تحرک و جابجایی هوشمند شهری در چند سال اخیر به طور فزاینده ای نه تنها در ادبیات دانشگاهی بلکه در سیاستها و استراتژی های شهری به موضوع بحث و گفتگو تبدیل شده است. با این حال، در بسیاری از شهرهای جهان و کشور ما ایران تحرک و جابجایی هوشمند شهری با مشکلاتی مانند عدم مشارکت شهروندان و نابرابری ناشی از مدیریت ناکارآمد شهری همراه بوده است. ینابراین درپژوهش حاضر سعی شده است با دیدگاهی نوآورانه به ارزیابی و تبیین شاخص های تحرک و جابجایی( شامل زیرساختهای حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، حمل و نقل پایدار، فناوری اطلاعات و ارتباطات)و ابعاد اجتماعی این زیرساختها شامل میزان مشارکت شهروندان در استفاده از این زیرساختها) و ارتباط این شاخص ها با توسعه پایدار شهر شیراز پرداخته شود. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. روش های گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای(اسنادی) و میدانی می باشد. نمونه آماری پژوهش شامل 420 نفر از شهروندان ساکن در مناطق یازده گانه شهر شیراز هستند. یافته ها نشان داد میانگین متغیر تحرک و جابجایی هوشمند در شهر شیراز به طور معناداری پایین تر از حد متوسط (3) برآورد شده است (05/0 ≥ Sig) و در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار ندارد. همچنین رابطه معناداری بین متغیر تحرک و جابجایی هوشمند و شاخص های آن با متغیر توسعه پایدار در شهر شیراز وجود دارد؛ برآورد مقادیر مربوط به رگرسیون چندگانه اثر شاخص های تحرک هوشمند بر توسعه پایدار نیز نشان دهنده این است که شاخص های تحرک هوشمند در مجموع 26 درصد از واریانس متغیر توسعه پایدار را تبیین می کنند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار بزرگ برآورد می شود. به عبارت دیگر شاخص های تحرک هوشمند در حد متوسط به بالا توان تبیین واریانس متغیر توسعه پایدار را دارند