آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

سده چهارم مسیحی، که با چرخش کنستانتینی و انقلابِ مذهبی آغاز شد، بی گمان یکی از مهم ترین سده های تاریخ است که منشاء تحولاتی بزرگ و ژرف در امپراتوری روم و به تبعِ آن، جهانِ مدیترانه ای شد و همسایه خاوریِ روم یعنی ایرانِ ساسانی نیز به هیچ روی از این دگرگونی ها برکنار نماند. به این ترتیب دوره ای که در نیم سده اخیر پژوهشگران آن را با برچسبِ جذاب و سازنده پسین باستان (Late Antiquity) شناسایی کرده اند، آغاز گشت. پئیدیای یونانی -که سپس پاگانیسم خوانده شد- با سرعت بیشتری جای خود را به فرهنگ و اندیشه شرقی (خاورنزدیکی داد) و تلاشِ نافرجامِ ژولیانِ مرتد برای نجاتِ جهانِ هیجان انگیزِ کلاسیک با شکست روبرو گشت. نه تنها ایرانشهر و ایرانشهریان در همه این رخدادهای مهم نقش آفرینی کردند، بلکه تأثیراتی جدی پذیرفتند. به گونه ای که سده سوم میلادی را باید دوره گذار در تاریخ ایران دانست. این دو مهم یعنی دگرگونی در جهان زیستِ مشاهده گر (روم) و تحولات در درونِ سوژه (ایرانشهر) اهمیتِ بررسیِ موضوع سیمای ایرانشهر در منابعِ رومیِ این دوره را نمایان می کند. بر پایه این پژوهش در این دوره نگرشِ و دریافتِ رومیان از ایرانشهر به دو جناح کلاسیک -پاگانی کهن و کلیسایی -مسیحیِ نوین بخش بندی شد و پژوهشگر شکاف و تعارض فراوانی میانِ این دو جریانِ تاریخ نگاری مشاهده می کند.

تبلیغات