نقادی دیدگاه های معاصر درباره انتساب اصالت ماهیت به سهروردی و وجوه برتری نظریه آیت الله جوادی آملی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
پژوهندگان در این نگاشت بر این باورند که نزاع اصالت وجود یا ماهیت نه تنها لفظی نیست بلکه یک چالش متافیزیکی مهم میان اصالت وحدت با اصالت کثرت محسوب می شود که هریک از این دو اصل می تواند نتایج کلامی متفاوتی را در پی داشته باشد. پیرامون انتساب اصالت ماهیت به سهروردی در بین محققان معاصر سه دیدگاه مهم را می توان از هم تفکیک کرد: نخست، دیدگاهی که انتساب اصالت ماهیت به شیخ اشراق را نفی می کند و حتی وی را مبتکر اصالت وجود می داند. دوم، نظرگاهی که این انتساب را به صراحت نفی نمی کند اما براساس شواهدی از اصالت وجود در سخنان او، چنین می انگارد که روح حکمت اشراق اصالت وجودی است. سوم، دیدگاه آیت الله جوادی آملی و برخی محققان دیگر که نظام حکمت سهروردی را مبتنی بر اصالت ماهیت و کثرت و از این رو در مقابل نظام اصالت وجود صدرایی ، که مبتنی بر وحدت وجود است، می پندارد. نگارندگان در این پژوهش با روشی تحلیلی انتقادی، بر پایه مطالعه آثار سهروردی و سهروردی پژوهان، می کوشند ضمن نقادی دیدگاه های سه گانه، وجوه برتری نظرگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین نمایند و ادله خود بر رد دیدگاه های دیگر را به منصه ظهور رسانند.A Critical Review of Contemporary Views on the Attribution of the Principality of Essence to Suhrawardi and the superior aspects of Ayatollah Javadi Amoli theory
The authors of this article believe that the conflict between the Principality of existence or Essence is not only verbal but also an important metaphysical challenge between the Originality of Unity and the Originality of Plurality, each of which can have different theological consequences. Regarding the attribution of the the Principality of Essence to Suhrawardi among contemporary scholars, three important views can be distinguished: First, a view that denies the attribution of the Principality of Essence to Sheikh Ishraq and even considers him the originator of the Principality of Existence. Second, a view that does not explicitly deny this attribution, but based on evidence of the Principality of Existence in his words, concludes that the Principality of Existence is the basis of Suhrawardi''s philosophy. Third, the view of Ayatollah Javadi Amoli and some other scholars who consider the system of Suhrawardi''s philosophy based on the Principality of Essence and plurality and therefore contrast it with Mulla Sadra''s philosophical system, which is based on the unity of existence. In this article, the authors use a critical analytical method, based on the study of the works of Suhrawardi and his researchers, while criticizing the three views, to explain the superiority of Ayatollah Javadi Amoli''s point of view and to present their arguments for rejecting other views.