حسین ایمانیان

حسین ایمانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

پیوند متون عرفانی با رئالیسم جادویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان رئالیسم جادویی کرامات تخیل واقعیت فراواقعیت تذکره های عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 744 تعداد دانلود : 812
رئالیسم جادویی به عنوان سبکی نوین در داستان نویسی، در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد. اگرچه زادگاه این سبک آمریکای لاتین است و نویسندگان این منطقه با آثار داستانی خود، عامل جهانی شدن آن شده، و با نوشته های تحلیلی و انتقادی خود اصول و مؤلفه ها و قواعد این سبک را تئوریزه کرده اند، به گمان برخی اندیشمندان حوزه ادبیات، شیوه یاد شده تنها ویژه این منطقه از جهان نیست و اساساً ریشه های نخست آن را می توان در ادبیات خاور زمین و به ویژه در متون عرفانی جست وجو کرد. تخیل که یکی از مؤلفه های اساسی رئالیسم جادویی است، باعث گُسست علّی و معلولی در روایت داستان می شود. این تخیل که ریشه در افسانه ها، اسطوره ها، باورها، حکایات و قصه های مردمی و بومی دارد، در سرتاسر داستان ریشه می دواند. متون عرفانی و به طور مشخص، تذکره های عرفانی که شرح حالی از عارفان و بزرگان و سالکان طریقت است، در اساس، قالبی داستانی و خیالی دارند که رویدادهای شگفت انگیز و خارق عادت را در بستری واقع گرایانه ارائه می دهند. این شیوه، بسیار شبیه گونه روایی موجود در متون رئالیسم جادویی است. نگارندگان این جستار، پس از ارائه تعاریف و ویژگی هایی از رئالیسم جادویی، به جست و جوی ریشه های آن در ادبیات خاور زمین به ویژه متون عرفانی(تذکره ها) پرداخته و در پایان، نمونه هایی از نقاط مشترک میان این دو مکتب با سبک را یاد کرده اند. مهم ترین نقطه های پیوند مشترک متون عرفانی و رئالیسم جادویی را می توان در شکستن مرز میان واقعیت و فرا واقعیت و اتحاد این دو، اجتماع نقیضین، کنش های کرامت آمیز و رفتار های شگفت و خارق العاده شخصیت های حاضر در حکایت ها، شناخت حقیقت از راه تخیل و... دانست.
۲.

دریچه ای بر نقد اجتماعی در قرآن (جامعه جاهلی و بخشش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن بخشش نقد اجتماعی نقد قرآنی و انسانی جامعه جاهلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 938
نگاهی گذرا به قرآن کریم به نیکی روشن می سازد که برخی از آیاتش در نقد جامعه جاهلی همزمان با آن نازل شده است؛ نقدی که از کاستی ها و عیوب نقد انسانی پاک است. در قرآن کریم انواع متعددی از نقد - چون نقد اجتماعی، ادبی، تاریخی و روان شناسـانه - دیده می شود و این به ما امکان می دهد که قرآن را اولین کتاب مسلمانان بنامیم. گرچه اسامی بسیاری از انواع نقدهای یاد شده، جدید و نو ظهوراند به راستی ریشه بیشتر آن ها در قرآن وجود دارد. جستار پیش رو نگاهی کوتاه است بر مهمترین ویژگی های نقد اجتماعی در قرآن و تفاوت های آن با نقدِ از نوع انسانی و نیز بیان شیوه های مختلف قرآن در بررسی رفتار های جامعه جاهلی و اسلامیِ آن زمان. از این رهگذر به بررسی موضوع کرم و بخشش نزد عرب جاهلی می پردازد و به این نتیجه می رسد که ظاهراً صفت بخشندگی آن هـا به آن اندازه که زبانزد گشته نیست و در نسبت دادن آن به اعراب پیش از اسلام تا حد زیادی غلو شده است. دلایل نگارندگان بر این مدعا نوشته های برخی مورخان، نهج البلاغه، اندیشه و رفتار گروه صعالیک و از همه مهمتر استناد به آیات قرآن کریم است. به این معنا که بر خلاف شعر جاهلی که معمولاً اعراب را بسیار بخشنده معرفی می کند، تاکید قرآن بر لزوم انفاق، به شیوه موازنه معکوس نوعی تناقض را برای خواننده معاصر آشکار می کند.
۳.

