جایگاه کیفر در نظام مجازات ها در حقوق اسلامی
آرشیو
چکیده
تنوع و گوناگونی پاسخ های کیفری، بخشی از تنوعات معنادار و حکمت آمیز سیاست جنایی در اسلام می باشد. از جمله نمودها و نمادهای این حکمت تشریعی جزایی، تشریع کیفرهای ثابت و معیّن (حدود) و مجازات های نامعین و انعطاف پذیر(تعزیرات) می باشد. برداشت صحیح مستفاد از ادله شرعی و منطبق با اهداف دین اسلام و فلسفه ی مجازات ها در سیاست کیفری اسلام ،اقتضاء دارد که حدود و تعزیرات دو نوع پاسخ کیفری به دو دسته جرائم یکی معین و قطعی که در مقابل جرائم مهم و غیر قابل اغماض اعمال می گردد و دیگری نامعین و غیر قطعی که حدود تعیین و میزان آن بسته به اختیار قاضی است. لکن وجود اختلاف شدید آراء فقهی راجع به جوانب کیفرهای مختلف حدود و خاصّه تعزیرات، نشان دهنده ناشناختگی ماهیّت واقعی کیفر در فقه و حقوق ایران می باشد. این ناشناختگی فقهی موجب آن شده است که در سیاست جنایی تقنینی، و نیز قضایی، در جمهوری اسلامی ایران، نتایج مثبت مورد انتظار از این تنوّع ابزارهای جزایی کمتر به دست آید و تفاوت هایی در این دو پاسخ کیفری بوجود آید. در این راستا نگارنده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به تبیین جایگاه کیفر در فقه و حقوق جزای ایران می پردازد.The place of punishment in the system of punishments in Islamic law
The diversity of criminal responses is part of the meaningful and wise diversity of criminal policy in Islam. Among the manifestations and symbols of this penal legislative wisdom is the legislation of fixed and certain punishments (limits) and indefinite and flexible punishments (tazirat). The correct interpretation of the Shari'i arguments and in accordance with the goals of the Islamic religion and the philosophy of punishments in the Islamic criminal policy requires that the limits and punishments are two types of criminal responses to two categories of crimes, one definite and definite, which is applied to serious and unforgivable crimes. and the other is indeterminate and indeterminate, the limits of which are determined and the amount depends on the discretion of the judge. However, the existence of strong differences of jurisprudential opinions regarding the aspects of different punishments, especially punishments, shows the ignorance of the true nature of punishment in Iranian jurisprudence and law. This lack of jurisprudence has caused the positive results expected from this variety of penal instruments to be obtained in the legislative and judicial criminal policy in the Islamic Republic of Iran, and there are differences in these two criminal responses. In this regard, the author explains the place of punishment in Iranian jurisprudence and criminal law by using descriptive and analytical method.