آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

سرآغاز سرنوشت ما با شر پیوند خورده به گونه ایی که داستان اولین انسان، یعنی آدم و حوا فقط یک اسطوره تهی و داستان دینی نیست، بلکه روایت نبرد آزادی و خودمختاری انسان است. شر در اندیشه هگل مربوط به خود اندیشه است. هگل در تبیین مسئله شر، اول سراغ ریشه شر می رود و در این راستا به کوچه اندیشه برمی خورد. اندیشه ای که در دل روح بعد از تجسم یافتن و ناپدیدشدن و ورای جسمانیت باری دیگر در سخن و عقل بیان می شود. این اندیشیدن معیارهای خود را دارد و ملاک آن آزادی است، آزادی ذات و جوهر آگاهی است؛ اما خود این آزادی از نظر هگل نمی تواند بدون هیچ شور و شری بوجود بیاد. هدف این مقاله این است که در پرتو دیالکتیک امر شر تبیین شود که در عین نفی کردن آزادی می تواند خود آزادی که غایت انسان است از طریق شر که دارد آزادی را نفی می کند، بوجود بیاد، یعنی ضرورت بودن آن. وقتی فرد خودآگاه می خواهد وارد این مسیر شود، نمی تواند فقط به ندای درونی خود تکیه کند و قانون وضع کند تا دیگری آن را شناخته شده جلوه دهد. برای همین یا باید خود را در خلوص خود پاک نگه دارد که به ریاکاری دچار می شود، یا اینکه وارد شر می شود. میان بیهودگی جان زیبا و شر، هگل معتقد است که شر گزینه بهتری است تا عقلانیت به مسیر غایی خود که آزادی است، برسد.

Dialectic of evil in Hegel's philosophy

The beginning of our destiny is connected with evil in such a way that the story of the first human, that is, Adam and Eve, is not just an empty myth and a religious story, but the story of the battle for human freedom and autonomy. Evil in Hegel is related to thought itself. When Hegel wants to explain evil, he first investigates the root of evil, and in this investigation, he realizes the idea. According to Hegel, thought is expressed within the soul, after incarnating and disappearing, and beyond physicality in speech and intellect. The criterion for thinking is freedom, which is the essence of consciousness and it is not possible for this freedom to exist without evil. This article tries to show through dialectics that evil, while it can negate freedom, can be created as a human end through the dialectic of evil. In fact, the necessity of freedom can be explained through evil. As soon as the self-aware person descends on this path, he cannot make laws by relying on his inner voice to make himself known to others. Therefore, he must either protect himself from evil or suffer from it. According to Hegel, comparing the beautiful life with the evil, it is the evil that can lead man to his goal, which is freedom.Keywords: Beautiful soul, dialectic of evil, cunning of reason, conscience, morality, self-confident spirit

تبلیغات