننده را در اندیشه و عاطفه شاعر سهیم می گرداند.
۱۰.

حکایت و جهان بینی صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تذکره الاولیا حکایت روایت اسرارالتوحید کشف المحجوب طبقات الصوفیه صوفیه کشف الاسرار جهان بینی صوفیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۵ تعداد دانلود : ۷۵۳
موضوع این پژوهش بررسی نقش حکایت پردازی در پدید آمدن، شکل گیری، تکامل و گسترش اندیشه صوفیانه از قرن پنجم تا هفتم هجری است. بررسی این موضوع، با کشف المحجوب یکی از قدیم ترین متون فارسی که حکایات صوفیه در آن مشاهده می شود، آغاز گردیده و سپس در اسرارالتوحید، طبقات الصوفیه، کشف الاسرار و تذکره الاولیاء، این بررسی ها دنبال شده است. بر اساس یافته های این پژوهش در روند ظهور، رشد و کمال اندیشه صوفیانه، حکایت پردازی ابتدا سبب هستی بخشی زبانی به ادراکات شهودی، مفهوم سازی و طبقه بندی مفاهیم می شود و از آن پس ابزار انتقال اندیشه، جذب اندیشه های هم خوان، انتشار دانستگی ها، خلق تحول، شکل دهنده ی نظام اندیشه و در نهایت پاسدار اندیشه صوفیه، در قالب حکایت می گردد.
۱۲.

تردیدهای بنیادین در معیارهای شناخت کنایه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کنایه ملازم معنا گزاره کنایی تصویری گزاره کنایی خیالی گزاره کنایی شعری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۶۳۰
در کتاب های بلاغت برای شناخت کنایه پنج معیار ارائه شده است. موضوع این پژوهش بررسی درستی و کارآیی معیارهای چهارم و پنجم است که در شناخت و تعریف کنایه ابهام و آشفتگی آفریده اند و موجب ناسازگاری تعاریف کنایه با ماهیت کنایات شده اند. درباره درستی و کارآیی معیار چهارم باید گفت کنایه در واژه و ترکیب شکل نمی گیرد؛ زیرا دربردارنده تصویر مرکبی است که به ضرورت در گزاره کنایی شکل می گیرد و از معنای اولیه دارای مصداقی بیرونی یا مصداقی خیالی برخوردار می شود و سپس زمینه تداعی لازم معنا را فراهم می کند؛ درنتیجه، ازآنجاکه کنایه در جمله شکل می گیرد، باید آن را گزاره کنایی گفت. درباره درستی و کارآیی معیار پنجم باید گفت معنای حقیقی همه گزاره های کنایی، بنابر ماهیت شیوه های تصویرسازی زبانی، همیشه در واقعیت بیرونی تحقق یافتنی نیستند و همیشه مصداق بیرونی و عینی ندارند. بنابراین معنای اولیه کنایه گاه مصداق بیرونی و گاه مصداق خیالی دارد. درهرحال، این معنای اولیه، فراخواننده مدلول های معنایی هم نشین خود است و گذر به ملازم معنا را ممکن می کند. بنابراین برمبنای ماهیت معنای اولیه، گزاره های کنایی را می توان به سه گروه تقسیم کرد: گروه اول، گزاره های کنایی تصویری که معنای اولیه و لازم معنایشان قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی را دارد و لازم معنایشان بر معنایی دارای مصداق عینی دلالت می کند؛ گروه دوم، گزاره های کنایی خیالی که معنای اولیه شان مصداق خیالی دارد و لازم معنایشان بر مفهومی انتزاعی دلالت می کند؛ گروه سوم، گزاره های کنایی شعری که دارای صورخیال مجاز، تشبیه و استعاره هستند و معنای اولیه شان پس از کشف مجازها و استعارات ممکن است قابلیت تحقق در واقعیت بیرونی یا تحقق در خیال را داشته باشد و لازم معنایشان نیز ممکن است بر مصداقی عینی یا مفهومی انتزاعی دلالت کند.
۱۵.

