گسترش ابعاد مختلف شهرنشینی در سالهای اخیر و رواج یافتن اقدامات شهرسازی جدید، بافت های شهری را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است، بطوریکه امروزه، محدوده های وسیعی از شهرهای کشور و علی الخصوص مناطق و مناطق جدید صورت گرفته در شهرها، با معضلات پیچیده ای از جمله بحران حس تعلق مکانی و هویت شهری رو به رو هستند و روند افت منزلت مکانی- اجتماعی آنها رو به افزایش است. لذا، منظر و سیمای شهری موضوعی مهم و حتی چالش برانگیز در میان صاحبنظران طراحی شهری، معماری و طراحی محیطی است، به گونه ای که نبود ادبیات واحد در این میان حتی به سوء برداشت هایی نیز انجامیده است. از طرف دیگر، اغلب مطالعات مربوط به مکان و موضوعات مرتبط با آن از جمله حس مکان که در حیطه روانشناسی ادراک و علوم تربیتی مورد مداقه قرار گرفته، در شهرسازی به خودی خود کفایت نمی کند و این وظیفه طراح و برنامه ریز است که با بهره برداری از این علوم اقدام به خلق حس مکان نماید و می بایست آنرا چنان طراحی کند که برای مردم قابل درک باشد و با خلق فضاهای عمومی با کیفیت و مطلوب در میان تراکم ساخت و سازها، پهنه ای برای شکل گیری رویدادهای جمعی مهیا سازند؛ فضاهایی که توان القاء حس مکان به شهروندان را دارند. در این مقاله به اصول و معیارهای طراحی منظر در راستای برانگیزش حس مکان اشاره شده و در پایان اصول ادراکی و زمینه ای در طراحی منظر شهری برای ارتقا حس مکان و تعلق به مکان به اختصار تدوین و ارائه شده است.