داریوش شیخ الاسلامی وطنی

داریوش شیخ الاسلامی وطنی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه تربیت بدنی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۲.

اثرات چاقی و ترتیب انجام حرکات مقاومتی بر خستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سروتونین چاقی خستگی کورتیزول ترتیب حرکات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۷۰ تعداد دانلود : ۵۰۴
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر فعالیت مقاومتی حاد با ترتیب حرکتی متفاوت بر شاخص های خستگی (سروتونین و آزمون درک فشار) در مردان غیر ورزشکار با وزن معمولی و چاق بود. 26 دانشجوی پسر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه چاق و با وزن طبیعی (11 نفر چاق و 15 نفر معمولی) قرار گرفتند. در جلسه اول، به صورت تصادفی نیمی از آزمودنی ها (از هر دو گروه چاق و معمولی) پروتکل مقاومتی الف (اجرای حرکات مقاومتی از عضلات بزرگ به کوچک) و بقیه آزمودنی ها پروتکل مقاومتی ب (اجرای حرکات مقاومتی از عضلات کوچک به بزرگ) را انجام دادند. جلسه دوم، سه روز بعد و با جابه جایی پروتکل تمرینی آزمودنی ها اجرا شد. در هر جلسه، آزمودنی ها سه ست فعالیت را برای نه حرکت با شدت ده تکرار بیشینه، تا حد واماندگی انجام دادند. در هریک از جلسات، خون گیری قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت انجام گرفت. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بلافاصله بعد از پروتکل ب، غلظت سروتونین سرم در هردو گروه چاق و معمولی افزایش معنی دار یافت (05/0p<) و پس از 30 دقیقه ریکاوری به سطوح اولیه بازگشت. اما، ترتیب حرکات مقاومتی بر تغییرات کورتیزول سرم تأثیری نداشت. علاوه بر این، در هر دو گروه میزان درک فشار در حین فعالیت مقاومتی ب بیشتر بود (05/0p>)، اگرچه تفاوت معنی داری با شرایط الف دیده نشد. در کل، یافته ها نشان داد زمانی که ترتیب حرکات مقاومتی از عضلات کوچک به بزرگ است، خستگی بیشتری به همراه دارد، اما چاقی در این خصوص بی تأثیر است، هرچند چاقی، تغییرات کورتیزول خفیف تری به همراه داشت.
۲۳.

تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسولین تمرینات ترکیبی گلوکز مولکول چسبان سلولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۶۴۱
پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است. 44 زن سالم با میانگین سنی 6/1±2/20 سال و شاخص توده ی بدنی3±8/20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه: استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوک های ایروبیک و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود. در برنامه ی ترکیبی، افراد یک جلسه برنامه ی تمرین قدرتی و جلسه ی بعد، برنامه ی تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری 36ساعت قبل و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون ANOVA با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه مقاومتی (0.0001>P) و ترکیبی (0.0001>P) کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها معنادار نبود. اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت (0.01=P)، درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچ یک از متغیرها، تغییرات بین گروهی معناداری مشاهده نگردید. به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد. اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامه ی تمرینی بیشتری مورد نیاز می باشد.
۲۴.

پاسخ هورمون اورکسین و پروفایل چربی به شش ماه تمرین مقاومتی و بی تمرینی در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اورکسین نیمرخ چربی فعالیت مقاومتی بی تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۲۳
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شش ماه تمرین مقاومتی و دو هفته بی تمرینی متعاقب آن، بر تغییرات اورکسین و چربی های خون در مردان چاق انجام شد. ۳۰ مرد غیرفعال (سن: ۷/۱ ± ۲۱سال، قد: ۵/۷ ± ۵/۱۷۵سانتی متر، وزن:۳۵/۵ ± ۷۵/۹۵ کیلوگرم) به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره شامل گروه تجربی (هفت حرکت، چهار ست هشت تکراری با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته و به مدت شش ماه) و گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه گیری در پیش آزمون، ۴۸ ساعت، هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته پس از تمرین های مقاومتی و به دنبال دو هفته بی تمرینی انجام شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که یک جلسه فعالیت بر متغیرهای پژوهش تأثیر نداشت. غ لظت پلاسمایی اورکسین (P = 0.005)، LDL (P = 0.004، P = 0.001، P = 0.001)، TG (P = 0.020، P = 0.012، P = 0.002) و وزن (P = 0.001، P = 0.001 ، P = 0.001) به ترتیب در مراحل هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته تمرین و  TC(P = 0.025، P = 0.002) پس از ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود.HDL  پس از هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (P = 0.001). دو هفته بی تمرینی باعث افزایش معنادار وزن (P = 0.014)، LDL (P = 0.002)، TG (P = 0.006) و کاهش معنادار HDL (P = 0.001) در مقایسه با آخرین جلسه فعالیت شد، اما هنوز از مقدار اولیه بهتر بود. درمجموع، انجام دادن فعالیت مقاومتی علاوه بر تأثیر بر هورمون اورکسین باعث بهبود وزن و نیمرخ چربی در مردان چاق شد و متناسب با طول دوره تمرینی، سازگاری ها محسوس تر بود؛ هرچند این سازگاری ها با بی تمرینی تضعیف شدند.
۲۵.

تمرین مقاومتی با شدت بالا و متوسط بر فاکتورهای مرتبط با ترمیم غلاف میلین و شاخص های عملکردی در زنان مبتلا به MS اثرگذار است عنوان کوتاه: تمرین مقاومتی و ترمیم غلاف میلین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
ورزش تأثیرات مفیدی بر سلامت مغز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی BDNF، Claudin11 و فاکتورهای عملکردی در بیماران MS بود. 30 زن مبتلا به MS (میانگین سنی ۸/۱±۱/۳۶ سال) به روش هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی ۱ (انجام تمرینات مقاومتی به مدت ۱۲ هفته، هر هفته سه جلسه، با شدت %60 1RM)، گروه تجربی ۲ (انجام تمرین با شدت %85 1RM) و گروه کنترل (بدون برنامه تمرینی منظم) تقسیم شدند. خون گیری در دو نوبت (۴۸ ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی) انجام گرفت. نتایج اندازه گیری ها به روش الایزا و به کمک تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از دوازده هفته، سطوح سرمی BDNF در هر دو گروه تجربی نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری یافت (001/0P=). این افزایش در گروه تجربی ۱ نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود (002/0P=). همچنین سطوح سرمی Claudin11، استقامت عضلانی و تعادل در گروه های تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش و خستگی کاهش معناداری یافت (001/0P=). این تغییرات در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل نیز معنادار بود. علاوه بر بهبود تعادل، خستگی و استقامت عضلانی، یافته های حاضر نشان داد تمرینات مقاومتی موجب افزایش سطوح Claudin11 می شود که فاکتور مهمی در تشکیل غلاف میلین رشته های عصبی است. همچنین افزایش سطوح BDNF که نقش اساسی در توسعه، نگهداری و ترمیم سیستم عصبی دارد، مشاهده شد. علاوه بر این تمرینات مقاومتی با شدت متوسط در بیشتر موارد تأثیراتی مشابه با تمرینات با شدت بالا داشت.  
۲۶.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی استرس شغلی فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۳۱۹
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی شهرستان دهگلان بود. جامعه آماری این پژوهش همه معلمان تربیت بدنی شهرستان دهگلان بودند. تعداد 20 معلم تربیت بدنی با روش نمونه گیری دردسترس به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند و در یک طرح تجربی شامل پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه استرس شغلی مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان (2004) و فرسودگی شغلی ماسلاچ (1981) بود. پایایی و روایی پرسش نامه ها در پژوهش های متعدد قبلی بررسی و تأیید شده بود. آزمودنی ها 48 ساعت قبل از شروع تمرین ها در جلسه آزمون حاضر شدند و از دو گروه تمرین و کنترل آزمون های استرس شغلی و فرسودگی شغلی گرفته شد. گروه تجربی به مدت هشت هفته و به صورت سه جلسه در هفته به انجام تمرین های مقاومتی پرداختند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمون گیری درست مانند آزمون گیری اول انجام شد و از دو گروه تجربی و کنترل آزمون های استرس شغلی و فرسودگی شغلی گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی مستقل برای مقایسه میزان تغییرات استرس شغلی و فرسودگی شغلی و مؤلفه های آن در دو گروه تجربی و کنترل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تغییرات استرس شغلی و فرسودگی شغلی دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها، به همه معلمان تربیت بدنی و همچنین دیگر معلمان و کارمندان مشاغل مشابه پیشنهاد می شود که این نوع تمرین های ورزشی را در برنامه روزمره خود قرار دهند.
۲۷.

اثرمکمل یاری کوتاه مدت چای سبز بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت های متوسط و بالا در مردان کشتی گیر تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف : عصاره چای سبز به عنوان یک آنتی اکسیدان اثرگذار بر کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت مقاومتی معرفی شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره چای سبز بر شاخص های منتخب اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با دو نوع شدت متوسط و بالا در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : تعداد 11 مرد کشتی گیر تمرین کرده با وزنه در یک طرح متقاطع دوسوکور کنترل شده با دارونما شامل چهار دوره مکمل یاری یک هفته ای با دارونما یا عصاره چای سبز با دوز مصرفی روزانه 900 میلی گرم شرکت کردند. آزمودنی ها دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت متوسط و دو وهله فعالیت مقاومتی با شدت بالا را پس از مصرف مکمل و یا دارونما انجام دادند که این وهله ها توسط دوره های دو هفته ای پاکسازی از هم جدا شدند. وهله های فعالیت مقاومتی با شدت بالا شامل شش حرکت در شش ست و چهار تکرار با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه، و وهله های فعالیت مقاومتی با شدت متوسط شامل شش حرکت در سه ست و ده تکرار با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. پیش و پس از وهله های فعالیت مقاومتی برای اندازه گیری شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی خونگیری صورت می گرفت. با توجه به توزیع غیرطبیعی داده ها، برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کروسکال والیس استفاده و سطح معنی داری کم تر از 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها : هیچ گونه تفاوت معنی داری بین استفاده از مکمل یا دارونما، چه در فعالیت مقاومتی با شدت بالا و چه با شدت متوسط، برای متغیرهای مالون دی آلدئید، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و آنزیم سوپراکساید دیسموتاز دیده نشد. نتیجه گیری : یک هفته مصرف مکمل چای سبز اثر معنی داری بر شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی پس از فعالیت مقاومتی با شدت متوسط یا بالا در مردان کشتی گیر ندارد.
۲۸.

تأثیر تمرینات طناب زنی بر شاخص های آمادگی جسمانی پسران 9-12 ساله دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه و هدف : رشد چاقی مرتبط با کاهش فعالیت بدنی باعث شده تا رو شهای گوناگونی برای افزایش فعالیت بدنی روزان هی کودکان در نظر گرفته شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات طناب زنی بر آمادگی جسمانی دانش آموزان 12 – 9 ساله پسر دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : از بین دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان سنندج در سال تحصیلی 92 – 91 ، تعداد 240 دانش آموز 12 – 9 ساله پسر به صورت خوشه ای انتخاب شده و از میان آن ها، تعداد 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. افراد حاضر در تحقیق دارای اضافه وزن یا چاق بودند. تمرینات 3 روز در هفته و به مدت 8 هفته برای گروه تجربی برگزار شد؛ اما گروه کنترل غیر از کلاس های عمومی تربیت بدنی، فعالیت بدنی منظم دیگری نداشتند. شاخص های ترکیب بدنی، استقامت قلبی- تنفسی، استقامت عضلانی و انعطا فپذیری شرکت کنندگان قبل و پس از 8 هفته مداخله با آزمون های استاندارد ارزیابی شدند. اطلاعات جمع آوری شده با روش های آماری t وابسته و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سطح معنی داری  0/05> p   منظور گردید. یافته ها : در گروه تجربی بهبود معناداری در وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن، آمادگی قلبی– تنفسی  (0/0001 > p ) ، نسبت دور کمر به لگن (0/03 > p )، استقامت عضلانی (0/001 > p ) و انعطا ف پذیری (0/002 > p ) به دست آمد. همچنین، بین دو گروه نیز در تمامی متغیرها، اختاف معناداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (0/05 > p ). نتیجه گیری : تمرینات اینتروال طناب زنی بر آمادگی جسمانی مرتبط با سامتی دانش آموزان 12 - 9 ساله دارای اضافه وزن یا چاق ، تأثیر مطلوبی دارد.
۲۹.

