آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

«نوستالژی» یکی از مباحث مطرح در نقد آثار ادبی از منظر روان شناسی است و در اصطلاح، عبارت است از احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته ها و خاطرات خوشی که اکنون از دست رفته است. این مقوله از دیرباز در آثار ادبی به دلایلی از جمله، تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی انعکاس ویژه ای دارد. از جمله نویسندگانی که در کتابش دغدغه های نوستالژیک دیده می شود، نسوی، مؤلف نفثهالمصدور است، چراکه مخاطب تنها با خواندن چند سطری از اثرش به کلام پرسوز و گداز و حسرت های وی پی می برد. تاریخ جهانگشا نیز اثری است که کم وبیش این حس در آن راه یافته و گویا نویسنده آن، جوینی، ضمن شرح گزارش های تاریخی خود به بیان حسرت های خویش و جامعه نیز می پردازد. این پژوهش در نظردارد که با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین زمینه های پیدایش نوستالژی را در این دو اثر بیاید. به نظر می رسد نوستالژی در آثار ادبی از راه مؤلفه های زبانی به ظهور می رسد. این جُستار نشان داده است که نوستالژی در نفثهالمصدور نمود بیشتری دارد، چراکه شاخصه های زبانی، نقش مهمی در تقویت رویکرد نوستالژیکی آن دارد و می توان گفت هدف نویسنده آن، صرفاً ثبت وقایع تاریخی نیست، بلکه در واقع آنچه برای او مهم بوده، فرصتی ا ست که برای بروز لجام گسیخته احساسات فراهم آمده است.

تبلیغات