زمینه و هدف: پژوهش حاضر در زمینه مسائل جنسی زوجین و ارتباطی که با شکست یا موفقیت در یک رابطه می تواند داشته باشد و با هدف پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس مسائل جنسی در بین زوجین در حال زوج درمانی در شهر تهران که در سال 1398 به مراکز مشاوره طرح طلاق مراجعه کرده بودند انجام شد . روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجینی بودند که در سال 1398به دو مرکز مشاوره روان شناسی و خانواده درمانی در شهر تهران مراجعه کرده بودند که از بین آن ها تعداد 120 زوج به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های چندوجهی مسائل جنسی و طلاق عاطفی پاسخ دادند. یافته ها: داده ها به روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شده است. یافته های آماری و نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان دوازده زیر مقیاس مسائل جنسی شوهران که با طلاق عاطفی آنان ارتباط داشته اند، 4 زیرمقیاس دارای اثر معناداری در سطح (01/0> P ) و (05/0> P ) و در زنان نیز 6 زیرمقیاس دارای اثر معناداری در سطح (01/0> P ) و (05/0> P ) بوده اند که در کل اثر معناداری داشته اند. همچنین 51 درصد طلاق عاطفی توسط مسائل جنسی زنان و 52 درصد طلاق عاطفی توسط مسائل جنسی همسران قابل پیش بینی است . نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت زمانی که رضایت جنسی و آگاهی جنسی همسران کمتر شود و اشتغال ذهنی جنسی، کنترل جنسی درونی، نظارت جنسی و انگیزش جنسی بیشتر شود، احتمال طلاق عاطفی آنان بیشتر می شود .