أبّان بن عبدالحمید لاحقی و باز آفرینی نوشته های پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کلیله و دمنه نوشته های پهلوی أبان بن عبدالحمید لاحقی ترجمه منظوم شعوبی گری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه تاریخ ادبیات ایران
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات ایرانی پیش از اسلام پهلوی
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 692
ازآنجاکه در دوره عباسی زبان و فرهنگ ایرانی اندکی از هویت ازدست رفته خود را بازیافت، این عصر در تاریخ زبان و ادب پارسی مرحله ای مهم به شمار می آید. در همین زمان است که جنبش شعوبیه به اوج قدرت و فعالیت خود می رسد. شعوبیان، گاه با شمشیر و مبارزه رودررو، و گاه به وسیله قلم، در تلاش برای احیای شکوهِ تمدنِ ایرانِ باستان و اثبات نبوغ ایرانی بودند. ایشان، اگر چه در هردو میدان اکثراً ناکام ماندند، سهمی بارز در نوزایی و احیای دوباره زبان، و فرهنگ پارسی پیش از اسلام داشتند. دراین میان، أبّان بن عبد الحمید لاحقی، شاعرِ ایرانی الاصلِ عرب زبان، با به نظم درآوردن بسیاری از نوشته های مهمِ تاریخی-حماسی و اخلاقی-تربیتیِ مربوط به ایران پیش از اسلام، به زبان عربی، نقش مهمی در این جریان ایفا نموده است، کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، سیره انوشیروان، کارنامه اردشیر، کتاب مزدک (مَردَک)، سندبادنامه و بلوهر و بوذاسف. در جستار پیشِ رو، نگارنده کوشیده، پس از نگاهی کوتاه به زندگی نامه و کارنامه هنری أبّان، به انگیزه های اصلی وی در به نظم درآوردن این کتاب ها دست یابد. به نظر می رسد أبّان، مانند ابن مقفع و بسیاری از ایران دوستان عصر عباسی، قصد داشته از راه این ترجمه ها خرد و فرهنگ ایرانِ باستان را ـ هرچند در قالب زبان عربی ـ زنده نگاه دارد.
۴.

دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خاقانی فرم آشنایی زدایی ابهام هنری ابوتمام دیریابی طرز غریب شیوهی فنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : 168 تعداد دانلود : 574
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
۵.