درآم دی بر آسیب شناسی شعر معاصر در ح وزة معنایی زبان (با نگاهی نقدی- تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی شعر معاصر ایران نقد تطبیقی شعر معاصر عراق حوزة معنایی زبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۲۱۸ تعداد دانلود : ۷۲۳
نوآوری های قابل تأمّل در صوّر خیال و تلاش در خلق تصاویر و ترکیبات تازه در شعر امروز، زبان را از یکنواختی، خارج کرده و به آن حیاتی دوباره بخشیده است. شاعران معاصر با شخصی سازیِ عواطف در دو محور همنشینی و جانشینی و عدول آگاهانه از خودکاریِ زبان، اص ولِ قراردادی را پس می زنند تا کلام خویش را برجسته کنند. در این رهگذر، شاعران ایران و عراق با توجّه به قرابت های خاصّ فکری و فرهنگی، و تحت تأثیر عوامل مختلف زندگی امروزین، در جست و جوی آفرینش تصاویر تازه بوده اند و با تخطّی از قواعد معنایی زبان، در مسیر درک مخاطبان، درنگ های عامدانه ایجاد کرده اند. نکته حائز اهمیّت در این زمینه آن است که اگرچه بهره برداری شاعران این دو سرزمین از شگردهایِ نوینِ تصویرپردازی، اغلب به زبان آنان جلوه ای بدیع بخشیده؛ امّا هرگاه که با ضعف و نارسایی همراه بوده، ناهمواری هایی را در سروده هایشان به وجود آورده است. از این منظر، مبنای کار نگارندگان در این پژوهش، پاسخ به این پرسش است: عواملی که به شکل مشترک در حوزة معنایی زبان، شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر نشان داده، کدام است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که «افراط در چینش جدولی واژگان و برهم زدن بی رویّة نظام خانوادگی کلمات»، «اتکا بر کاربردهای کلیشه ای زبان»، «جمود ذهنی در موقعیت های آرکائیک» و... از جمله عواملی به شمار می رود که در حوزة معنایی زبان، قلمرو زیباشناسی شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر کرده است؛ بدین معنی که دست اندازی شاعران در ساحت معنایی زبان، همواره با توفیق و زیبایی همراه نبوده و هر گاه که فرایند خلاقیّت در آن کمتر بوده، بر آن نقدهایی وارد است.
۱۶.

جستجوی پیشینه روایت پردازی در متن تاریخ بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت روایت نثر فارسی تاریخ بلعمی عناصر داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۰۵
امروزه دست یابی به شناختی از پیشینه و ماهیت سنت های روایت پردازی در زبان فارسی ضرورت دارد. در باره ماهیت روایت پردازی در متون روایی کهن فارسی تا کنون بررسی هایی انجام شده است که نتایجی خوبی دربرداشته و تا حدودی به شناخت برخی ویژگی های عام انواع قالب های کهن روایت کمک کرده است. در ادامه این تلاش ها به بررسی ماهیت عناصر داستانی در کهن ترین متن به جای مانده دارای حکایت یعنی حکایات بخش اول تاریخ بلعمی پرداخته شده است. شیوه پژوهش چنین بود که بر اساس عناصری که در نقد ادبی امروز تشکیل دهنده داستان و اجزای اصلی آن به شمار می آیند به بررسی حکایات و چگونگی به کارگیری عناصر داستانی در آن ها پرداخته شد تا بتوان با تکیه بر دستاوردهای آن ماهیت داستان پردازی در این متن را توصیف کرد. ویژگی های عناصر داستانی در حکایات تاریخ بلعمی که آغاز تألیف آن (352 هجری قمری) است، نشان می دهد که روایت پردازی در آغاز رواج زبان فارسی دری و قرون اولیه دارای ساختار و عناصر روایی پخته ای است. پختگی ساختاری حکایات تاریخ بلعمی با توجه به ماهیت ترجمه ای متن نشانگر آن است که این شیوه حکایت پردازی باید میراث تجربه هایی باشد که از پیشینیان بلعمی بر جای مانده بوده است. بنابراین ریشه های شکل گیری سنت های حکایت پردازی را باید در متون کهن تر از قرن چهارم هجری جستجو کرد.
۱۷.

تحلیل نشانه شناختی داستان بهرام گور با زن پالیزبان («زن پالیزبان»ِ شاهنامه در خانه «خُره نما»یِ مرزبان نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی اسطوره شاهنامه مرزبان نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۶۴۵
اسطوره گونه ای از زبان است که می توان آن را نشانه شناسی کرد. در این شیوه، می توان اسطوره را نظام نشانه شناسیک ثانویه ای دانست که پس از نشانه شناسی اولیه، در مرحله دوم، معنا یا نشانه پیشین نیز نشانه شناسی می شود و از این طریق می توان به مفهوم نهفته اسطوره دست یافت. مفهوم اسطوره که کاملاً دریافتنی نیست، ممکن است از آیین ها، رسوم و رفتارهای پنهان قومی که داستان در آن به وجود آمده است، نشانه هایی داشته باشد. از سوی دیگر می توان مفهوم مبهم اسطوره را با کمک روایت های دگرگون هر اسطوره، ملموس کرد. با استفاده از همین شیوه کوشیده ایم ضمن تطبیق داستان «بهرام گور با زن پالیزبان» از شاهنامه با حکایت «خُره نما با بهرام» از مرزبان نامه ، نشان دهیم که این دو داستان صورت هایی متفاوت از داستانی واحدند که به دلیل تحولات فرهنگی به دو شکل روایت شده اند. با تحلیل نشانه شناختی این دو روایت، مشخص شد که این داستان ضمن برخورداری از ساختار منسجم روایی و براعت استهلال به جا که در اختیار مضمون کلیِ «برخاستن برکت به دلیل ستم پادشاه» قرار دارد، دربردارنده نکته مهمی درباره بهرام گور است که می تواند رهاورد تربیتِ متفاوتِ او باشد.
۱۸.

