آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان جمعیت عمومی کاربر شبکه های اجتماعی در سال 1401، 350 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری داوطلبانه، از طریق فراخوان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده وسواس فکری- عملی (فوا و همکاران)، پرسشنامه ترومای کودکی (برنشتاین و استین)، مقیاس اضطراب بک و نسخه دوم مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بدرفتاری کودکی با علائم وسواسی- جبری رابطه مستقیم و معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که ترومای دوران کودکی، اضطراب و افسردگی نقش مهمی در شکل گیری علائم وسواسی- جبری دارند. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که ترومای دوران کودکی می تواند با تاثیر بر اضطراب و افسردگی موجب بروز علائم وسواسی- جبری گردد.

The mediating role of anxiety and depression in the relationship between childhood abuse and obsessive-compulsive symptoms

The present study was conducted with the aim of determining the mediating role of anxiety and depression in the relationship between childhood maltreatment and obsessive-compulsive symptoms. The research method was descriptive and of the correlation type (structural equation modeling). From among the general population of social media users in 2022, 350 people were selected according to the entry criteria by voluntary sampling method. The tools used in this research included the Revised scale of obsessive-compulsive Syndrome (Foa and et al), Childhood Trauma Questionnaire (Bernstein & Stein), Beck Anxiety Inventory & Beck Depression Inventory-II. Pearson's correlation test and structural equation modeling were used to analyze the data. The results showed that childhood abuse has a direct and significant relationship with obsessive-compulsive symptoms, and anxiety and depression play a mediating role in the relationship between childhood abuse and obsessive-compulsive symptoms, and overall, the results show that the model fits well. According to the obtained results, it can be said that childhood trauma, anxiety and depression play an important role in the formation of obsessive-compulsive symptoms. In general, it can be concluded that childhood trauma can cause obsessive-compulsive symptoms by affecting anxiety and depression.

تبلیغات