مضامین بکر، فضاهای شاعرانه، ترکیبات و تعابیر نغز و ظریفِ برساخته از حروف الفبای پارسی در کنار دیگر مضامین ادبی و هنری، از دیرباز تاکنون در پهنه ادب فارسی، جایگاه خاصی دارد. شعرا و نویسندگان، در تمام ادوار و سبک های شعر فارسی، با عنایت به شکل، حالت و ویژگی این حروف، به مضمون آفرینی با آنها پرداخته اند. شاعران عارف و متصوفه در مقایسه با دیگر شعرای ادب پارسی، توجّه خاصی به حروف الفبا و ساختارهای هنری و ادبی آنها برای تبیین اندیشه های دینی، عرفانی و صوفی گری خود داشتند. یکی از شاعران عارفی که از خصوصیات و ویژگی های حروف الفبا در دامنه بسیار وسیعی بهره جسته است، شاه نعمت الله ولی کرمانی، شاعرِ قرن هشتم هجری است. او که خود مؤسس فرقه شاه نعمت اللهی هم بود، در ترویج و تبیین اندیشه های عرفانی و دینیِ فرقه شاه نعمت اللهی، به مدد حروف الفبای پارسی، مضامین باریک و ظریفی را می آفریند که نشان از خلاقیت ذاتی و ذهنی او در به کارگیری حروف در ساخت مضامین دینی و عرفانی دارد. در این مقاله، ضمن بررسی جایگاه و ویژگی حروف الفبای پارسی از منظر شکل و هیأت ظاهری و ادبی، به نقش آنها در آفرینش ترکیبات، تعابیر و مضامین دینی، عرفانی و ادبی پرداخته ایم. با بررسی مجموعه کامل شواهد شعری به دست آمده از اشعار شاه نعمت الله ولی در زمینه مضامین دینی، عرفانی و ادبی بر ساخته از حروف الفبا، این نتیجه حاصل شد که شاه نعمت الله ولی، تقریباً از همه حروف الفبا در آفرینش مضامین دینی، عرفانی و ادبی خود به خوبی استفاده کرده است، اما دامنه به کارگیری حرف الف در مقایسه با دیگر حروف الفبا، به مراتب وسیع تر و بیشتر است. شاعر به حروفی چون ب، میم، عین و نون به واسطه ویژگی منحصربه فرد آنها، بیشتر از دیگر حروف الفبا توجّه داشته است. در ضمن دامنه مضامین دینی و عرفانی برساخته از این حروف در مقایسه با مضامین ادبی و شاعرانه، بسیار بیشتر است.