نگاه ساختاری به سوره های قرآن، از جمله روش های جدید در بررسی سوره های قرآن می باشد. یکی از راه های اثبات اصل این موضوع (نه روش اجرای آن)، توجه به بحث ارتباطات نحوی جملات درون سوره های قرآن است. اکثر علمای نحو، 17 نقش برای جملات ذکر کرده اند، ارتباط نحوی 16 مورد از این نقش ها با کلمات و جملات دیگر، کاملاً روشن است. تنها نقش استینافیه است که محل چالش می باشد. در مجموع سه نوع جمله استینافیه وجود دارد؛ استیناف تعلیلی، بیانی و ابتدائی. ارتباط جملات استیناف تعلیلی و بیانی با ما قبل روشن است چرا که تعلیل و تبیین موضوعی در جملات قبل می باشند، اما در خصوص جملات استیناف ابتدائی این گونه نیست. از تعداد 28495 جمله قرآن (با توجه به آخرین شمارش عملی)، در مورد 428 جمله، ادعای استیناف ابتدائی بودن شده است. علمای اِعراب قرآن، چون در ظاهر ارتباطی میان آن ها و جملات دیگر ندیده اند این موارد را به عنوان استیناف ابتدائی ذکر کرده اند و از طرف دیگر، هدف اصلی ایشان یافتن ارتباطات همه جملات نبوده است، اما با بررسی دقیق تک تک این موارد مشخص شد که نقش های دیگری نیز وجود دارد که می توان در مورد این جملات در نظر گرفت و اولویت نیز با همین نقش ها می باشد. لذا به نظر می رسد هیچ جمله ای در سوره های قرآن وجود ندارد، که ارتباط آن، با جملات ما قبل روشن نباشد. در مجموع از منظر ارتباطات نحوی، سوره های قرآن دارای ارتباطات بسیار مستحکمی می باشند که می توان ادعا نمود که ساختار بسیار منسجمی دارند.