آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

فقه و حقوق اسلامی در روابط دختر و پسر مبتنی بر حوزه های محرم و نامحرم است. امروزه در ادبیات دینی، محرمیت یعنی نبود مرزی برای دوستی متعارف و عدم محرمیت یعنی بودن مرزی نسبتاً نامتعارف برای تعامل معمول دو جنس مخالف. از سویی نگاه فرهنگ اسلامی در این خصوص آن است که روابط دختر و پسر نامحرم، حتی در حد متعارف آن نیز به حداقل ممکن و در حد ضرورت منتهی شود، از سوی دیگر تنها فرصت روابط آگاهان? دختر و پسر در اسلام، زمانی است که طرفین برنامه ای جدی برای ازدواج در نظر داشته باشند. خارج از کانون خانواده و ازدواج شرعی، عملاً هر گونه تعامل احساسی، صمیمانه یا عاشقانه، مذموم و حرام یا زمینه ساز گناه کبیره تلقی می شود. با این فروض که در گذشته امکان نوعی جامعه پذیری مبتنی بر معیارهای بومی و سنتی وجود داشته که عملاً منجر به ازدواج بهنگام در آغاز سن بلوغ دختر و پسر می شده است، سؤال اصلی نوشتار حاضر آنست که در شرایط فعلی با توسع? شبکه های ارتباطی، کاهش سن بلوغ و افزایش سن ازدواج، چگونه می توان شکاف زمانی موجود بین زمان بلوغ تا زمان ازدواج دختر و پسر معاصر را قانونمند کرد؟ فرضی? کلان نوشتار حاضر، درصدد امکان سنجی مدیریت قانونمند دور? زمان بلوغ تا زمان ازدواج دائم دختر و پسر براساس نظری? دوستی اسلامی است.

The Culture of Islamic Friendship Concerning the Boy-Girl Social Relationships

Islamic jurisprudence concerning the male-female relationships relies upon the mahram / non-mahram concepts. In the contemporary religious literature, one, usually a stranger, who is a mahram to someone of the opposite gender (as enumerated in Islamic law) can establish an acceptable kind of friendship, whereas lacking such a feature (failure to become mahrams) means that there is an unorthodox boundary for the interactions between the two genders. On the one hand, the view of the Islamic culture is to keep the relationships between boys and girls to a minimum; on the other hand, however, the only opportunity for a prudent relationship between boys and girls is when they have a serious plan for marriage. Beyond the limits of the family and religious marriage, virtually all emotional, intimate and love relations are despicable and religiously unlawful or a path to pave the way towards great sins. In the past there had been a social acceptance relying the local and traditional criteria which could practically lead to timely marriage at the beginning of puberty; given the above, the main question in this paper is how it is possible to regulate the time gap which exists between puberty and the time of marriage, under the present circumstances where as a result of the expanded network of relationships, the society encounters reduced age of puberty and increased age of marriage. This paper seeks to seek feasibility of a regulated management of the period between puberty and the time of permanent marriage, and that upon the theory of Islamic friendship.

تبلیغات