آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

اصالت وجود، موجب تغییر و جابه جایی جایگاه مصادیق معقولات اولی و معقولات ثانی فلسفی می گردد. مقتضاى اصالت وجود آن است که وجود داراى فرد یا افرادى بوده و مابه ازای عینی داشته باشد و بر اساس اصالت وجود، نمى توان وجود را معقول ثانى فرض کرد که فرد خارجی ندارد. از سوی دیگر بنا بر اصالت وجود، صفات وجود از شئونِ حقیقت وجودند و مانند وجود عینیت و خارجیت خواهند داشت و ماهیات نیز تنها هویت مفهومی داشته و خارجیتی نخواهند داشت. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی بررسی و روشن شد که نه می توان ادعای جابه جایی همگی معقولات را پذیرفت و نه می توان مدعی عدم خارجیت وجود و صفات حقیقی وجود شد. بر اساس تأثیرات اصالت وجود بر نحوه وجود معقولات و باتوجه به تبیین هستی شناختی و معرفت شناختی از معقولات و نیز تفکیک صفات حقیقی وجود از دیگر معقولات، یافته های این مقاله به این نتیجه منجر شد که اصالت وجود موجب معقول اول بودن وجود و صفات حقیقی وجود با هر دو تبیین معرفت شناختی و هستی شناختی از معقولات می گردد. ماهیات نیز با تبیین هستی شناختی، معقول ثانی فلسفی و با تبیین معرفت شناختی، معقول اول محسوب خواهند شد. عوارض ذاتی وجود، مفاهیم نسبی، اضافی و عدمی نیز بنا بر هر دو تبیین معرفت شناختی و هستی شناختی معقول ثانی فلسفی خواهند بود. جابه جایی مصادیق معقولات نیز موجب می گردد تقسیم بندی جدیدی بر اساس اصالت وجود شکل بگیرد.

Exploring the Relocation of Primary and Secondary Philosophical Intelligibles and Proposing a New Classification Based on the Primacy of Existence

The principle of the primacy of existence leads to a shift and reclassification of primary and secondary philosophical Intelligibles. According to the principle of the primacy of existence, existence must have individuals or concrete counterparts and cannot be considered a secondary Intelligible without a concrete external counterpart. Additionally, based on this principle, the attributes of existence are aspects of the essence of existence and will have concreteness and externality similar to existence itself, whereas essences only have conceptual identities and lack externality. This issue is examined through a descriptive-analytical approach, revealing that neither can the claim of reclassifying all intelligibles be fully accepted, nor can one assert the lack of externality of existence and its true attributes. Based on the effects of the principle of the primacy of existence on the nature of intelligibles and considering the ontological and epistemological explanations of intelligibles, as well as the differentiation between true attributes of existence and other intelligibles, the findings of this paper lead to the conclusion that the principle of the primacy of existence results in existence and its true attributes being primary intelligibles in both epistemological and ontological explanations. Essences are considered secondary philosophical intelligibles from an ontological perspective but primary from an epistemological perspective. Intrinsic attributes of existence, relative, additional, and negational intelligibles will be secondary philosophical intelligibles according to both epistemological and ontological explanations. The reclassification of intelligibles also leads to a new classification based on the principle of the primacy of existence.

تبلیغات