طرفداران نظریه اختیار انسان به شبهه معروف «ناسازگاری علم ازلی الهی با اختیار» پاسخ های نقضی و حلی داده اند. یکی از پاسخ های حلی، پاسخ مبتنی بر قاعده «تابعیت علم از معلوم» است. مفاد قاعده مذکور این است که علم تابع معلوم است و نمی تواند تأثیری در وجوب یا امتناع فعل داشته باشد. سریان این قاعده به علم خداوند، مورد انکار عده ای قرار گرفته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، بعد از گزارش و تبیین پاسخ یادشده، دیدگاه های مختلف در تمامیت یا عدم تمامیت این راه حل را بررسی کرده و نشان داده است که منشأ مخالفت با راه حل مذکور، انکار ورود قاعده تابعیت علم از معلوم در «علم فعلی» است، که علم پیشین الهی هم از همین سنخ است؛ اما از دو راه می توان از این پاسخ دفاع کرد: متعلق علم پیشین را معلوم خارجی ندانیم یا اینکه عمومیت قاعده تابعیت و عدم تأثیرگذاری علم بر معلوم را مسلم بدانیم و به علم پیشین الهی هم تسرّی دهیم.