بررسی تطبیقی رابطه علّی نفس و بدن از نگاه ملاصدرا و فاستر (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تبیین چگونگی ارتباط نفس و بدن از بحث هایی است که پس از پذیرش دوگانگی آن دو مطرح می شود. یکی از انواع ارتباط بین نفس و بدن، پذیرش علیت بین آن دو و تاثیر و تاثر بین آنهاست. ملاصدرا بدن را علت مادی نفس می داند و پس از آن به اثرگذاری متقابل نفس و بدن اشاره می کند؛ در حالیکه فاستر فقط به جهت دوم می پردازد. فاستر، از حامیان دوگانه انگاری دکارتی، راهکاری برای مشکل اختصاص علّی ارائه می کند و وحدت ذهن و بدن را تبیین می نماید. مشکل اختصاص علی یک نفس خاص به بدن خاص، در فلسفه ملاصدرا با مبانی جسمانیه الحدوث و وحدت نفس و بدن، منتفی می شود و این وجه کارآمدی دیدگاه صدرایی است. از نگاه ملاصدرا، نفس و بدن دو روی یک وجود واحدند؛ اما فاستر آرایش های نفسانی را ضامن اتحاد آنها می داند. نحوه این ارتباط در فلسفه ملاصدرا به نوعی یگانگی می رسد که بهتر می تواند تاثیر و تاثر متقابل آن دو را توضیح دهد؛ اما این مسئله همچنان برای فاستر، بی پاسخ خواهد ماند. ملاصدرا مسئله را وجودشناسانه می کاود و فاستر به تبیین معرفت شناختی اکتفا می کند. از اهداف مقاله، بررسی میزان کارآمدی راهکارهای ارائه شده از سوی این دو فیلسوف است.A Comparative Study of Casual Relation of Mind and body from the Perspective of Mulla Sadra and Foster
Explaining how the soul and body relate is one of the issues that arises after accepting the duality of the two. One type of relationship between the soul and the body is the acceptance of causality between the two and the impact between them. Mulla Sadra considers the body as the material cause of the soul and then refers to the interaction of the soul and the body; While Foster only deals with the second aspect. Foster, a follower of Cartesian dualism, offers a way for the problem of casual pairing and explains how a mind and a body are united. This problem of casual pairing of a specific soul to a specific body is eliminated in Sadra's philosophy with principles of corporal contingency and the unity of soul and body and this is the effectiveness of Sadra's view. According to Sadra, soul and body are two sides of the same being; but Foster, introduces psychophysical arrangement for the unity of them. The way of this connection in Sadra's philosophy leads to a kind of unity that can better explain the interaction of them; but that will remain unanswered for Foster. Mulla Sadra explores the problem ontologically, and Foster suffices with an epistemological explanation. Examining the effectiveness of the solutions presented by them is one of the aims of this article.