آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

مانی از جمله حکما و متفکرانی است که پس از خویش بیشترین تأثیر را در حوزه عرفان نظری ایران گذاشته است. عقاید وی درباره انسان ایزدی یا قدیم و نبردش با ابلیس، اعتقاد او به دو بُن (= سپنته مینو و انگره مینوی دین زردشتی، احمد و ابلیس موردنظر حلاج، احمد غزالی و عین القضات)، جدا ساختن روح از کالبد، تجلّی و تمثّل عیناً با بعضی از تفاوت ها به تصوّف کهن ایرانی -که عین القضات هم از جمله میراث داران این تصوف است- انتقال یافته است. هدف بنیادین پژوهش، تعیین، تبیین و تحلیل میزان انطباق اندیشه های عرفانی عین القضات همدانی با مانی در حوزه های یاد شده است. فرضیه پژوهش عبارت است از تأثیرپذیری باواسطه عین القضات از مانی در حوزه دوبُن و تأثیر پذیری بی واسطه وی از مانی در حوزه تجلّی، تمثّل و جدا شدن روح از کالبد تا آنجا که می توان حکم کرد که عرفان عین القضات در حقیقت امتداد عرفان مانی در سه حوزه بیان شده اخیر بوده است. نتیجه پژوهش عبارت است از اینکه «مانی و عین القضات هر دو به این موضوع که هر موجودی در عالم، تمثّلی در ملکوت دارد، متفق القول اند. مضاف بر آن عین القضات معتقد است که هر فعلی هم که از آدمی صادر می شود در ملکوت تمثّلی نکو یا زشت دارد». در این پژوهش به شیوه توصیفی -تحلیلی به اشتراکات مانی و عین القضات در حوزه اندیشه عرفانی پرداخته شده است.

تبلیغات