با وجود کاهش شدید جمعیت روستایی، اما هنوز حدود 47% از جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی می کنند. روستاهایی که عموماً در شرایط فقر و توسعه نیافتگی قرار دارند. این درحالی است که روستاها از جنبه های مختلف دارای توانمندی هایی بوده که می توانند در تحقق توسعه ملی نقش اساسی ایفا نمایند. از نگاهی دیگر اندیشه های توسعه بعد از انقلاب تکنولوژی و بویژه در دهه اخیر به سمت فناوری های نوین و بویژه هوشمند متمایل شده اند و دیگر الگوهای سنتی پاسخگوی توسعه پایدار روستایی نخواهد بود. درواقع فضای جدیدی برای روستاها و مبتنی بر فناوری ایجاد گردید که از آن به عنوان «روستای هوشمند» نام برده می شود. در این پژوهش که از نوع کاربردی- بنیادی و روش آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است، سعی گردید با مطالعات کتابخانه ای و تدوین ادبیات و شاخصهای روستای هوشمند، به بررسی و امکان سنجی تحقق آنها به شیوه میدانی پرداخته شود. جامعه آماری شامل ساکنان روستای آورگان به تعداد 2041 نفر است که با کاربرد فرمول کوکران و تعدیل آن تعداد 280 نمونه به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص های روستای هوشمند در زمینه های کشاورزی، صنعت، خدمات، آموزش، سلامت و ... است. همچنین نتایج کاربرد آزمون تی. تک نمونه ای نشان داد که بهترین شرایط در روستای مورد مطالعه جهت توسعه روستای هوشمند در بُعد «اقتصادی» و بدترین شرایط در بُعد «نهادی» است. در بعد اقتصادی، شاخص «خدمات» (با میانگین 48/3) و در بعد نهادی، شاخص «برنامه ریزی» (با میانگین 11/2) به ترتیب بهترین و بدترین شرایط را دارا است.