تأثیر گسترش ساختاری جمله بر ماهیت معنا در نثر صوفیانه میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کشف الاسرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی نثر صوفیانه جمله مرکب معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۶۶۷
بخشی از تأثیرگذاری عمیق نثرصوفیانه میبدی به خلاقیت های ساختاری بازمی گردد. این پژوهش به بررسی جملات مرکب پرداخته تا تأثیر گسترش ساختار را بر ماهیت معنا نشان دهد. ضرورت و اهمیت این پژوهش در شناخت بیشتر بُعد انعطاف پذیری ساختاری زبان فارسی است. حوزه پژوهش، بخش تفسیر عرفانی مجلدات دهگانه کشف الاسرار و عده الابرار است که به روش سیستماتیک نمونه برداری شده اند تا به این پرسش پاسخ دهندکه؛ گسترش ساختاری جملات مرکب چه تأثیری بر ماهیت معنایی شان دارد؟ یافته ها نشان می دهند؛ در نثر صوفیانه میبدی، با چندگونه پیوند ساختاری و شکل گیری معنا روبرو هستیم. نخست؛ پیوند خطی اجزای ساختار و معنا در جملات مستقل همپایه. دوم؛ پیوند تودرتوی میان ساختار و معانی جملات ناهمپایه. سوم؛ پیوند تلفیقی(خطی و تودرتوی) میان اجزای ساختار و معنا در جملات خوشه ای (مرکبِ کامل) با بیشترین نمونه. چنانکه شواهد نشان می دهند؛ در آغاز یک ساختار نحوی مرکب، جمله ساده مستقلی آمده و در زنجیره جملات پس از آن، در هر جمله، بخشی از معانی جمله یا جملات پیشین به شیوه های مختلف گنجانده شده است. ازاین روی؛ هر جمله درعین برخورداری از استقلال با سهیم شدن در جزیی از معنای جملات پیش از خود از افزایش معنا نیز برخوردار گردیده است. علاوه بر افزایش معنا، روند هم افزایی معانی در زنجیره جملات و پیوندهای تودرتوی معنا و ساختار به معنای نهایی جمله مرکبِ کامل عمق بخشیده است. بدین گونه؛ میبدی توانسته با بیان ِروشنِ معانیِ پیچیده، تأثیری ماندگار براندیشه خواننده اش بگذارد. از زیبایی آفرینی که بگذریم، تعلیق معنا، افزایش معنا، هم افزایی معنا و عمق بخشیدن به معنا را از جمله تأثیرات پنهان گسترش ساختاری بر ماهیت معنا دانست.
۱۹.

«حُسن و دل» خوانش صوفیانه «خسرو و شیرین»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۸ تعداد دانلود : ۵۵۱
وجود هشت نظیره و پنج ترجمه از حُسن و دل، به زبان های مختلف از جمله انگلیسی و آلمانی، نشان دهنده توجه دیگر ملل به این منظومه عاشقانه صوفیانه فارسی و اهمیت آن است. پژوهشگران بسیاری به دنبال یافتن سرچشمه های تأثیرگذار بر خلق این اثر بوده اند و منابعی را نیز برشمرده اند، اما تا کنون به تقلید سیبک نیشابوری از منظومه خسرو و شیرین نظامی؛ یعنی مهم ترین سرچشمه این اثر پی نبرده اند. پنهان ماندن شباهت های این دو منظومه، به سبب درآمیختن خلّاقانه قصه رمزی صوفیانه، افسانه عامیانه و داستان عاشقانه، با تغییر نام شخصیت های داستانی به مفاهیم انتزاعی است که در متن «حُسن و دل»، دولایه معنای اولیه و معنای تأویلی را پدید آورده است. حاصل این آمیزش، آفرینش خوانشی صوفیانه و تأویلی از خسرو و شیرین به نام حُسن و دل گردیده که در سطح معنای اولیه خود، داستانی عاشقانه است و شباهت های بسیاری با «خسرو و شیرین» نظامی دارد. در سطح تأویلی نیز منظومه ای عرفانی است که شرح سلوک و دستیابی به معرفت و جاودانگی را روایت می کند. موضوع این پژوهش بررسی شباهت های خسرو و شیرین و «حُسن و دل» با مقایسه متن دو منظومه به شیوه متن پژوهی است. یافته ها نشان می دهند که عشق دو دلداه موضوع مشترک دو منظومه است. ساختار و فصل بندی دو منظومه شباهت های بسیاری دارند. در طرح دو منظومه علل و انگیزه های مشابه در رخداد حوادث دیده می-شود. همچنین بیش از نیمی از شخصیت های دو منظومه، نظیر هم و دارای ویژگی های شخصیتی مشترک هستند. حوادث مشابه در دو منظومه، بسیار چشمگیراست. بسیاری از مکان ها نیز نظیر یکدیگرند. در محتوی گفتگوها هم، شباهت های بسیاری دیده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد، مهم ترین سرچشمه حسن و دل خسرو و شیرین است و سیبک نیشابوری، در سرودن داستان عاشقانه از جمله مقلدان نظامی به شمار می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان