آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

انسان موجودی اجتماعی است و این مسأله ایجاب می کند به گونه ای رفتار نماید که مقبول طبع دیگران واقع شود. او همواره تلاش می کند خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد. تکنیک نقاب که ابتدا در عرصه تئاتر مورد توجه قرار گرفت با ورود به تئوری های دانشمندانی چون یونگ و گافمن به روان شناسی و علوم اجتماعی هم راه یافت. همچنین رمزگرایی به عنوان یک مکتب ادبی زمینه ورود آن به میدان ادبیات را فراهم آورد. "اسطوره سازی" یکی از اهداف کاربرد این تکنیک است و از آنجا که مفهوم اسطوره سازی از مفاهیم کلیدی تحلیل گفتمان لاکلا و موف است، این پژوهش به تحلیل رابطه تکنیک نقاب و اسطوره سازی در قصیده «خروج رأس الحسین من المدن الخائنه» از قاسم حداد پرداخته و از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف برای تبیین مسأله بهره گرفته است. در پایان این نتیجه حاصل آمد که در نمونه مورد مطالعه، شاعر توانسته است با تولید فضای استعاری ای که با استفاده از تکنیک نقاب تولید شده، وجود امام حسین(ع) و حوادث مرتبط با قیام ایشان را که واقعی هستند به شکلی آرمانی برای مخاطب به تصویر بکشد. وی با انتقاد از جمود فکری و عملی اعراب و عدم خودباوری آنان، احیاء ارزش ها، خودباوری و شهادت طلبی را دال مرکزی گفتمان خود قرار داده و سر امام حسین(ع) را در گفتمان خود اسطوره سازی می کند.

تبلیغات