کارکردهای روان شناختی توبه بر اساس منابع اسلامی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
یکی از اهداف اساسی علوم روان شناختی و ادیان آسمانی تحول و دگرگونی انسان ها است. «توبه» مهم ترین و پرکاربردترین واژه ای است که در قرآن کریم گویای ضرورت بازسازی و دگرگونی انسان است. بر اساس آیات قرآن و سخنان پیشوایان دین، «توبه» دو کاربرد معنایی اساسی دارد: 1. توبه به معنای «روی آوری بنیادین به خدا (ایمان آوری)» که واژه هایی مانند «تَوَلّی» و «اِعراض» در برابر آن قرار می گیرد و در این صورت معادل «روی گردانی بنیادین از خدا» می شود؛ 2. توبه به معنای «روی آوری به خدا از خطا و گناه خاص» که در این صورت تعابیری مانند «اصرار بر گناه» در برابر آن قرار می گیرد. بر اساس کاربردهای معنایی توبه، دست کم چهار کارکرد روان شناختی را برای توبه می توان در نظر گرفت: 1. «ایجاد و ارتقاء معنای زندگی»، 2. «کاهش کشمکش ها و تعارضات روانی - معنوی»، 3. «افزایش سلامت روانی» و ۴. «ارتقاء رشد توحیدی». این کارکردها را می توان در الگویی سلسله مراتبی قرار داد، به گونه ای که کاهش کشمکش ها و تعارضات روانی - معنوی در سطح پایین، افزایش سلامت روانی و ایجاد و ارتقاء معنای زندگی در سطوح میانی و ارتقاء رشد توحیدی در بالاترین سطح این سلسله مراتب قرار گیرد.Psychological functions of repentance according to Islamic sources
One of major goals of psychological sciences and celestial religions is development and transformation of people. “Repentance” is the most important and useful word in the Holy Quran that refer to the necessity of restructuring and transformation of human. According to Quranic verses and sayings of religious figures, repentance has two major meanings: 1) “repentance” as basic approaching to God (come to belief). In this sense, it is opposed to words such as “Tavalli” and “Eraz” that correspond to basic avoidance from God. 2) “repentance” as approaching to God from mistake and specific sins. In this sense, it corresponds to such phrases such as “insisting on sin”. Based on semantic functions of repentance, we could consider at least four psychological functions for repentance: a) “making and improving the meaning of life”, b) “reducing psycho-spiritual struggles and conflicts”, c) “increased mental health”, and d) “increased divinity development”. We could place these functions into a hierarchical model, in which reduced psycho-spiritual struggles and conflicts are at low level, increased mental health and making and improving meaning are at the middle level, and increased divinity development is at the top.