هدف : هدف از انجام این پژوهش مقایسه سبک های فرزندپروری، احساس تنهایی و مهارت های ارتباطی زنان بی سرپرست و عادی بود روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به سرای محله شهر تهران بود که تعداد آن ها برابر با 360 نفر بوده و تعداد تقریبی حجم نمونه، با توجه به حجم جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان، برابر با 186 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1991)، پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل، پیلوا وکورتونا (1980): بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی فراوانی، درصد فراوانی، جدول توزیع فراوانی، ترسیم نمودارها و توصیف ویژگی های پاسخ دهندگان به پرسشنامه استفاده شد و از طریق آمار استنباطی آزمون کلموگروف - اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن متغیرهای پژوهش و همچنین برای تحلیل داده ها در این تحقیق با توجه به نوع اطلاعات و اهداف مورد نظر به منظور تائید یا رد سؤال ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز توسط نرم افزار SPSS 24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که احساس تنهایی و مهارت های ارتباطی در زنان بی سرپرست و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر زنان عادی در متغیر مهارت های ارتباطی نمرات بیشتر و زنان بی سرپرست در متغیر احساس تنهایی نمرات بیشتری کسب کردند و این تفاوت معنادار است. با توجه به اندازه اثر این تفاوت در مهارت های ارتباطی کمترین تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین سبک های فرزندپروری زنان بی سرپرست و عادی در سطح 05/0 = α تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر زنان عادی در متغیر سبک های فرزندپروری نمرات بیشتری کسب کردند و این تفاوت معنادار است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق توسعه و گسترش مداخلات روان شناختی می تواند به ارتقای سبک های فرزندپروری، مهارت های ارتباطی و کاهش احساس تنهایی در زنان سرپرست خانوار کمک نماید.