آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

نیل به سعادت و گریز از شقاوت را باید از مهم ترین دلمشغولی های انسانی دانست که فیلسوفان اسلامی و به ویژه صدرالمتالهین تلاشی فراوان در تحلیل و واکاوی آن داشته اند. در این میان، شقاوت عقلانی از مهم ترین اقسام شقاوت است که خود به اقسامی دیگر تقسیم می شود. شقاوت عقلی یا همان شقاوت حقیقی نظری؛ که از عدم ادراک مراتب عالیه حاصل می آید و شقاوت عقلی عملی؛ که از غلبه ملکات و رذائل نفسانی نشات می گیرد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که شقاوت عقلانی در حکمت صدرایی کدام است؟ در روی آوردی تحلیلی توصیفی به آثار صدرالمتالهین، چنین حاصل آمده که شقاوت عقلانی نقطه مقابل سعادت حقیقی بوده و همچون سعادت حقیقی، به انسان های نادری اختصاص دارد. اساسا عواملی چند را می توان در پیدایش شقاوت حقیقی در انسان ها موثر دانست: غلبه عوارض بدنی بر نفس ناطقه، نقصان ذاتی نفس ناطقه انسانی، اعراض از سعادت حقیقی، جهل به علوم حقیقی و غلبه قوه وهم و ادراکات وهمانی در انسان. این همه در دور شدن نفس ناطقه از حقیقت نورانی خویش و نیز غلبه بر ملکات ظلمانی و ناسازگار با سعادت حقیقی انسان، مشترک اند.

تبلیغات