آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

فرضیه در پاسخ به پرسش از شباهت ها و تفاوت های نگرش منسیوس و فارابی به فضیلت اخلاقی، بر پایه چارچوب نظری متاثر از برخی زوایای فلسفه اخلاق و دیدگاه های ارسطو و افلاطون بر آن است که ضمن اشتراک رویکرد کلی در فضیلت اخلاقی و مافوق طبیعت گرایی اخلاقی، منسیوس بر فضایل عملی و جزئی و فارابی بر فضایل نظری و عقلی و کلی تاکید دارند که تفاوت هایی را رقم می زند. بر این اساس منسیوس متفکری است که فطرت را منشأ جامع اخلاقیات به شمار می آورد. در حالی که فارابی اختیار عادت و تمرین را این گونه جایگاهی می دهد. منسیوس بر نیک سرشتی انسان پا فشرده و بر آن است که نیکی سرشت از بیرون به انسان تحمیل نشده است. اما فارابی از معتقدان به عاری بودن فطرت انسان از هر دو طرف نیکی و بدی است. از نظر فارابی اخلاق بیشتر اکتسابی است برخلاف منسیوس که معتقد است بیشتر فطری است.فارابی برخلاف منسیوس بر آن است که انسان می تواند از طریق اعتیاد، اخلاقی را تبدیل به ملکه سازد.

A Comparative Study of Moral Virtue in the Philosophies of Mencius and Farabi

This paper explores the similarities and differences in Mencius' and Farabi's perspectives on moral virtue. Influenced by aspects of moral philosophy and the ideas of Aristotle and Plato, the study presents a theoretical framework that highlights a shared approach to moral virtue and naturalism. While both philosophers embrace moral virtue, Mencius focuses on practical and partial virtues, whereas Farabi emphasizes theoretical, intellectual, and general virtues. This distinction results in several differences between their viewpoints. Mencius regards nature as the comprehensive source of ethics, emphasizing the inherent goodness of human nature. On the other hand, Farabi proposes the role of habit and practice in shaping morality. Farabi contends that morality is predominantly acquired, in contrast to Mencius, who emphasizes its innate nature. Additionally, Farabi suggests that an individual can elevate morality through habituation, a perspective not shared by Mencius.

تبلیغات