رویکرد پژوهشگران نسبت به کتاب راحهالصدور و آیهالسرور نجم الدین سلیمان راوندی عموماً انتقادی بوده است و با این استدلال که مطالب آن انتحال مطالب سلجوقنامه خواجه ظهیرالدین نیشابوری است، چندان که باید به جنبه های مثبت آن توجه نکرده اند؛ در حالی که راحهالصدور به هیچ وجه انتحالِ صرف نیست و در پاره ای از جنبه ها حتی از کتاب سلجوقنامه نیشابوری غنی تر است. راوندی به دلایل عقبه آموزشی قوی در فقه و لغت فارسی و عربی از تجربه ای کاملاً متفاوت نسبت به دیگر مورخان زبان فارسی برخوردار بود. همین تجربه متفاوت باعث شده که در بسیاری موارد موضوعاتی همون جغرافیای تاریخی، اوضاع علمی و فقهی، تاریخ ادبیات و ... که معمولاً از نگاه دیگر مورخان پوشیده مانده است در تاریخ نگاری وی بازتاب بیشتری یابد. نگارنده با مطالعه انتقادی و تحلیل راحهالصدور به برخی از جنبه های آن با تفصیل بیشتری پرداخته است که می تواند نگاه پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی را به این اثر دوباره زنده کند.