آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

زمینه سازی برای تحقق مرجعیت علمی، از مهمترین اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی و قلب تپنده و پیش نیاز اصلی شکل گیری و بالندگی تمدن جدید ایرانی اسلامی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع و چالش های دستیابی به مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی و تبیین کژکارکرد های بازدارنده انجام شده است. بدین منظور با معناکاوی در ادراک نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی و بهره گیری از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد، به شناسایی و تبیین پدیده مورد بررسی پرداخته شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع راهبردهای زنجیره ای و نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 31 نفر از نخبگان و استادان دانشگاه گردآوری شد و به روش کدگذای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردید؛ تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها به شناسایی 7 مقوله اصلی منجر گردید که شامل "زمینه های فرهنگی و اجتماعی"، "زمینه های ساختاری"، "کژکارکرد های نظام آموزش و پژوهش"، "ناهمسویی های بینشی و انگیزشی"، "کژکارکرد های تخصیص منابع و امکانات"، "کژکارکرد های سیاست گذاری و برنامه ریزی " و "استیلای نگرش های کمّی گرا" است. در نهایت نتایج نشان داد استیلای نگرش کمّی گرایی در رویه های موجود، به شکل گیری و تشدید موانع و کژکارکرد های بازدارنده مرجعیت علمی دامن زده است.

Explanation the deterrent dysfunctions of scientific authority in the humanities

  Scientific authority is one of the most important strategic goals of the Islamic Republic of Iran. This study aims to explain the dysfunctional functions in the scientific authority. To this end, the perception of academic intellectuals was examined with a qualitative approach. Data were collected using purposive sampling and semi-structured interviews with 31 elites and university professors. Data were analyzed by open, axial, and selective coding methods. The coding steps are also provided in detail. Data analysis led to the identification of 7 main categories, including “cultural and social contexts”, "structural contexts", "dysfunctions of the education and research system", "insight and motivational disparities", "dysfunctions of resource and facilities allocation", "Policy and planning dysfunctions" and "domination of quantitative attitudes". Finally, we outline the disadvantages and advantages of each category and present the results in the form of 14 statements. We conclude by revealing the numerous instances and harms of the central category.  

تبلیغات