نقد ادبی

نقد ادبی

نقد ادبی سال سیزدهم بهار 1399 شماره 49 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل گناهکاری جمشید در آیین زرتشت با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گناه جمشید گفتمان زرتشتی نشانه شناسی فرهنگی سپهر نشانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 831 تعداد دانلود : 94
رویکرد نشانه شناسی فرهنگی با آشکارسازی فرایند شکل گیری معنا و مشخص کردن ارزش ها و هنجارها در متن توسط لوتمان (1922 1993م) پایه گذاری شد. این رویکرد با تمرکز بر نحوه تعامل سپهرهای نشانه ای مختلف، امکان جدیدی را در بررسی رخدادهای فرهنگی فراهم کرد تا نحوِه تولید متن در یک سپهر نشانه ای روشن شود. متون اسطوره ای دینی به عنوان یکی از منابع برجسته فرهنگی، بستری مناسب برای به کارگیری نظریه نشانه شناسی فرهنگی است. در پژوهش حاضر، از این الگو در متن اسطوره ای دینی اوستا استفاده شده تا با انتخاب شخصیت جمشید، به نحوه مشروعیت زدایی از آیین مهرپرستی و مشروعیت زایی و چگونگی تولید معنا در آیین زرتشتی پرداخته شود. در این دیدگاه، جمشید در دوگانه تقابلی (خود و دیگری)، تکوین یافته ایزدشاه آیین مهری است که با کم رنگ شدن اندیشه های ودایی و توسعه سپهر نشانه ای زرتشتی، شخصیت گناهکاری گرفته است. در این مقاله، گناهکاری جمشید از طریقِ بررسی ورود وی به سپهر نشانه ای جدید، با سازوکار جذب و طرد فرهنگ دیگری و تولید متن و تثبیت فرهنگ خودی (زرتشتی) تحلیل شده است.
۲.

نقد آرای شاهنامه پژوهان در ارزیابی نگاه بیهقی به شاهنامه و طرح انگاره ای دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد درون متنی فردوسی بیهقی خردگرایی افسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 476 تعداد دانلود : 93
بیهقی، دبیر نامدار دربار غزنوی، با فردوسی هم عصر بود. او در تاریخی که پس از 37 سال دبیری نوشت و در آن بسیاری از جزئیات رفتارها و اندیشه های درباریان غزنوی را آشکار کرد، هیچ نشانی از فردوسی و تعاملش با دربار محمود را به دست نمی دهد. از سوی دیگر او برای اثرگذاری بیشتر کلام بر خواننده، در تاریخش به شعرهای شاعران استناد می کند؛ اما در شواهد شعری او، یادی از شاهنامه نیست و باوجود سازگاری تام ابیاتی از شاهنامه با پایان بندی رویدادهای تاریخ بیهقی ، از استناد به آن می پرهیزد. این موضوع در تحلیل های پژوهشگران با طرد فردوسی از دربار محمود مرتبط دانسته شده و گمانه زنی هایی را موجب شده که تکیه بیشتر آن تحلیل ها به شیوه برون متنی بر بازخوانی زندگی فردوسی (هرکسی از زاویه ای) متمرکز بوده و نگاه درون متنی بر شاهنامه را فروگذاشته اند. نقد و ارزیابی آن تحلیل ها نشان می دهد پژوهشگران خواست های درونی خود را بر تحلیل ها تحمیل کرده اند و همین هم ضعف بزرگ آن پژوهش ها را آشکار می کند. بررسی نگاه افسانه ستیزانه ای که ادیبان و نویسندگان زمانه بیهقی داشتند، نگاه تازه ای را پیش می کشد که نویسنده این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی آن را موضوع پژوهش خود قرار داده و به این نتیجه دست یافته که بیهقی در منظومه فکری خود، ژانر افسانه را خِردآشوب و غیرجدی می پنداشته و شاهنامه را هم از این قاعده جدا نمی دانست؛ به همین دلیل یاد آن را در تاریخ خود فروگذاشته است.
۳.