اثرات مثبت تمرینات مقاومتی فزآینده بر شاخص های مختلف آمادگی جسمانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی تمرین مقاومتی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه و هدف: برخی تحقیقات اثربخشی تمرینات ورزشی بر عوارض جانبی بیماری MS را نشان داده اند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین های مقاومتی پیشرونده بر تعادل، درصد چربی، قدرت و استقامت عضلانی در زنان و مردان مبتلا به MS بود. برای این منظور ۱۸بیمار (با میانگین سن ۹/۷±۴/۲۹ سال، وزن ۴/۱۴±۷/۶۹ کیلوگرم) به شیوه هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (۱۰ نفر) و کنترل (۸ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ هفته، هر هفته ۳ جلسه و هر جلسه به مدت ۷۰ دقیقه با شدت ۵۰ تا ۸۰ درصد یک تکرار بیشینه تمرینات مقاومتی پیشرونده را اجرا کردند. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشت. برای ارزیابی تعادل از آزمون استورک، درصد چربی بدن از آزمون یوهاژ، قدرت عضلانی از آزمون یک تکرار بیشینه و استقامت عضلانی از آزمون استقامت عضلانی پویا استفاده گردید. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05>p جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از ۱۲ هفته تمرین مقاومتی در گروه آزمایشی، قدرت عضلانی (0/0001=p)، تعادل (0/002=p)، استقامت عضلانی (0/0001=p) افزایش و درصد چربی (0/02=p) کاهش معنی داری پیدا کرده است. همچنین در پس آزمون بین دو گروه به لحاظ قدرت عضلانی اختلاف معنی داری به نفع گروه تجربی وجود داشت (0/0001=p). نتیجه گیری: اجرای تمرینات مقاومتی به مدت ۱۲ هفته با شدت مورد نظر موجب بهبود فاکتورهای مرتبط با آمادگی جسمانی بیماران مبتلا به MS می شود و نسخه مناسبی برای افزایش آمادگی جسمانی این افراد می باشد.
۳۰.

تأثیر یک دوز مصرف مکمل کافئین بر لیپولیز به دنبال فعالیت استقامتی بیشینه در زنان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین لیپاز کورتیزول فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و هدف: برخی مطالعات قبلی حاکی از آنند که مکمل سازی کوتاه مدت کافئین ممکن است بر عملکرد ورزشی و افزایش اکسیداسیون چربی تأثیر داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات حاد مصرف مکمل کافئین بر لیپولیز و عملکرد استقامتی بیشینه در زنان تمرین کرده بود. روش شناسی: ۹ زن تمرین کرده (با میانگین سنی ۸/۲±۳/۲۲ سال، وزن: ۱/۸±۷/۶۱ کیلوگرم،  قد۷/۶±۷/۱۶۷ سانتی متر و شاخص توده بدنی ۲/۲±۲۲ کیلوگرم بر متر مربع) به صورت داوطلبانه و در یک طرح کارآزمایی بالینی متقاطع، در سه جلسه و به صورت تصادفی تحت دریافت mg/kg/d ۶ مکمل کافئین ،mg/kg/d  ۶ مکمل کافئین+ mg/kg/d ۳ کربوهیدرات و یا دارونما (دریافت ۲۵۰ میلی گرم مالتوز) قرار گرفتند. در هر جلسه، دریافت مکمل یا دارونما به صورت کپسول و یک ساعت قبل از اجرای آزمون بروس انجام گرفت. بین جلسات نیز یک هفته فاصله به منظور پاکسازی در نظر گرفته شد. در هر جلسه ۳ نوبت خون گیری: ساعت ۸ صبح و در حالت ناشتا (قبل از دریافت مکمل)، یک ساعت پس از دریافت مکمل (و بلافاصله پس از اتمام آزمون بروس) و یک ساعت پس از اتمام آزمون بروس انجام گرفت. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هیچ یک از متغیرهای نیمرخ لیپیدی (TG،CHOL،HDL،LDL) هورمون کورتیزول و لیپاز حساس به هورمون (HSL)، تحت تأثیر یک دوز دریافت مکمل کافئین یا ترکیب کافئین کربوهیدرات قرار نگرفتند، و تغییرات ایجاد شده در هر یک از این متغیرها ناشی از فعالیت شدید هوازی بود و نه دریافت مکمل. از طرف دیگر زمان رسیدن به خستگی طی فعالیت بروس و حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی ها تحت تأثیر دریافت مکمل قرار نگرفت. بحث و نتیجه گیری: یافته های حاضر در کل بیانگر آن است که مصرف یک دوز مکمل کافئین یا کافئین –کربوهیدرات منجر به تغییرات معناداری در متابولیسم چربی ها و عملکرد هوازی نمی گردد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان