کلید واژه ها: objet a Jouissance lack desire My Little Chapel

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۶۷ - ۱۸۷
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

Hooshang Golshiri’s “My little Chapel” relates the story of a character who finds himself in possession of a toe-like protrusion from the beginning of his life, an abnormality which brings him into a never-ending conflict with his surroundings. The obsessional attachment of the narrator with his sixth-toe, however, poses significant questions regarding the nature of his symptomatic dependence on this apparently useless piece of flesh. Through a psychoanalytical reading of the story, the present article is an attempt to shed light on the psychological intricacies of this problematic relation. Drawing on the teachings of Jacques Lacan and Slavoj Zizek, it argues that the only solution to this enigma is to consider the toe as a materialization of the pure nothingness and lack which, from a psychoanalytical point of view, marks the very core of the subject in the symbolic universe and becomes the only venue for the safe flowing of jouissance. Through its inert presence, the toe embodies the Lacanian objet a as the most precious, albeit illusory, thing in the psychic life of the human beings, the removal, or the disclosure, of which could lead to irreparable consequences.

رویکردی روانکاوانه به داستان «نمازخانه کوچک من» از هوشنگ گلشیری

«نمازخانه کوچک من،» نوشته هوشنگ گلشیری، داستان شخصیتی را روایت می کند که از ابتدای زندگی اش زائده ای انگشت مانند در بدن اش پیدا می شود؛ ناهنجاری ای که او را وارد تعارضی بی پایان با محیط اطراف اش می کند. دلبستگی وسواس گونه راوی به انگشت ششم اش پرسش های مهمی را در رابطه با ماهیت وابستگی بیمارگونه او به این تکه گوشتِ ظاهراً بی فایده مطرح می کند. مقاله حاضر با خوانشی روانکاوانه از داستان، در جهت روشن کردن ظرافت های روان شناختی این ارتباط پیچیده می کوشد. این مقاله، با تکیه بر آرای ژاک لاکان و اسلاوی ژیژک، استدلال می کند که یگانه راه حل این معما، در نظر گرفتن انگشت پا به عنوان تحقق نیستی و فقدان محض است که از دیدگاه روان کاوانه، هسته اصلی سوژه را در ساحت نمادین نشان می دهد و تبدیل می شود به یگانه جایگاه برای جریان امن ژوئیسانس. انگشت پا، از طریق حضور بی اثر خود، ابژه میل لاکانی را به مثابه ارزشمندترین امر (ولو امری موهوم) در زندگی روانی انسان ها تجسم می بخشد که حذف یا افشای آن می تواند به عواقب جبران ناپذیری منجر شود.

تبلیغات