بررسی و نقد تعاریف حُسن تعلیل ارائه کارکردها و تقسیم بندی های تازه و پیوند آن با دیگر آرایه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدیع معانی حسن تعلیل ارکان حالات چهار گانه جملات پرسشی و خبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 671
حُسن تعلیل، یکی از آرایه های بدیع معنوی، همواره مورد توجه اهل بلاغت قرار گرفته و اغلب آنان در آثار خویش، به تعریفی کوتاه و ذکر چند شاهد مثال از آن بسنده کرده اند. در این پژوهش، ضمن تحلیل و نقد تعاریف مذکور و اشاره به برخی از نارسایی های آن ها ، دو تقسیم بندی تازه از این آرایه ارائه شده که برمبنای آن، این ظرفیت هنری شامل دو رکن اساسی و یک رکن غیراساسی است. در تقسیم بندی معنوی، این ارکان ممکن است به چهار حالت مختلف ظاهر شود. در تقسیم بندی لفظی، براساس وجود چند رکن در هر سوی حُسن تعلیل، به سه حالت پدیدار می شود که البته هریک از این ها ارزش بلاغی و هنری متفاوتی دارد. در این پژوهش، آشکار می شود که برخلاف نظر بلاغیان، حُسن تعلیل پیوندی خاص با علم معانی دارد؛ زیرا ساخت آن برمبنای جملات پرسشی و خبری است که هدف گوینده معانی ثانو ی نهفته در آن جملات است. به علاوه به مهم ترین اهداف به کارگیری حُسن تعلیل با ذکر شواهد پرداخته شده که شامل کارکردهایی همچون «مدح، توصیف، صحنه آرایی، حُسن تعلیل برای حُسن طلب و...» است. در بخش پایانی نیز، به پیوند حُسن تعلیل با دیگر آرایه های بلاغی اشاره و تأکید شده که این آرایه بدون حضور عناصر بلاغی دیگر موجودیت ندارد و درواقع کاربرد این آرایه ها در قالب جملات پرسشی و خبری به شکل گیری حُسن تعلیل می انجامد.
۴.

کارکرد جبر در گفتمان فکری حافظ (تحلیلی مبتنی بر نظریه لاکلو و موف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظ جبر گفتمان رندی تحلیل انتقادی گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 948 تعداد دانلود : 175
اندیشمندان موضوع جبر در شعر حافظ را بسیار مورد بررسی قرار داده و آرای مختلفی را در این زمینه مطرح کرده اند. برخی این اصطلاح را، مانند بسیاری از اصطلاحات موجود در شعر او، وسیله ای برای آفرینش ادبی پنداشته اند؛ بعضی آن را ابزاری برای توجیه گفتارهای رندانه تلقی کرده اند؛ بسیاری دیگر نیز آن را معلول جبرگرا بودن حافظ دانسته اند. با توجه به شیوه آفرینش ادبی، جهان بینی و روح حاکم بر شعر حافظ که نشان از نوعی آزاد اندیشی دارد و همچنین تناقضی که میان اصلاح طلبی و باور به جبر حاکم است، اگرچه قائل شدن به دو مورد نخست به خصوص استفاده از این اصطلاحات برای آفرینش ادبی صحیح به نظر می رسد، برقراری رابطه میان جبر گرایی و جهان بینی حافظ بسیار دشوار است. یکی از شیوه هایی که می تواند ضمن به رسمیت شناختن تفاوت برداشت ها، از گزاره های جبرگرایانه فهمی نزدیک به جهان بینی حافظ ارائه دهد، خودداری از مبنا قرار دادن مفاهیم برآمده از ظاهر تک بیت ها و سعی در به دست آوردن فهمی عمیق تر از شعر حافظ براساس روشی علمی است. از این رو در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از رویکرد ارنستو لاکلو و شانتال موف، لایه های زیرین گزاره های جبرگرایانه شعر حافظ بررسی شود و طبق پیش فرض های تحلیل انتقادی گفتمان، مبنی بر غیرشفاف بودن زبان در انتقال مفاهیم و تأثیر زبان در فهم واقعیت ها، نشان داده شود که هدف غایی حافظ از به کار بردن مفاهیم جبرگرایانه، نه بیان باور به جبر، بلکه ایجاد فضای لازم برای بسط ایدئولوژی گفتمان رندی و سست کردن هژمونی گفتمان زاهدانه است که از قرن ها قبل، بر فضای فرهنگی ایران تسلط داشته است.
۵.

