آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

ماده 697 از کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی(مصوب 1375) مستند شکل عام بزه افترا می باشد. شرایط روانی مرتکب این جرم عمدی(علم و قصد) همواره از زوایای مختلف مورد مناقشه قضات و نویسندگان بوده است. میزان مطابقت مسأله «احراز علم مرتکب به کذب بودن نسبتی که به دیگری داده یا آن را منتشر کرده» با آموزه های قرآنی و روایی، «ضرورت یا عدم ضرورت احراز قصد اضرار» و «تأثیر ارتجالی نبودن رفتار بر شرایط روانی مرتکب افترا»، سه محوری است که این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و سامانه های جامع قوانین و مقررات و آراء قضایی به روش توصیفی و تحلیلی بدان ها پرداخته و در جهت اصلاح ماده قانونی مورد بحث، پیشنهادهایی را ارائه نموده است. بر این اساس، پژوهش به این نتیجه نائل آمد که «ضرورت احراز علم مرتکب به کذب بودن نسبتی که به دیگری داده» با آموزه های قرآنی و روایی که انسان را به اتباع از علم و دوری شدید از ظن و گمان و رعایت حرمت و حیثیت بندگان خدا امر می کنند در تعارض است، برای اثبات افترا نیازی به احراز قصد اضرار نزد مرتکب نمی باشد و ارتجالی بودن یا نبودن رفتار مرتکب، حتی در مقام دفاع از خویش نزد مقام قضایی، تأثیری بر روی قصد مرتکب افترا ندارد.

A Researching on the Psychological Condition of the Perpetrator of the Crime of “Defamation”

   The article 697 of the book Taʿzirāt (discretionary punishments) of the Islamic Penal Code of the Islamic Republic of Iran Adopted on 1996 is the documented general form of defamation crime. The psychological condition of this intentional crime (knowledge and intention) has always been disputed from different angles by judges and authors. The degree of compatibility of the issue of “obtaining the knowledge of the perpetrator about the falsity of in the attribution given to another or published it” with the Quranic and narrative teachings, “necessity or lack of necessity of obtaining the intention of damage” and “the effect of non-reactionary behavior on the psychological conditions of the perpetrator of the defamation” are three issues that this research has been done by using library resources and comprehensive systems of laws and regulations and judicial decisions in a descriptive and analytical method and have been submitted some suggestions in order to amend the mentioned law. Accordingly, the research concluded that “the necessity of obtaining the knowledge of the perpetrator about the falsity of in the attribution given to another” with the Quranic teachings and narrations that command people to obey the knowledge and extreme avoidance of conjecture and the obedience of dignity and worth of the human person of God’s servants is in conflict and does not need to consider the obtaining the intention of damage to the perpetrator in order to prove the defamation and whether or not the behavior of the perpetrator is reactionary or not, even if the behavior of the perpetrator is not defending oneself before a judicial authority has no effect on the intent to commit defamation.

تبلیغات