هدف این تحقیق بررسی رابطه علی جنسیت، عملکرد قبلی ریاضی، منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، هدف گذاری، باورهای خودکارآمدی ریاضی و سبکهای اسنادی با عملکرد بعدی ریاضی در دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز بود. 390 دانش آموز (192 پسر و 198 دختر) کلاسهای دوم دبیرستان رشته های ریاضی – فیزیک و علوم تجربی که ریاضی (2) را گذارنده بودند و در زمان انجام پژوهش ریاضی (3) را می گذرانند به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین دبیرستانهای نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی، مقیاس هدف گذاری، پرسشنامه سبکهای اسنادی و نمره قبلی و بعدی ریاضی استفاده شده است. نتایج ضرایب پایایی آلفای کرونباخ (و تنصیف) رضایتبخش بودند. در این تحقیق جهت تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)و تحلیل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی تحلیل مسیر، رابطه علی جنسیت، عملکرد قبلی ریاضی، منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، هدف گذاری، باورهای خودکارآمدی ریاضی و سبکهای اسنادی با عملکرد بعدی ریاضی در دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز، برازنده داده ها بود و بیان می کند این مدل در جامعه موجه است. گر چه مدل مناسب داده ها بود ولی چند مسیر آن معنی دار نبود و به اصلاحاتی دست زده شد و مسیرهای غیرمعنی دار حذف شدند. نتایج نشان دادند که مدل اصلاح شده بر مدل اصلی ارجحیت دارد. از نه فرضیه مستقیم، فرضیه (7)، یعنی رابطه هدف گذاری با عملکرد بعدی ریاضی معنی دار نبود و فرضیه (9)، یعنی رابطه باورهای خودکارآمدی ریاضی با عملکرد بعدی ریاضی به صورت منفی معنی دار بود که با فرضیه های مدل پیشنهادی تحلیل مسیر تحقیق هماهنگ نبودند.