کاریزمای هارون الرشید، سیف الدوله و صاحب بن عباد و شکوفایی علمی و هنریِ دربار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی صاحب بن عباد سیف الدوله کاریزما هارون الرشید ادیب پروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 910
ابو منصور ثعالبی در کتاب یتیمه الدهر سه دربار را تا زمان خود در اسلام، مجمع فاضلان و ادیبان معرفی می کند: دربار هارون الرشید در بغداد، سیف الدوله حمدانی در حلب و صاحب بن عباد در ری. یکی خلیفه است، دیگری امیر و سومی وزیر. شخصیت ویژه ی این سه تن بیش و پیش از هر امری سبب شده تا دربار-هایشان به کانون هایی برای جذب بزرگ ترین هنرمندان ادیب و دانشمند روزگار تبدیل شود و البته این هنرمندان از خوان بخشش آن ها بهره مند گردند. هر یک از این سه تن به ویژه هارون و سیف از دو چهره ی واقعی و افسانه ای برخورداند؛ چهره ی واقعی این ها را بیش تر در نوشته های تاریخی و چهره ی افسانه ای و فرا انسانی و قهرمانانه شان را در داستان های فولکلور اسلامی- عربی می توان دید. آنچه منابع تاریخی، داستان-ها و جُنگ های ادبی از ویژگی ها و رفتار های اخلاقی و سیاسی افراد یاد شده آورده اند، کما بیش همان مواردی است که در جامعه شناسی سیاسی مدرن، برای رهبران کاریزما یا فرهمند ذکر می شود. در جستار پیش رو پس از آوردن گزیده ای فشرده از سرگذشت تاریخی این سه چهره، به بیان مفهوم کاریزما و تبیین مشخصات سلطة کاریزماتیک در حوزة سیاست، پرداخته و در پایان، مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد یاد آمده را که به گمان ما باعث رشد توان کاریزمایی آن ها شده و ادیبان زیادی را به دربار هایشان کشانده است، آورده ایم. توصیف این افراد به داشتن صفات خدا گونه و ما ورای انسانی از سوی شاعران، رعایت دین داری در کنار سیاست دانی، بخشش بیش از اندازه، تسامح مذهبی و فکری، دلاوری در میدان های نبرد و داشتن ذوق ادبی و علمی، مهم ترین ویژگی هایی ست که این هر سه به آن شناسان گشته اند و همین ویژگی ها سبب شده هنرمندان و دانشمندان روزگار، به دربار هایشان گرایش داشته باشند؛ وجود برخی ویژگی های منفی رفتاری و کرداری آن ها نیز سبب شده است شخصیت شان را دو گانه و متناقض بدانیم که البته همین دو گانگی شخصیت نیز خود از عوامل ایجاد قدرت کاریزمایی آن ها شده است.
۶.

طعنه رندانه به حافظ شهر بررسی ایهام در تخلص شعری حافظ شیراز

نویسنده:

کلید واژه ها: تخلص ایهام خواجه حافظ حافظِ شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 298 تعداد دانلود : 216
ایهام و دوپهلو گویی ویژگی آشکار و شاید هویدا ترین صنعتی باشد که در سروده های خواجه شیراز به کار رفته است. وقتی این شگرد بلاغی و زیبایی شناختی با ویژگی اخلاقی، هنری و رمزی ممتازی به نام «رندانگی» همراه شود، فهم مقصود سخن خواجه، گونه گون، متناقض و گاه دیر یاب می شود. یکی از این ایهام های رندانه در شعر خواجه شیراز ایهام در خود واژه «حافظ» است. نگارنده در جستار پیش رو نمونه هایی از ابیات پایانی غزل های خواجه را که در آن تخلصِ «حافظ» ذکر شده ارائه کرده است و با آوردن دلایلی بیان می کند که اگر در چنین نمونه هایی منظور از «حافظ» را، حافظِ قرآنِ شهر بدانیم، شاید به منظور شاعر نزدیک تر شده باشیم. مهم ترین دلایل نگارنده برای اثبات این امر، دگرسانی های برخی ابیات خواجه شیراز است؛ بدین معنی که کاتبان دیوان او گاه واژه های هم وزنِ «زاهد، واعظ و حافظ» را به جای یکدیگر به کار برده اند و گاه با توجه به حال وهوای کلی یک غزل، برداشت معنی حافظ قرآن یا حافظ حدیث شهر درست تر می نماید. بنابراین باید بر قاموس شخصیت های منفور دیوان خواجه، «حافظ» را نیز افزود و او را درکنار کسانی چون زاهد، واعظ، شیخ، فقیه، امام شهر، ملک الحاج، مفتی، قاضی، صوفی، یرغو و... قرار داد.
۹.

بوطیقای عنوان شناسی نوشته های تصوف از آغاز تا سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان عنوان سجع زهد و تصوف نثر عربی و پارسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات تاریخ تصوف و عرفان
تعداد بازدید : 264 تعداد دانلود : 295
شاید جریانی که به نام زهد آغاز شد و سپس تصوف و عرفان نام گرفت، پویا ترین و پایا ترین جریانی باشد که با کمی دگرگونی، از آغاز ظهور اسلام تا زمان ما، راه خود را در پندار و اندیشه گروهی از مسلمانان، پیموده و شاید پس از فقه و آنچه به گونه ای مستقیم با قرآن و اسلام در پیوند است، در هیچ حوزه ای چون حوزه تصوف و عرفان، کتاب ها، چکامه ها و رساله ها و ... به نگارش در نیامده باشد. سبک و ساختار شکلی این نوشته ها، به پیروی از شیوه نثر نویسی هر دوره، همواره دگرگون شده است و اتفاقا نخستین جایی که این دگرگونی فُرمی نمود یافته، عناوین کتاب ها، عناوین بخش ها (= فهرست) و حتی دیباچه های آن ها ست. عناوین نوشته ها در هر دوره، از یک سو پیرو شیوه نثر نویسی آن دوره است و ویژگی های فرمی نثر آن دوره را نشان می دهد و از سوی دیگر با توجه به حوزه موضوعی نوشته ها، درون مایه های عمده آن حوزه را بازتاب می دهد. عناوین نوشته های تصوف نیز به همین شیوه، ویژگی های نثری ادب عربی و پارسی و جریان های اصلی تصوف در هر دوره را نمایان می سازد. در جستار پیش رو، ضمن نگاهی کوتاه به دوره های اصلی تصوف، از سده نخست تا هشتم هجری و ویژگی های اصلی نثر عربی و پارسی در این چارچوب زمانی، به بررسی فرمی عناوین نوشته های تصوف مانند کتاب ها، رساله ها، چکامه ها، شرح ها و هر آنچه مربوط به این حوزه دینی - هنری در ادبیات عربی و پارسی است، پرداخته شده است. به نظر می رسد عناوین نوشته های تصوف در سده های نخستین، بیش تر به شکل کوتاه، ساده، روشن و غیر آهنگین و دالّ بر محتوای کتاب، بوده و به تدریج این عنوان ها طولانی، مسجّع، مبهم و حتی رمز آلود شده، آرایه های لفظی و معنوی در آن نمود یافته و جدا از محتوای کتاب، گاه به رمزی بودن محتوا، نوع مخاطب و... نیز اشاره می-کنند.
۱۰.

دو چکامه ای که دو امیر را به وطن باز آورد (یادِ بغداد «نمرّی» و بوی جوی مولیان «رودکی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رودکی نصر نمری الرشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 501 تعداد دانلود : 930
جستار پیش رو به بررسی دو گزارش کمابیش یکسان از دو قصیده می پردازد؛ یکی مربوط به ادبیات عرب و سدة دوم هجری است و دیگری مربوط به ادبیات فارسی و سدة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.....ة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.
۱۱.

معادل یابی مای موصوله در ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحیفه سجادیه مای موصوله ابهام نقد ترجمه موسوی گرمارودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 92
ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه یکی از برگردان های این نیایش نامه به زبان فارسی است و به دلیل شمار زیادِ مای موصوله در متن عربی، بررسی و نقد ترجمه آن، موضوع گفتار پیشِ رو قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و پس از استخراج و تنظیم معادل های این نوع "ما" از صحیفه در ترجمه گرمارودی، در دو دسته بدون "مِنْ" و همراه با "مِنْ" بیشتر به ترجمه دسته نخست پرداخته است. از آنجا که مای موصوله بدون مِن، مفهومی مبهم دارد، بایسته است مترجم برای یافتن برابر مناسب، از بافت سخن یا از شرح های موجود بر این متن کمک بگیرد و این کار، نیازمند هنرمندی، زبان دانی، تجربه بالا و آگاهی گسترده او از زبان و ادب فارسی و عربی است. از این جستار برمی آید که گرمارودی دو شیوه را برای ترجمه مای موصوله بدون "مِن" در پیش گرفته است: یا برای نگاه داشتن سجع و ایجازِ موجود در متن اصلی، آن را همچنان مبهم نگاه داشته و برایش معادل "آنچه" آورده، یا به برابرگذاری و آوردن واژه ای روشن از زبان فارسی روی آورده است. به هر روی، این روشِ ترکیبی، بر ریزبینی، پژوهشگری و امانت داری مترجم و ذوقِ زیبایی شناسی او گواه است و ترجمه وی را به نیایشی ادبی و زیبا در زبان فارسی تبدیل کرده است.
۱۲.

امیران و سیماچه داران نوروزی در متون کهن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نوروز میر نوروزی نمایش أصحاب السماجه سیماچه متون عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 35 تعداد دانلود : 981
نوروز باارزش ترین و نام آورترین جشن ایرانی از روزگاران نخستین تاکنون بوده است و از این رو، ایرانیان پیش از آغاز سال نو، خود را آماده و همین روزهای آمادگی را نیز همراه با برگزاری آیین هایی، به انتظار نوروز سپری می کرده اند. پیدایی دین اسلام و مسلمان شدن بسیاری از ایرانی ها و پای بندی شان به آیین های اسلامی، هرگز نتوانست از رونق این جشن بکاهد و چه بسا به همین نوروز نیز رنگ و لعاب اسلامی زدند و به برگزاری باشکوه ترش همت گماشتند. در متون عربی سده های نخستین هجری از گروهی دوره گرد به نام «أصحاب السماجه» یاد شده است که در بغداد، شام و مصر به انجام نمایش های خنده آور و سرگرم کننده می پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر در گام نخست، ریشه شناسی واژه «سماجه» و بررسی فارسی بودن یا عربی بودن آن است و در گام دوم، هم سنجی کارکرد این گروه با دسته میر نوروزی ایرانی است؛ همانندی آیین های این دو گروه و فرم ظاهری آن ها، نشان می دهد که این هر دو دسته، یکی هستند، ولی در عراق به این نام (سیماچه داران) شناخته می شده اند. در این جستار، پس از نگاهی کوتاه به پیشینه میر نوروزی، نخست به ریشه شناسی واژه «سماجه» پرداخته و باور داشته ایم ا ین واژه، در ترکیبِ فارسی «سیماچه» به معنی روبند یا نقاب ریشه دارد و در متون عربی نیز گاه بدین معنا به کار رفته است؛ سپس گزارش های متون عربی درباره این دسته را ذکر کرده و آیین هایی را که در نمایش کارناوالی آن ها جریان داشته است، بررسی کرده ایم. از این گزارش ها برداشت می شود که نمایش های سیماچه داران در سه روزِ نخست نوروز و بیش تر میان توده مردم گسترش داشته است، گاه خلیفگان و بزرگان از آن پشتیبانی و گاه برگزاری اش را ممنوع کرده اند.
۱۳.

چهره ناخودی در سروده های شاعرانِ عربِ دوره عباسی (برای نمونه: چهره های ایرانی پیشااسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 631 تعداد دانلود : 914
پیوند دینی، تاریخی و سیاسی میان ایرانی ها و عرب ها را از زوایای گوناگون می توان تماشا و غوررسی کرد؛ و کم نیست آنچه در این زمینه، به رشتة تحریر درآمده است. این پیوند و اثرگذاری دوسویه را در بسیاری از زمینه های به ویژه ادبی و دینی به روشنی می بینیم. تصویر ایرانِ تاریخی و افسانه ای در ادبیات عربی، چه در شعر و چه در نثر، یکی از این نشانه هاست. اگر به سروده های شاعران عرب نژاد در دورة عباسی نگاه کنیم، پیوسته با نام شخصیت های ایرانی روبه رو می شویم؛ طبیعی است که در سروده های شاعران وطن پرست ایرانی، چهره ای مثبت از این کسان ارائه شود اما وقتی می بینیم بیش تر شاعران عرب نژادی نیز که هیچ حس وطن پرستی ایرانی ندارند، همواره به نیک نامی از آن ها یاد می کنند، موضوع، متفاوت و ریشه یابی ریزبینانه تری احساس می شود. ازآنجاکه شاعر عرب زبان و به ویژه کسی که ریشه ایرانی ندارد، هرازگاهی این نام های ایرانی را که از لحاظ دینی و ملیت با او هم ساز نبوده فراخوانی می کند، بایسته است بررسی شود که او چگونه این افراد ناخودی را به تصویر می کشد. آنچه در این جستار می آید از یک سو نشان می دهد که تا چه اندازه میراث ایران پیش از اسلام برای عرب ها و مسلمانان دوره عباسی، شناخته شده بوده است و از دیگر سو، به اهمیت و ارزش این میراث در سده های نخستین اسلامی اشاره دارد. تصویر ایرانیان در شعر عربی دوره عباسی، برخلاف متونی که از روی جانبداری از سوی ایرانیان و عرب ها نوشته شده، نه تنها پاک نگشته بلکه چه بسا نیکو و مثبت ارائه شده است.
۱۴.

نقد ترجمه کتاب الصوفیه و السوریالیه بر پایه نظریه گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 585
ترجمه بیش از آن که "ابزاری" برای برگرداندن دانش و آگاهی از یک زبان به زبان دیگر باشد، "فرایندی" در بازتاب دادن مفاهیم فرهنگی و اجتماعی است. برای بهبود چنین بازتابی، می توان از دیدگاه های نوین ترجمه، زبان شناسی و گفتمانی بهره برد. یکی از دیدگاه های نوین ترجمه، پیشنهاده کارمن گارسس اسپانیایی در سال 1994 و دارای چهار سطح "معنایی-لغوی"، "نحوی-واژه ساختی"، "گفتمانی-کارکردی" و "سبکی-عملی" است که به کمک آن ها می توان "افزایش، مانش (نگهداری) و کاهش" اطلاعات متن اصلی را در متن ترجمه بررسی کرد. در این نظریه، از راه شمارش ویژگی های مثبت و منفی ترجمه، "کفایت و مقبولیت" ترجمه نیز ارزیابی می شود. در جستار پیشِ رو، به نقد ترجمه حبیب الله عباسی از کتاب الصوفیه و السوریالیه ادونیس بر پایه این نظریه پرداخته می شود. اگرچه مترجم به دلیل پیش گرفتن شیوه "مترادف نویسی" و آوردن پی نوشت های کمابیش زیاد، بر حجم متن ترجمه افزوده است، ولی بر اساس معیارهای مطرح شده نزد گارسس، ترجمه او نگهدارنده اطلاعاتِ متن مبدأ است و با وجود خرده هایی که می توان بر روش مترجم در برگرداندن اصطلاح ها و نوع ترجمه واژه به واژه گرفت، در مجموع، ترجمه وی دارای درجه کفایت و مقبولیتی است که در نظریه گارسس آمده است.
۱۵.

هماهنگی آوا و معنا در آیات نفخ صور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات قرآن نفخه صور معنا آوا صفات حروف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 978 تعداد دانلود : 738
رابطه آوا و معنا در نظام قرآن؛ رابطه ای شگفت و بررسی بلاغت قرآن از این منظر، نشانگر سبک ویژه این متن است؛ سبکی که با کاربرد عناصر آواساز و با بهره گیری از ظرفیت های معنادار موجود در آواها شکل می گیرد و موسیقی و آوای برخاسته از چیدمان هجایی آیات، زمینه تشویق و تهدید مخاطب را فراهم می آورد. در حقیقت، قرآن کریم از تمام ظرفیت های مؤثر زبان در انتقال پیام الهی به مخاطب، بهره جسته و واژگان و حروف آن به گونه ای انتخاب شده است که زمینه فهم و أثرگذاری آیات را فراهم آورد. در این جستار نگارندگان برآنند تا آیات نفخ صور را از منظر معناشناسی آوایی، واکاوی و تحلیل نمایند. پژوهش نشان از آن دارد که کوچک ترین واحد آوایی در این آیات، عهده دار پیام های معنایی است و چیدمان هجایی حروف و طنین الفاظ با معنای آیات ارتباط تنگاتنگی دارند؛ به گونه ای که اگر واج یا واکه ایی از واژگان تغییر نماید معنا و مفهومی دیگر برداشت می شود. دامنه حضور حروف مجهور و مهموس در این آیات با توجه به سیاق کلام تغییر می کند. حضور گسترده مقطع آوایی کوتاه در آیات نفخ صور دوم، بر اضطراب و پریشان حالی انسان ها به هنگام زنده شدن و لحظه رستاخیز آن ها اشاره دارد.
۱۶.

نقد ترجمه سوره یوسف براساس بافت موقعیتیِ متن مبدأ از دیدگاه مایکل هالیدی (برای نمونه، ترجمه صفارزاده و غراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه قرآن کریم دستور نقش گرای نظام مند هالیدی بافت موقعیتی سوره یوسف صفارزاده غراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 643
سوره یوسف یکی از سوره های قرآن است که با شیوه ای بدیع، همه داستان یوسفِ پیامبر(ع) را از آغاز تا پایان گزارش کرده است. این سوره در پایان دوره مکّی نازل شد که فشار بر فراخوانی اسلام به اوج خود رسیده بود؛ ازاین رو، با شیوه ای تعلیمی - خطابی، پیامبر اسلام را مستقیم و همه مؤمنان را غیرمستقیم خطاب می کند. در این جستار، تلاش شده است با بهره گیری از نظریه بافت موقعیتی در دستور نقش گرای نظام مند هالیدی و لزوم توجه به آن در فهم متن، ترجمه خانم صفارزاده و آقای غراب از بخش هایی از سوره یوسف، بررسی و دریافته شود آیا آن دو مترجم در انتقال بافت موقعیتی متن زبان عربی به زبان فارسی، موفّق بوده اند یا خیر. در گام نخست، ارکان بافت موقعیتی هالیدی (گستره، منش و شیوه سخن) در متنِ عربی بخشی از سوره بررسی می شود، سپس به اندازه توجه مترجمان به این بافت موقعیتی اشاره می شود. ترجمه های مطالعه شده این جستار، کمتر بر مبنای بافت موقعیتیِ متن عربی و بیشتر بر پایه نگاه به ظاهر آن بوده است؛ ازاین روست که خواننده ترجمه فارسی نمی تواند به خوبی از نقش اندیشگانی، بینافردی و متنیِ زبان اصلی (عربی) و جایگاه عاملان گفتگو در داستان یوسف آگاه شود.
۱۷.

زندگی نامه خود نوشت حسینعلی عطار بیدگلی (تصحیح، تعلیق و توضیح)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 310
حسینعلی عطار بیدگلی از شخصیت های گمنام معاصر کاشان است که زندگی نامه ای به خط خود بر جای نهاده است. وی این زندگی نامه خود نوشت را به سال 1341 قمری در نوش آباد نوشته و به کوتاهی، از نسب، پیشه، گرایش مذهبی و گرفتاری ها و حوادث غم انگیز دوران زندگی خود که یکی از مهم ترین دوره های تاریخی مربوط به کاشان معاصر است، سخن گفته و از برخی حوادث مانند غائله ماشاالله خان کاشی و سیل ویرانگر نوش آباد به سال 1339 قمری، قحطی سال های 1288 و 1336 قمری در ایران و وبای 1322 در کاشان که در اثر آن هفده نفر از خانواده عطار از جمله مادر و همسرش از دنیا می روند، یاد کرده است؛ به ویژه از احوال دراویش فرقه نعمت اللهیه در بیدگل و نوش آباد و کاشان پرده برداشته است. اگرچه حسینعلی عطار با وجود سرگرمی به پیشه تدریس در مکتب خانه، شخصیت شناخته شده و صاحب آثار علمی و ادبی به شمار نمی آید، زندگی نامه یاد شده سندی معتبر و ارزشمند درباره برخی از موضوع های یادشده پیشین است. در جستار پیش رو ابتدا با بهره گیری از سند یادشده و دیگر منابع مرتبط، به آنچه از اصل و نسب و پیشه حسینعلی عطار برمی آید و رویدادهایی که وی از آن ها سخن گفته است، چشم زد داشته و سپس اصل سند را تصحیح و در اختیار خوانندگان قرار داده ایم.
۱۸.

