تحلیل مفهوم «شاعرانگی» در رمان «شازده احتجاب» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاه ها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبه های معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازه خود عموماً با علاقه مندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مؤلفه های سبکی داستان های مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مؤلفه هایی چون روایت گریزی، ابهام، زمان پریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج می کند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود می آورد.Analysis of the Concept of "Poetry" in the Novel "Shazdeh Ehtejab"
After the spread of rationalism and rationality in the Renaissance, the importance of the concepts of poetry and poeticism in various literary works decreased day by day and any irrationality and "madness" was confined within the sanatoriums. Desperate for the results of western rationalism, modern writers tended to look at the semantic, subjective, and non-figurative aspects of poetry in fiction in order to both confront the prevailing wisdom and represent the outcry of "madness" in the form of modern fiction. From the point of view of modern theorists, "poetry" in its new definition was generally associated with an interest in abstraction and irrationality and the rejection of common standards in literature. In this article, we have tried to show the concept of "poetry" and its relation to "madness" through the stylistic components of modern stories in the novel "Shazdeh-Ehtejab". Findings show that in Golshiri's novel "Shazdeh Ehtejab", "poetry" through components such as anti-narrative, ambiguity, nonlinear timing, and attention to the metaphorical construction of sentences and elements such as "madness" and "death", takes the narrative out of the ordinary and in addition to making the text and atmosphere of the story poetic, it creates a meaningful and protesting relationship with the negation of rationalism and attention to "madness" in the modern era.