رویکرد جامعه شناختی به رمان جنگ (تصویری از گفتمان اقلیت)؛ برپایه مطالعه موردی چهار رمان زمین سوخته، آداب زیارت، زمستان 62 و باغ بلور (مقاله علمی وزارت علوم)
رمان از دید پژوهشگران مختلف به مثابه اثری اجتماعی (تأثیرپذیرفته و تأثیرگذارنده بر اجتماع) بازشناسانده شده است. این پژوهش برپایه همین پیش فرض به مطالعه موردی چهار رمان جنگ می پردازد تا تفاوت میان روایت رسمی از جنگ در رسانه های مختلف ازجمله ادبیات را با آنچه در این آثار بازگو شده است، نشان دهد. روش این مطالعه براساس تلفیقی از دستاوردهای و مبانی نظری موجود در نقد جامعه شناسی، به ویژه الگوی لوکاچ-گلدمن، نقد اجتماعی لوونتال و رابطه شخصیت و نهادهای قدرت پی یر بوردیو است. رمان های چهارگانه انتخاب شده عبارت اند از زمستان 62، باغ بلور، زمین سوخته و آداب زیارت. این آثار همه در روزگار جنگ تألیف شده اند و همه از آثار مورد توجه و پرشمارگان به شمار می روند. برای دستیابی به این هدف خوانش تفسیری هر رمان براساس الگوی نقد جامعه شناختی و با کوشش برای پرهیز از هر گونه پیش داوری انجام شده است. در ادامه ویژگی های هر یک از این چهار رمان در تقابل با روایت رسمی از جنگ نشان داده شده و مشخص شده است که چگونه ویژگی هایی مانند شخصیت پردازی، پی رنگ، لحن، زاویه دید و حتی محتوای اثر در خدمت بازتاب گفتمان اقلیت قرار گرفته اند. گفتمان اقلیت صدایی متکثر و کاملاً متفاوت با روایت رسمی از جنگ است که جلوه آن را در رمان جنگ برخلاف شعر و دیگر گونه های ادبی مرتبط با ادبیات جنگ (مانند خاطره نویسی و روایت های شفاهی) به وضوح می توان باز جست.