زمینه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی آموزش کارآفرینی در مراکز آموزش فنی و حرفه ای انجام پذیرفت. هدف این پژوهش توسعه ای - کاربردی از نوع پژهش های آمیخته(کیفی – کمی) است. روش پژوهش: در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون برای شناسایی و روش دلفی فازی برای تلخیص شاخص ها استفاده شد و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان ( اعضای هیات علمی دانشگاه) در رشته های کارآفرینی، مدیریت آموزشی و مدیریت منابع انسانی، مدیران مراکز فنی و حرفه ای، مدرسان کارآفرینی بودند که با هجده مصاحبه به اشباع نظری رسید و در بخش کمی با فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مدیران مراکز، هیات علمی پاره وقت و تمام وقت و مدرسان درس کارآفرینی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی 5 بعد، 16 مولفه و 63 شاخص شناسایی گردید در بخش دوم با روش دلفی فازی در دو راند تعداد شاخص ها از 63 شاخص به 60 شاخص کاهش یافتند. در نهایت با روش Cvr روایی پرسشنامه تایید شد. آلفای کرونباخ با ضریب 0.868 شان از پایایی بالای این پرسشنامه بود. یافته ها: با توجه به نتایج الگوی تحقیق نشان داد که از بین عوامل شناسایی شده بعد آموزشی با ضریب 0.932 بالاترین اهمیت و اولویت را در آموزش کارآفرینی دارد و بعد اقتصادی با ضریب 0.755 کمترین اهمیت و اولویت آخر را از نظر کارکنان و مدرسان مدارس فنی و حرفه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین به این نتیجه می رسیم که کارآفرینی فرایندی نسبتا اکتسابی است همچنین معلمان عنصر کلیدی درترویج و آموزش کارآفرینی محسوب می شوند.