تبیین جریان شناختی داستان نویسی زنان ایرانی در مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهاجرت ادبیات مهاجرت زنان داستان نویسی زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 768
در چند دهه گذشته، تحولات جامعه ایرانی و دگرگونی های جامعه جهانی در پیدایش جریان داستان نویسی زنان در مهاجرت مؤثر بوده است. در داستان های نویسندگان زن مهاجر، زنان شخصیت محوری داستان ها هستند. در این داستان ها، در تقابل با ساختارهای فکری گذشته، ساختارشکنی صورت گرفته است و زن در ارتباط با مرد تعریف نمی شود؛ بلکه ذهنیت زنان به ذهنیت محوری و اصلی داستان تبدیل می گردد و داستان از زاویه دید آن ها و شناخت و آگاهی شان از مردان و دنیا نوشته می شود. از دیگر سو آن ها توانسته اند میان ورود دنیای زنانه به داستان و حفظ زیبایی شناسی آن رابطه ای منطقی برقرار کنند. برخی از زنان اقسام مسائل سیاسی را از منظر روایت های زنانه بازتاب داده اند. بخشی از آثار زنان نیز زمینه هویت اندیشانه دارد و در آن ها موقعیت زن به مثابه سوژه گم شده و فاعل شناسا و یابنده است. از این رو عموماً زاویه دیدی که زنان در داستان هایشان به کار می برند، اول شخص است. انتخاب این زاویه دید به ایشان مجال می دهد در نوشتن اغلب از خودشان بگویند . درواقع خود نویسنده در راوی اول شخص تجلی پیدا می کند. بخش دیگری از داستان های زنان، شرح تجربه ها و آگاهی های آن ها از مسائل جنسیتی است. روایت های دیگری از آن ها نیز شرح زندگی معمولی و روزمره آن هاست. این داستان ها به ژانر داستان های عامه پسند نزدیک می شوند و هرچند از حیث روایت داستانی ساختار محکمی ندارند، با استقبال خوانندگان مواجه شده اند.
۶.

تحلیل انتقادی کاربست مکتب رمانتیسم در جریان شناسی شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربست رمانتیسم رمانتیسم ایرانی رمانتیسم اجتماعی فلسفه ی مکتب رمانتیسم جریان شناسی شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 545 تعداد دانلود : 841
مکتب رمانتیسم مقارن با قرن هجدهم در واکنشی دیالکتیکی به مکتب کلاسیسم و نئوکلاسیسم و متأثر از مسائل فلسفی، سیاسی و اجتماعی عصر به ظهور پیوست. تأکید رمانتیسم بر فردیت هنرمند، آزادی تخیل، اصالت احساس و تلاش برای ترسیم حقیقتی مثالی و متعالی که به زعم رمانتیست ها در پس واقعیت اثباتی و علمی وجود داشت، اساس این مکتب را تشکیل می دهد. مقارن با شکل گیری تجدد ادبی در ایران، برخی استادان دانشگاهی و سنت گرایان ادبی، ادبیات متجدد را تقلیدی از غرب و ترجمه ای از آثار مکاتب غربی و ازجمله مکتب رمانتیسم معرفی کردند. این ایده در دهه های بعد عمدتاً به دلیل ضعف پژوهش ادبی در ایران تثبیت شد. پژوهش حاضر نشان می دهد که نوع تلقی از مکتب رمانتیسم در ایران با به حاشیه رانی برخی ویژگی های ماهوی آن، انفکاک مؤلفه های این مکتب از بستر فلسفی و معرفت شناختی آن ها و تلقی بعضاً نادرست از برخی مفاهیم همراه آن است. از آنجا که مکتب های ادبی حائز مؤلفه هایی مفهوم سازی شده و ساختارمند هستند، پژوهش ادبی در ایران از این ساختار سهل الوصول جهت شرح و جریان شناسی ادبی بهره می برد و با توصیف مؤلفه هایی همچون عشق و طبیعت در انفصال کامل از سنت ادبیات فارسی و بدون توجه به تطور این ویژگی ها از گذشته تا امروز، شناختی ناقص و گاه اشتباه از جریان های ادبیات معاصر به دست می دهد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