کتاب شناسی توصیفی نظام وفا آرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 26 تعداد دانلود : 292
نظام وفا آرانی شاعر و نویسنده معاصر است که با وجود شهرت زیاد در ادبیات نوین فارسی، هنوز آثار وی به بوته نقد و غور رسی کشانده نشده است؛ این امر علت هایی دارد که پس از این به برخی از آن ها اشاره می شود. در نوشتار پیشِ رو که درباره مدرک شناسی یا کتاب شناسی نظام وفا است، تلاش شده جملگی کتاب ها، مقاله ها، نوشته ها و حتی اسنادی که در آن سخنی از/ درباره این آموزگار و شاعر ادیب معاصر به میان آمده، معرفی شود. در این جستار، بیشتر، منابعی را معرفی می کنیم که به آن ها دسترسی داشته ایم و مقداری از محتوای آن ها را نیز می آوریم. اما درباره برخی منابعی که ندیده ایم، تنها به معرفی آن ها بسنده کرده ایم. آنچه در زیر می آید، تمام منابعی نیست که درباره نظام وفا وجود دارد، ولی به یقین، منابعی کامل تر و معتبر تر از این ها نیز درباره او وجود ندارد.1 امید که جستار حاضر، مشوّق پژوهشگران در تحلیل محتوایی و فرمی آثار نظام باشد و کار جستجوی منابع را بر ایشان آسان نماید. ویژگی همه نوشته های این منابع کوتاه گویی و دوباره نویسی درباره زندگی نامه و سبک شعری نظام و گاه ارائه یک یا چند نمونه شعر یا نثر وی است. این مدارک و منابع به ترتیب حرف آغاز عناوین کتاب ها، مقاله ها یا اسناد آمده است.
۲۰.

سه یار هم پیاله در روستای خزّاق راوند (گزارشی از حضور چند سپاهی مسلمان در کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 31 تعداد دانلود : 60
در برخی منابع تاریخی و جُنگ های ادبی به زبان عربی، داستانی درباره همنشینی و رفاقت سه تن از سپاهیان حجاج بن یوسف در مسیر فتح بخش هایی از سرزمین های شمالی ایران می خوانیم. این داستان درباره سه رفیق است که همواره در کنار یکدیگر بوده و باده نوشی می کرده اند. وقتی این سپاه در راه فتحِ یکی از سرزمین های شمالی ایران به کاشان و روستای خزّاق می رسد، دو تن از سه رفیق، از دنیا می روند و در آنجا به خاک سپرده می شوند و آن دیگری در کنار قبرشان، ناله و زاری و جرعه افشانی کرده، بیت هایی را زمزمه می کند تا اینکه خود نیز از دنیا می رود و در کنار آن ها دفن می شود. اهمیت این ماجرا برای کاشان، تنها به زمان و دوره تاریخی اش، یعنی پایان سده نخست هجری برمی گردد. اگرچه در همه منابع پیشِ روی ما، جای این رویداد را کاشان و روستای خزّاقِ نزدیک راوند کنونی ندانسته اند و در برخی گزارش ها به جای خزاق از «خزازی» و «جواثی» و به جای راوند، از «قزوین»، «سیستان» و «سمعان» یاد شده، به دلایل و قراینی که در متن پیشِ رو می آید، کمابیش با یقین می توان گفت محل این رویداد، همین خزّاقِ کاشان است. اکنون خزاق، نه روستایی از راوند، بلکه بخشی مستقل به شمار می آید ولی به دلیل اینکه در منابع مورد بررسی ما جزء راوند به شمار آمده، ما نیز به همین شکل در عنوان این جستار آورده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان