امیرخسرو دهلوی یکی از شاعران تأثیرگذار زبان و ادب پارسی است که با بهره مندی از نبوغ و دانش فراوان، نماینده ای قابل، برای زبان و فرهنگ پارسی در سرزمین هندوستان بوده است، آثار گوناگون او آگنده از شگردهای هنری و ادبیِ ظریف و ارزشمندی است که شناخت آن ها برای درکِ درستِ گذشته ادبی زبان فارسی اهمیت بسیار دارد. او که خود از پیشگامان قابل اعتماد در نقد ادبی و علوم بلاغی بوده است، فنون ادبی را به خوبی در سخن به کار گرفته است. "ایهام" ازجمله بارزترینِ فنونِ تأثیرگذار در آثار اوست که با تداعی معانی دور و نزدیک، مخاطب را در دریافت چندمعنا از کلام، کمک می کند. یکی از آثار ارزشمند و کمتر شناخته شده او "مثنوی نه سپهر" است که آن را در سال 718 (ه.ق) سروده است. بسیاری از ابیات این اثر، از ظرافت ایهامی هنرمندانه ای برخوردار است و مخاطب آشنا، با دقّت در ساختار ایهامی آن، متوجّه شبکه گسترده ای از واژگان چندمعنایی می شود، در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی کوشش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که مهم ترین گونه های ایهام در " مثنوی نه سپهر" امیرخسرو دهلوی کدامند؟