مقایسه اثر بخشی رویکرد طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی زنان و مردان متأهل دارای روابط فرازناشویی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی رویکرد طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی زنان و مردان متاهل دارای روابط فرازناشویی شکل گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش پژوهش، غیرتوصیفی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر شامل زنان و مردان متأهل دارای رابطه فرازناشویی بود که بخاطر اختلافات زناشویی با همسر و علنی شدن رابطه فرازناشویی خود در 12 ماه سال 1399 و 9 ماه اول سال 1400 به چهار کلینیک مشاوره و روانشناسی شهر تهران، مراجعه نمودند. از بین زوج ها، 45 زوج بصورت تصادفی انتخاب شدند (23 خانم و 22 آقا که مرتکب رابطه فرازناشویی شده اند). ملاک های ورود در تحقیق شامل: متأهل بودن، باردار نبودن، حداقل سن 25 و حداکثر سن 60، داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، نداشتن بیماری یا مشکل روانشناختی حاد و ثبت رضایت آگاهانه کتبی برای شرکت در جلسات درمانی بود. آزمودنی ها در این تحقیق در سه گروه آزمایش طرحواره درمانی یانگ (2003)، آزمایش مبتنی بر پذیرش و تعهد و کنترل قرار گرفتند و پیش و پس از مداخله پرسشنامه هوش هیجانی بار – ان (2000) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله گروه آزمایش طرحواره درمانی (66/6=F، 020/0=P) و گروه مبتنی بر پذیرش و تعهد (10/6=F، 024/0=P) بر هوش هیجانی در مرحله پس آزمون موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود؛ همچنین بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی بین دو گروه رویکرد طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر هوش هیجانی از نظر میزان اثر بخشی تفاوت معناداری وجود ندارد.Comparison of the Effectiveness of the Approach of Schema Therapy with Treatment Based on Acceptance and Commitment on Emotional Intelligence of Married Men and Women with Extramarital Relationship
Aim: This research was conducted with the aim of comparing the effectiveness of the schema therapy approach with the therapy based on acceptance and commitment on the emotional intelligence of married women and men with extramarital relationships. Methods: The current research was an applied research and in terms of the research method, it was non-descriptive and quasi-experimental with a pre-test-post-test design and follow-up with a control group. The current research population included married men and women with extramarital relationship who referred to four counseling and psychological clinics in Tehran in 12 months of 2019 and 9 months of 2014 due to marital disputes with their spouses and the disclosure of their extramarital relationship. Among the couples, 45 couples were randomly selected (23 women and 22 men who committed extramarital relations). The criteria for inclusion in the research included: being married, not pregnant, at least 25 and at most 60 years old, having minimal literacy, not having an acute psychological illness or problem, and registering written informed consent to participate in therapy sessions. In this research, the subjects were placed in three groups of Yang (2003) schema therapy test, acceptance and commitment based test, and control test, and before and after the intervention, they completed Bar-N's (2000) emotional intelligence questionnaire. Data were analyzed using repeated measure variance. Results: The results showed that the intervention of the experimental schema therapy group (F=6.66, P=0.020) and the group based on acceptance and commitment (F=6.10, P=0.024) on emotional intelligence in the post stage The test is effective and this effect was stable in the follow-up phase; Also, based on the results of Tukey's post hoc test, there is no significant difference between the two groups of schema therapy approach and acceptance and commitment on emotional intelligence in terms of effectiveness.