منابع آب به خصوص منابع آبی مشترک می توانند عامل مشارکت و همکاری بین کشورها و یا عامل ایجاد درگیری و تنش بین آن ها باشند که این مسئله به ساختارهای مدیریتی و بهره برداری از این منابع بستگی دارد. آنچه که منابع آب مشترک را به عاملی برای بحران و تنش بین کشورها تبدیل کرده است، عدم وجود ساختار مدیریتی مناسب در بهره برداری مشترک و حکمرانی آن بوده است. از این رو، تلاش برای درک پیچیدگی های جغرافیایی و سیاسی در حوضه رودخانه مرزی در قلمروی ملی و بین المللی باید دیدگاه های میان رشته ای و حیاتی را در نظر گرفت. به طوریکه منابع آب به خصوص منابع آبی مشترک می توانند عامل مشارکت و همکاری بین کشورها و یا عامل ایجاد درگیری و تنش بین آن ها باشند که این مسئله به ساختارهای مدیریتی و بهره برداری از این منابع بستگی دارد. بر این مبنا، جهت نگارش پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده است. پرسش-هایی که در پژوهش حاضر مطرح است؛ 1) ایران چگونه می تواند چالش رودخانه های مرزی خود را حل و فصل نماید؟ 2) نتایج امنیتی- انتظامی چالش رودخانه های مرزی ایران کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد اگر کشور ایران مبتنی بر هیدرودیپلماسی و مدیریت یکپارچه رودهای مرزی در مناسباتش با همسایگان عمل نماید، می تواند در آینده خود را از بحران و به عبارت گویاتر فرابحران آب برهاند و به امنیت پایدار آبی در چهارگوشه ایران دست یابد که تحقق این امر می تواند نتایج امنیتی- انتظامی بحران کم آبی (آسیب پذیری معیشت، مهاجرت گسترده، بحران زیست محیطی، ناآرامی اجتماعی و...) که هم اکنون در مناطق مرزی کشور و برخی استان های بزرگ وجود دارد، کنترل و کمرنگ نماید.